بریدههایی از کتاب قلبم را در دشت لیلی به خاک بسپار
۲٫۹
(۱۳)
دو روزی با غم و رنج حوادث صبر کن بیدل
جهان آخر چو اشک از دیدهات یکبار میافتد
نور
بعد از حادثهٔ ۱۱ سپتامبر و حملهٔ امریکا به افغانستان او گفته بود که جورج بوش با همدستی یهودیان این واقعه را به وجود آوردند تا مقدمات جنگ علیه مسلمانان واقعی در سراسر جهان را رقم بزنند.
کتابینا
جان اما نمیخواست بداند که هزینهٔ هنگفت همهٔ این جریانها و پول کلان تسلیح اعضای آنها از سوی دولت رونالد ریگان و دوستانش در عربستان و قطر و پاکستان و امارات پرداخته شده بود. جان برای مادرش نوشته بود:
«جورج دبلیو بوش رئیسجمهوری من نیست. هیچیک از رئیسجمهوریهای قبلی امریکا هم رئیسجمهوری من نبودند.» اما یکی از همین رؤسای جمهوری که جان ادعا میکرد از او و دولتاش متنفر است، بنیانگذار همین گروههای رنگارنگ جهادی بود که دل جان برای پیوستن به آنها لک میزد!
کتابینا
بر اساس شمارشهای جان، از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹ بیش از شصت هزار مسلمان کشمیری به دست هندوها کشته شده و ۲۶ هزار نفر نیز مجروح شده بودند. او کاملاً به این امر مجاب شده بود که در همان مدت هشت سال در منطقهٔ کشمیر ۴۶۱ مدرسهٔ ابتدایی با حضور دانشآموزان به آتش کشیده و بچهها سوخته بودند. جان در دفترچهٔ خود نوشته بود که در همین بازهٔ زمانی بیش از ۷۰۰ زن و دختر هفت تا هفتادساله مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. در آمارهای ثبتشدهٔ دفترچهٔ جان ارقامی از تعداد معلولان (۳۹۰۰ نفر) مفقودالاثرها (۹۷۰۰۰ نفر) از خانه راندهشدهها (۴۷۰۰۰ نفر) ضبط شده بود.
کتابینا
من معتقدم که انگلیسیها، ما مسلمانان را به دستههای مختلف در سرزمینها تجزیه کردند و عدهیی را در قفس هند، گروهی را در زندان بنگلادش و ملتی را به اسارتگاه پاکستان انداختند. به عقیدهٔ من کشمیر برای مسلمانان یک جهنم واقعی است.»
کتابینا
حیات رو به جان گفت:
«همهٔ چیزهای پسندیده در اسلام وجود دارد. البته آن اسلامی که آل سعود رواج میدهند و نه اسلام رافضیان ایرانی و عراقی که عین کفر است. اسلام ما یک دین طبیعی است. طبیعت انسان چه میخواهد، این اسلام است. شبیه طبیعت انسانی که صلح و برادری میخواهد، ما و برادرانمان در ریاض و مدینه و پیشاور و اسلام آباد آن را به جهان تقدیم میکنیم. ما در پاکستان مدرسههایی داریم که این اسلام را به کودکان و نوجوانان آموزش میدهند و از آنها جوانانی رشید و جنگاور برای پیشبرد اهداف سلفی میسازند....»
کتابینا
شروع میکرد به تمجید و ستایش از مواهب محمد بن عبدالوهاب و او را «شایسته ترین بندهٔ خدا برای بازگشت به آموزههای اصیل قران و سنت پیامبر» معرفی میکرد. در محافل خصوصی و برای اینکه خود را اهل مطالعه و صاحب نظر نشان دهد، از «ابن تیمیه» نقل قول میآورد و به فتوحات محمد بنسعود در حمله به عراق و تخریب مزار امام سوم شیعیان _ طی سالهای ۱۸۰۱ و ۱۸۰۲ _ فخر میفروخت!
کتابینا
در همان نگاه اول، قدرت جسمانیاش جلب توجه میکرد. از زمانی که مسئولیت تبلیغ برنامههای جماعت در امریکا را پذیرفته بود، هم قویتر شده بود و هم غنیتر. با اینکه میکوشید خود را درویش مسلک و سازگار با زندگی روستایی نشان دهد اما کمی که سر آستیناش بالا میرفت ساعت رولکس شش هزار یوروییاش حکایت دیگری را جیغ میکشید. مستقل از اینکه عبا و قبا و عمامهاش نفیس و گرانقیمت بود یا نه، اما به نحو آشکاری شبیه ملک عبدالله _ پادشاه وقت سعودی _ لباس میپوشید.
کتابینا
از جمع معلمان و استادان مدرسهٔ دینی الایمان، دو نفر در امر جهاد اسلامی مُقام قیاسناپذیر داشتند و به قول شاگردانشان «اجل بر دیگر استادان» بودند. اول اسامه بنلادن و دوم عبدالله یوسف عزام!. عبدالله عزام در واقع مربی و استاد بنلادن در «جهاد مقدس» علیه کفار هم بود و اسامه به دعوت او عازم افغانستان شد. عبدالله یوسف عزام مشهور به «پدر جهاد جهانی» از مسلمانان سنی مذهب فلسطینی بود که به دلیل فتواهایش در جریان جنگهای جهادی علیه ارتش شوروی در افغانستان شناخته شد.
کتابینا
حجم
۳۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۳۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد