بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم

بریده‌هایی از کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم

انتشارات:نشر نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۳۰ رأی
۳٫۸
(۳۰)
رژیم‌های استبدادی در زمان‌ها و مکان‌های مختلف در اروپای قرن بیستم ظهور کردند، اما قربانیان آن رژیم‌ها همه در یک مورد خاطرات دردناکِ مشترکی با هم دارند. این خاطرات چه از ایتالیای فاشیستیِ دههٔ ۱۹۲۰ بوده باشد، چه از آلمان نازی دههٔ ۱۹۳۰ یا اتحاد جماهیر شورویِ دوران «وحشت بزرگ» ِ سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۸، یا حتی تصفیه‌های اروپای شرقیِ کمونیستی در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، مردمی که در روزگار ترس از سرکوب به‌سر می‌بردند همه به یاد می‌آورند که همسایه‌هایشان چطور با آنها رفتار می‌کردند. یک لبخند، یک دست دادن، یا یک احوالپرسیِ کوتاه و ساده ــ که در شرایط عادی حرکاتی عادی هستند ــ در آن شرایط اهمیت زیادی پیدا می‌کرد. وقتی دوستان و همکاران و آشنایان از هم رو برمی‌گرداندند یا به آن طرف خیابان می‌رفتند تا با هم برخورد نکنند، ترس و هراس گسترش می‌یافت.
❤ محمد حسین ❤
فاشیست‌ها حقایق کوچکِ زندگی روزمره را تحقیر می‌کردند، عاشق شعارهایی بودند که طنین مذهب تازه‌ای را داشتند، و افسانه‌های خلاقانه را به تاریخ یا روزنامه‌نگاری و خبرنگاری ترجیح می‌دادند. آنها از رسانهٔ تازه، که در آن زمان رادیو بود، استفاده می‌کردند و هیاهوی خبری و تبلیغاتی راه می‌انداختند تا مردم، پیش از آنکه فرصت پی بردن به واقعیات را داشته باشند، احساسات‌شان برانگیخته شود. و حالا هم، مانند همان زمان، بسیاری از مردم باور به یک پیشوای پُر از اشتباه و نقطه‌ضعف را با حقیقت جهانی که همه در آن سهیم هستیم اشتباه گرفته‌اند. پسا ـ حقیقت همان پیشا ـ فاشیسم است.
❤ محمد حسین ❤
۱۰: به حقیقت باور داشته باشید. دست کشیدن از حقایق دست کشیدن از آزادی است. اگر حقیقتی در کار نباشد، هیچ‌کس نمی‌تواند قدرت را نقد کند، چون هیچ اساسی وجود ندارد که بر مبنای آن بتوان چنین کرد. اگر حقیقتی در کار نباشد، پس همه‌چیز نمایش و مضحکه‌ای بیش نیست. کیف هرچه پُرپول‌تر، نورها کورکننده‌تر.
❤ محمد حسین ❤
خیره شدن به صفحهٔ تلویزیون شاید گریزناپذیر باشد، اما این جهان دوبُعدی چندان معنایی ندارد مگرآنکه بتوانیم آن زرادخانهٔ ذهنی را به‌کار بگیریم که در جای دیگری ساخته‌ایم. وقتی همان کلمه‌ها و عبارت‌هایی را تکرار می‌کنیم که روزانه در رسانه‌ها منتشر می‌شوند، درواقع داریم نبودِ یک چارچوب بزرگتر (یعنی یک نظام و ساختارِ بزرگتر) را می‌پذیریم. داشتن یک چارچوب بزرگتر نیازمند فرایافت‌های بیشتر است، و داشتن فرایافت‌های بیشتر نیازمند مطالعه کردن است. پس تلویزیون را از اتاق بیرون ببرید و اطراف‌تان را با کتاب پر کنید. شخصیت‌های کتاب‌های اوروِل و برادبِری نمی‌توانستند این کار را بکنند ـ ولی ما هنوز می‌توانیم.
❤ محمد حسین ❤
۹: با زبان‌تان مهربان باشید. از به زبان آوردن عباراتی که همه به زبان می‌آورند پرهیز کنید. شیوهٔ حرف زدنِ خودتان را پیدا کنید، حتی برای گفتنِ همان چیزی که فکر می‌کنید همه دارند می‌گویند. سعی کنید از اینترنت فاصله بگیرید. کتاب بخوانید.
