بریدههایی از کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم
۳٫۸
(۳۰)
تاریخ تکرار نمیشود، ولی درس میدهد.
❤ محمد حسین ❤
اگر هیچیک از ما آمادگیِ مرگ در راهِ آزادی را نداشته باشد، همگی در سایهٔ استبداد خواهیم مرد.
Mazdak
مشاغل مختلف میتوانند خلقکنندهٔ انواعی از گفتوگوی اخلاقی باشند که امکان آن میان یک فرد تنها و یک حکومتِ فاصلهگرفته و انعطافناپذیر وجود ندارد. اگر صاحبان مشاغل خود را گروههایی بدانند با منافع مشترک و با اصول و هنجارها و قواعدی که آنها را در همه حال مُلزم میسازد، آنگاه میتوانند اعتماد به نفس و در واقع قدرتی مشخص بیایند.
حقی
تاریخ هم میتواند آگاهی بدهد و هم هشدار.
soodi
در اتحاد جماهیر شورویِ تحت فرمانرواییِ یوسیف استالین، کشاورزانِ موفق و ثروتمند را در پوسترهای تبلیغاتی به شکل خوک تصویر میکردند ـگونهای انسانیتزدایی که در فضای روستایی آشکارا القاءکنندهٔ قتلعام است. این مربوط به اوایل دههٔ ۱۹۳۰ بود، زمانی که دولت شوروی سعی داشت بر مناطق روستایی مسلط شود و سرمایهٔ آنها را بیرون بکشد تا صنعتیسازی را به طور فشرده انجام دهد. دهقانانی که زمینها یا دامهای بیشتری داشتند نخستین کسانی بودند که داشتههایشان را از دست دادند. همسایهای که به شکلِ خوک تصویر میشد کسی بود که میشد زمینش را گرفت. اما کسانی هم که از این منطقِ نمادین پیروی میکردند بهنوبهٔ خود قربانی شدند.
shakiba eskaf
جهانیشدن بر شکافهای ناشی از ثروت افزوده است. این تصور عجیبِ امریکایی که پول دادن به کارزارهای سیاسی به معنای آزادی بیان است معنایش آن است که ثروتمندترها آزادی بیانِ بسیار بیشتری دارند و بنابراین عملاً قدرت رأیِ آنها بسیار بیشتر از دیگر شهروندان است.
پیمان مهرابی
از به زبان آوردن عباراتی که همه به زبان میآورند پرهیز کنید. شیوهٔ حرف زدنِ خودتان را پیدا کنید، حتی برای گفتنِ همان چیزی که فکر میکنید همه دارند میگویند. سعی کنید از اینترنت فاصله بگیرید. کتاب بخوانید.
Vexez
ولی بدانید که شرارتهای گذشته را مأموران پلیس و سربازانی مرتکب شدهاند که یک روز به خودشان میآمدند و میدیدند دارند کارهایی خلاف عرف انجام میدهند. آمادگیِ «نه» گفتن را داشته باشی
Vexez
ما از اروپاییهای قرن بیستم عاقلتر یا باهوشتر نیستیم که شاهد بودند دموکراسی چطور جای خود را به فاشیسم یا نازیسم یا کمونیسم داد. تنها مزیت ما این است که شاید بتوانیم از تجربیات آنها درس بگیریم. و حالا زمان مناسبی برای درس گرفتن است.
کاربر ۳۱۶۳۳۹۰
دموکراسیهایی که پس از جنگ جهانی اول (و دوم) سربرآوردند اغلب هنگامی فروریختند که یک حزبِ واحد، در طی ترکیبی از انتخابات و کودتا، قدرت را در اختیار گرفت. حزبی که، با نتیجهٔ دلخواه در یک انتخابات، جسارت مییابد یا با یک ایدئولوژی برانگیخته میشود میتواند نظام را از درون تغییر دهد. هنگامی که فاشیستها یا نازیها یا کمونیستها در انتخابات دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ به موفقیت رسیدند، آنچه در ادامه روی داد ترکیبی بود از نمایشهای باشکوهِ مضحکهمانند، سرکوب، و «تاکتیک سالامی» که همانا لایه لایه بریدن و جدا کردنِ مخالفان است. بیشتر مردم سردرگم شدند، برخی به زندان افتادند، و باقی هم از قافلهٔ قدرت عقب ماندند.
trialogue
قدرت میخواهد جسم شما در صندلیتان آرام گیرد و احساسات و عواطفتان بر صفحهٔ تلویزیون تلف شود. بیرون بروید. جسمتان را وارد مکانهای ناشناخته با آدمهای ناشناس کنید. دوستان تازه پیدا کنید و با آنها پیادهروی کنید.
Ostad Panda
در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ دموکراسی در اروپا شکست خورد، و امروزه هم نه فقط در بخش اعظم اروپا بلکه در بیشتر نقاط جهان در حال شکست خوردن است. و اکنون همان تاریخ و همان تجربیات است که گسترهای تاریک از آیندههایی محتمل را پیش چشمانمان آشکار میکند. ملیگراها میگویند: «محال است در اینجا چنین اتفاقی بیفتد» که همانا گام اول به سمتِ فاجعه است. اما میهندوستان میگویند: «اینجا هم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد، اما ما نمیگذاریم.»
❤ محمد حسین ❤
در ۲۷ فوریهٔ ۱۹۳۳، حدود ساعت نُهِ شب بود که ساختمان پارلمان آلمان شروع به سوختن کرد. آن شب چهکسی آن آتش را در برلین به پا کرد؟ نمیدانیم، و واقعاً هم اهمیتی ندارد. آنچه اهمیت دارد آن است که این نمایشِ وحشت آغازگر «سیاستِ وضعیت فوقالعاده» بود. آن شب هیتلر با مسرّت به شعلههای آتش نگریست و گفت: «این آتش تازه آغاز راه است.» فارغ از اینکه آن آتشسوزی کارِ نازیها بود یا نبود، هیتلر آن را فرصتی سیاسی تشخیص داد: «حالا دیگر رحمی در کار نخواهد بود. هرکس سر راهمان بایستد نابود میشود.» فردای آن روز درطی فرمانی همهٔ حقوق اساسیِ شهروندان آلمانی به حالت تعلیق درآمد و به پلیس اجازه داده شد تا آنها را «بازداشت پیشگیرانه» کند.
❤ محمد حسین ❤
مسلماً این امکان وجود دارد که آزادی را بدهید و امنیت بیشتر هم به دست نیاورید. احساس تسلیم شدن به صاحبان قدرت ممکن است احساسی تسلیبخش باشد، اما مسلماً با امنیت واقعی تفاوت دارد. و به همین ترتیب، به دست آوردنِ اندکی آزادی هم میتواند نگرانکننده باشد اما این نگرانیِ آنی خطرناک نیست. آسان است تصورِ موقعیتهایی که همزمان هم آزادی و هم امنیت را فدا میکنیم: و آن وقتی است که وارد رابطهای توأم با توهین و تحقیر میشویم یا به یک فاشیست رأی میدهیم. به همین ترتیب هم، چندان سخت نیست تصور انتخابها و تصمیمهایی که هم آزادی و هم امنیتمان را افزایش میدهند، مانند پایان دادن به یک رابطهٔ توأم با توهین و تحقیر یا مهاجرت از کشوری فاشیستی. وظیفهٔ حکومت این است که آزادی و امنیت را با هم افزایش دهد.
❤ محمد حسین ❤
کلماتی که در یک موقعیتِ مشخص نوشته میشوند فقط در همان موقعیت معنا دارند. این عمل که آنها را از ظرفِ زمانیشان بیرون بکشیم و در ظرف زمانیِ دیگری بگذاریم عملی متقلبانه است.
❤ محمد حسین ❤
اگر کنترلی نداشته باشیم بر اینکه چهکسی چهچیزی را (در حریم خصوصی ما) میخوانَد و چهوقت میخوانَد، تواناییِ اقدام کردن در زمان حال و برنامهریزی کردن برای آینده را نداریم. هرکسی که بتواند به حریم خصوصی شما نفوذ کند میتواند تحقیرتان کند و هرطور خواست در روابطتان اختلال ایجاد کند. (در چنین صورتی) زندگی خصوصیِ هیچکس (مگر شاید مستبدان)، با فرمان غلاظ و شداد ممنوعیت، از قرار گرفتن در معرض دید عموم در امان نخواهد بود.
❤ محمد حسین ❤
اطلاعات، بحث و جدلها یا انتشار تبادلات و مکاتبات خصوصیِ افراد -چه توسط سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی امریکاییها انجام شود چه روسها و چه هر سازمان و نهادِ دیگر- پایه و اساسِ حقوق ما را تخریب میکند.
❤ محمد حسین ❤
هانا آرِنت متفکر بزرگِ سیاسی وقتی از تمامیتخواهی سخن میگفت منظورش دولتی با قدرت مطلق نبود بلکه حذف تفاوت میان زندگی خصوصی و اجتماعی بود. ما فقط تا وقتی آزاد هستیم که کنترل بر آنچه را که مردم دربارهٔ ما میدانند و کنترل بر شرایطی را که در آن این اطلاعات را به دست میآورند در دست داشته باشیم.
❤ محمد حسین ❤
۱۴: پایههای زندگی خصوصی را محکم کنید.
حاکمان شرور و خطرناک از چیزهایی که دربارهٔ شما میدانند استفاده خواهند کرد تا به شما امر و نهی کنند. کامپیوترتان را به طور منظم از بدافزارها پاک کنید. یادتان باشد که ایمیل در حکم نوشتن بر پهنهٔ آسمان است. به فکر استفاده از شکلهای جایگزین اینترنت یا استفادهٔ کمتر از آن باشید. خودتان تبادلات شخصی داشته باشید. و به همان دلیلِ ذکرشده، هر مشکل قانونی که دارید حل کنید. مستبدان به دنبال آن هستند که قلابی در شما پیدا کنند تا از آن آویزانتان کنند. سعی کنید قلابی نداشته باشید.
❤ محمد حسین ❤
برای مقاومتِ موفقیتآمیز، از دو مرز باید عبور کرد: اول اینکه تفکرات در مورد تغییر باید افرادی با سوابق گوناگون را که دربارهٔ همهچیز هم با هم موافق نیستند جلب کند؛ دوم آنکه مردم باید متوجه شوند در مکانهایی هستند که خانهشان نیست و میان گروههایی از مردم هستند که از قبل دوستشان نبودهاند. اعتراض میتواند از طریق رسانههای اجتماعی سازماندهی شود، اما هیچچیز تا وقتی نهایتاً به حضور در خیابانها نینجامد واقعیت پیدا نمیکند. اگر مستبدان حس کنند اعمالشان هیچ پیامد و عاقبتی در جهانِ سهبُعدی ندارد، هیچ تغییری رخ نخواهد داد.
❤ محمد حسین ❤
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
۳۰,۱۰۰۳۰%
تومان