بریده‌هایی از کتاب سه رساله درباره نظریه جنسی

اینکه «غریزه جنسی در کودکی غیبت دارد و نخست در دوره‌ای از زندگی که بلوغ خوانده می‌شود، بیدار می‌گردد»، بخشی از عقیده عامیانه درباره غریزه جنسی است.

نظریه مردم‌پسند غریزه جنسی به بهترین وجه با افسانه شاعرانه تقسیم انسان به دو نیمه زن و مرد که در عشق از نو اتحاد دوباره را می‌جویند، انطباق دارد. از این‌رو شگفت‌زده می‌شویم، هنگامی که می‌شنویم مردانی هستند که برایشان نه زن بلکه مرد و زنانی هستند که برایشان نه مرد، بلکه زن موضوع جنسی است. این اشخاص دارای تمایل جنسی مخالف یا بهتر جنسیت وارونه هستند و به این داده واقعی وارونگی جنسیتی گفته می‌شود. تعداد چنین انسان‌هایی بسیار زیاد است و در کل به‌دست آوردن آمار دقیق آنها با مشکل روبرو است. (۲)

با وقوع بلوغ، دگرگونی‌هایی آغاز می‌گردد که حیات جنسی کودکانه را به پیکره‌یابی نهایی و بهنجار خویش می‌رساند. تاکنون غریزه جنسی خود - اروتیک بود، اما اکنون موضوعِ جنسی را می‌یابد.

مبحث دو سو جنسیتی در خام‌ترین شکل خود توسط سخنگویان و وارونگی جنسیتی مردانه مطرح شده است.

توضیح دادن وارونگی جنسیتی: نه با مفروض داشتن توارث و نه اکتسابی بودن وارونگی جنسیتی نمی‌توان ماهیت آن را روشن کرد

وارونگی جنسیتی را در میان افرادی می‌یابیم، که مغایرت‌های شدید دیگری با امر بهنجار ندارند.

نخستین عطف توجه به وارونگی جنسیتی در این ادراک آمده که وارونگی جنسیتی نشانه‌ای از تباهی نسل عصبی است

تباهی نسل: این واژه با محدودیت‌ها و ایرادهایی همراه است که در کل در برابر کاربرد بی‌هدف آن، عنوان شده است.

نظریه مردم‌پسند غریزه جنسی به بهترین وجه با افسانه شاعرانه تقسیم انسان به دو نیمه زن و مرد که در عشق از نو اتحاد دوباره را می‌جویند، انطباق دارد.

واقعیت نیازهای جنسی انسان و جانوران را در زیست‌شناسی با مفروض داشتن «غریزه جنسی» بیان می‌دارند.