❤ محمد حسین ❤
۸: متمایز شوید. کسی باید متمایز شود. همرنگ جماعت بودن آسان است. انجام دادن کاری متفاوت یا گفتن حرفی متفاوت است که ممکن است غیرعادی به نظر برسد. اما تا کار پریشان نشود، آزادی به سامان نرسد. روزا پارکس را به خاطر بیاورید: همین که سرمشق شوید، طلسم وضع موجود می‌شکند و دیگران از شما پیروی می‌کنند.
❤ محمد حسین ❤
روی‌هم‌رفته، نیروهای ثابتِ کادر رسمی پلیس بیشتر از «نیروهای مخصوص» نازی‌ها یهودی کشتند. خیلی از آنها هیچ‌گونه آمادگیِ ویژه‌ای برای این کار نداشتند. خود را در سرزمینی ناشناخته می‌یافتند، به آنان دستور داده می‌شد و نمی‌خواستند از خود ضعف نشان دهند. این مأموران پلیس در معدود مواردی هم که از دستورات کشتار یهودیان سر باز می‌زدند تنبیه نمی‌شدند. برخی می‌کشتند چون اعتقاد داشتند که باید بکشند، اما بسیاری هم فقط می‌کشتند چون می‌ترسیدند متمایز و انگشت‌نما شوند. به غیر از دنباله‌رَوی، البته اجبارهای دیگری هم در کار بود. اما اگر آن دنباله‌روان نبودند، وقوع آن فجایع بزرگ ناممکن می‌شد.
❤ محمد حسین ❤
احتمالاً هیچ نهاد و اُرگان خشونت‌محوری در تاریخْ تمرکز و سازمان‌یافتگیِ پلیس مخفی شوروی را در آن سال‌ها نداشته است. تعداد اندکی از آنها بوده‌اند که مرتکب این قتل‌ها شده‌اند؛ و این یعنی که بعضی از افسران و مأموران پلیس مخفی شوروی بارِ هزاران قتل سیاسی را بر وجدان خود دارند. حتی در این صورت هم، آنها احتمالاً نمی‌توانسته‌اند این عملیات را پیش ببرند مگر با همکاری نیروهای پلیس محلی و قضات و حقوقدانان و کارکنان دولت در سرتاسر اتحاد جماهیر شوروی. «وحشت بزرگ» در «شرایطی استثنائی و اضطراری» به وقوع پیوست که نیازمند اطاعت همهٔ نیروهای پلیس از ان‌کاود و مأموریت‌های ویژهٔ آن بود. مأموران پلیس عاملان اصلیِ این وحشت نبودند اما نیروی انسانیِ لازم را برای این منظور فراهم می‌کردند.
❤ محمد حسین ❤
اشتباه بزرگی است اگر تصور کنیم ان‌کاود (NKVD؛ پلیس مخفی شوروی) یا اس‌اس‌های نازی بدون حمایت‌های دیگران این اعمال را مرتکب می‌شدند. آنها بدون همکاریِ نیروهای کادر پلیس و گاهی سربازهای کادر ارتش نمی‌توانستند کشتاری در آن مقیاس وسیع به راه بیندازند. در «وحشت بزرگ» اتحاد جماهیر شوروی، افسران و مأموران ان‌کاود ۶۸۲, ۶۹۱ مورد اعدام گزارش کردند، اعدامِ «دشمنان» مفروض حکومت که بیشترشان دهقانان یا اقلیت‌های ملی بودند.
❤ محمد حسین ❤
حکومت‌های خودکامه، معمولاً، هم پلیس ضدّشورش دارند که وظیفه‌اش متفرق کردنِ شهروندانی است که به دنبالِ اعتراضند، و هم پلیس مخفی دارند که مأموریتش کشتار مخالفان یا دیگر کسانی است که دشمن تشخیص داده شده‌اند.
❤ محمد حسین ❤
۷: اگر مجبورید مسلح باشید، فکورانه عمل کنید. اگر به اقتضای شغل‌تان در دستگاه‌های دولتی اسلحه حمل می‌کنید، خدا خودش حفظ‌تان کند. ولی بدانید که شرارت‌های گذشته را مأموران پلیس و سربازانی مرتکب شده‌اند که یک روز به خودشان می‌آمدند و می‌دیدند دارند کارهایی خلاف عرف انجام می‌دهند. آمادگیِ «نه» گفتن را داشته باشید.
❤ محمد حسین ❤
اشخاص و احزابی که آرزویشان تضعیف دموکراسی و حکومت قانون است سازمان‌های خشونت‌طلبی را تأسیس و تأمین مالی می‌کنند تا از آن طریق پایشان به سیاست باز شود. چنین گروه‌هایی می‌توانند شکلِ شاخهٔ شبه‌نظامیِ یک حزب سیاسیِ مشخص یا محافظان شخصیِ سیاستمداری مشخص را به خود بگیرند ـ‌یا شهروندان پیشگامِ ظاهراً خودجوشی باشند که معمولاً هم معلوم می‌شود یکی از احزاب یا پیشوای آن حزب سازماندهی‌شان کرده است. گروه‌های مسلح ابتدا نظم سیاسیِ موجود را تحقیر و بعد آن را دگرگون می‌کنند.
❤ محمد حسین ❤
اکثر حکومت‌ها، در اکثر مواقع، در پیِ قبضه کردنِ خشونت هستند. اگر فقط حکومت باشد که بتواند به طور مشروع از زور استفاده کند و این استفاده توسط قانون محدود شود، آن‌وقت شکل‌هایی از سیاست که ما بدیهی فرض می‌کنیم و حقّ مسلّم خود می‌دانیم ممکن می‌شوند. اگر سازمان‌ها و نهادهایی به غیر از حکومت هم امکان اِعمال خشونت داشته باشند، دیگر نه می‌شود انتخابات دموکراتیک برگذار کرد و نه پرونده‌ها را در دادگاه رسیدگی کرد؛ وضع و اجرای قوانین، یا در واقع مدیریت هرگونه فعالیت آرام و صلح‌آمیزِ حکومت، نیز ناممکن می‌شود.
❤ محمد حسین ❤
۶: حواستان به شبه‌نظامیان باشد. هنگامی که مردان سلاح‌به‌دستی که همیشه ادعا می‌کرده‌اند مخالف نظام هستند لباس‌های متحدالشکل بپوشند و با مشعل‌ها و تصاویری از یک پیشوا راهپیمایی کنند، پایان کار نزدیک است. وقتی که شبه‌نظامیانِ طرفدار پیشوا و پلیس رسمی و ارتش با هم مخلوط شوند، پایان فرا رسیده است.
❤ محمد حسین ❤
مشاغل مختلف می‌توانند خلق‌کنندهٔ انواعی از گفت‌وگوی اخلاقی باشند که امکان آن میان یک فرد تنها و یک حکومتِ فاصله‌گرفته و انعطاف‌ناپذیر وجود ندارد. اگر صاحبان مشاغل خود را گروه‌هایی بدانند با منافع مشترک و با اصول و هنجارها و قواعدی که آنها را در همه حال مُلزم می‌سازد، آن‌گاه می‌توانند اعتماد به نفس و در واقع قدرتی مشخص بیایند. اصول اخلاقِ حرفه‌ای باید دقیقاً همان هنگامی ما را هدایت کند که به ما گفته می‌شود در موقعیتی استثنائی قرار داریم. و آن‌گاه دیگر چیزی مانند «پیرویِ محض از دستورات» (یا به بیان دیگر، «مأمور و معذور» بودن) در کار نخواهد بود. اما اگر صاحبان مشاغل اصول اخلاقِ حرفه‌ای‌شان را با عواطف و احساساتِ آنی‌شان اشتباه بگیرند، ممکن است خود را در موقعیتی بیابند که چیزهایی بگویند و کارهایی بکنند که پیش از آن قابل تصور نمی‌دانستند.
❤ محمد حسین ❤
پیش از جنگ دوم جهانی، مردی به نام هانس فرانک وکیل شخصیِ هیتلر بود. پس از هجوم آلمان به لهستان در سال ۱۹۳۹، فرانک فرماندار کل لهستانِ اشغالی شد، مستعمره‌ای آلمانی که صدها هزار یهودی و دیگر شهروندان لهستانی در آن به قتل رسیدند. او یک بار افتخار کرده بود به اینکه درخت به اندازهٔ کافی وجود ندارد تا کاغذ لازم برای پوسترهای خبر اعدام‌ها را تأمین کند. فرانک ادعا می‌کرد که دلیل وجودیِ قانونْ خدمت به نژاد (آریایی) است و بنابراین چیزی که به صلاح این نژاد است خودش قانون است. وکلای آلمانی هم با چنین استدلال‌هایی می‌توانستند خودشان را قانع کنند که قوانین و مقررات برای این است که برنامه‌های آنها را در جهت کشورگشایی و نابودسازی پیش ببرد نه آنکه مانع‌شان شود.
❤ محمد حسین ❤
شاید روزی به شما پیشنهاد شود که نمادهایی را به نشانهٔ وفاداری به نمایش بگذارید. اطمینان حاصل کنید که این نمادها همهٔ همشهری‌ها و هموطن‌هایتان را در برمی‌گیرند و هیچ‌کس را طرد نمی‌کنند. حتی داستان سنجاق‌یقه‌ها هم به هیچ روی حاکی از بی‌خبری و بی‌گناهی نیست. در سال ۱۹۳۳ در آلمان نازی، مردم هنگام انتخابات و همه‌پرسی‌ای که مُهر تأییدی بر کشور تک‌حزبیِ آلمان زد، سنجاق‌هایی به یقه می‌زدند که رویشان نوشته شده بود «آری». در سال ۱۹۳۸ در اتریش، کسانی که قبلاً نازی نبودند به‌تدریج سنجاق‌هایی با نشانِ «صلیب شکسته» به یقه زدند. چیزی که ممکن است حرکتی به نشانهٔ افتخار جلوه کند می‌تواند منشأ طرد و تحریم هم بشود. در اروپای دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، برخی تصمیم گرفتند علامت صلیب شکسته به خود بزنند و باقی هم باید «ستاره‌های زرد داودی» می‌زدند.
❤ محمد حسین ❤
وقتی مِلکی برچسبِ قومی و نژادی می‌خورد، این حسادت بود که اصول اخلاقی را دگرگون می‌کرد. اگر مغازه‌ها می‌شد «جهود» باشند، چرا شرکت‌ها و دیگر املاک و دارایی‌ها نتوانند «جهود» باشند؟ آرزوی از میان رفتنِ یهودیان، که شاید ابتدا سرکوب می‌شد، حالا از فرط حرص و طمع جان تازه‌ای گرفته بود. بنابراین آلمانی‌هایی که بر مغازه‌ها نشانهٔ «جهود» می‌گذاشتند در رَوندی مشارکت کردند که طی آن یهودیان واقعاً از میان برداشته شدند، و مردمی هم که فقط ناظر این صحنه‌ها بودند در این کار شریک شدند. پذیرفتن نشانه‌گذاری به‌عنوان بخشی طبیعی از منظرهٔ شهری، از همان هنگام در حکم سازش و مصالحه‌ای بود با آینده‌ای مرگبار.
❤ محمد حسین ❤
در ۱۹۳۳ که گرسنگی در شوروی به اوج خود رسید، حزب نازی در آلمان قدرت را به‌دست گرفت. نازی‌ها، مست از پیروزی، سعی کردند مغازه‌های یهودیان را تحریم کنند. این کار ابتدا چندان موفقیت‌آمیز نبود، اما گذاشتن نشانهٔ «جهود» بر روی یک تجارتخانه و نشانهٔ «آریایی» روی تجارتخانه‌ای دیگر، با زدن رنگ‌هایی بر ویترین‌ها یا دیوارها، نوع نگاه آلمانی‌ها به اقتصاد خانگی را تحت‌تأثیر قرار داد: مغازه‌ای که نشانهٔ «جهود» خورده بود آینده‌ای نداشت و تبدیل به هدفی برای نقشه‌های حریصانه می‌شد.
❤ محمد حسین ❤
زندگی امری سیاسی است، نه به این دلیل که دنیا به احساس شما اهمیتی می‌دهد، بلکه چون دنیا به کاری که شما می‌کنید واکنش نشان می‌دهد. انتخاب‌های کوچکِ ما هم نوعی رأی دادن هستند و احتمال برگذاری انتخاب‌های آزادانه و عادلانه در آینده را بیشتر یا کمتر می‌کنند. در سیاست روزمره، کلمات و اشارات ما، یا نبودِ آنها، بسیار حائز اهمیت‌اند.
❤ محمد حسین ❤

حجم

۸۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۸۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
۳۰,۱۰۰
۳۰%
تومان