بریدههایی از کتاب استبداد؛ بیست درس از قرن بیستم
۳٫۸
(۳۰)
ولادیمیر پوتین نهتنها در طی حادثهای که شباهت شگفتانگیزی به آتشسوزی پارلمان آلمان داشت به قدرت رسید، بلکه پس از آن هم زنجیرهای از حملات تروریستی را -چه واقعی، چه مشکوک، و چه ساختگی- به کار گرفت تا موانعِ موجود بر سر راهِ قدرت مطلق در روسیه را کنار بزند و کشورهای دموکراتیک همسایه را مورد حمله قرار دهد.
❤ محمد حسین ❤
تردیدی نیست که افراطیگری جلوهٔ خوشایندی ندارد و حکومتها و دولتها اغلب سعی میکنند، با استفاده از کلمهٔ تروریسم در کنار آن، آن را بدتر هم جلوه دهند. اما افراطیگری چندان معنایی ندارد. مکتبی به نامِ افراطیگری وجود ندارد. مستبدان وقتی از افراطیون حرف میزنند، منظورشان صرفاً کسانی است که با جریان غالب همراه نیستند، جریان غالبی که خودِ مستبدان در آن مقطع زمانیِ خاص تعریفش میکنند. مخالفان استبداد در قرن بیستم، چه در برابر فاشیسم مقاومت میکردند و چه در مقابل کمونیسم، افراطیون نامیده میشدند. حکومتهای خودکامهٔ امروز مانند روسیه هم قوانینی را در مورد افراطیگری به کار میگیرند تا منتقدانِ سیاستهایشان را تنبیه کنند. به این ترتیب، مفهوم افراطیگری عملاً در همهٔ موارد مصداق پیدا میکند مگر خودِ همان افراط، که همانا استبداد است.
❤ محمد حسین ❤
از نظر ما طبیعی است که به لولهکش یا مکانیک پول بدهیم، اما انتظار داریم اخبارمان را رایگان بهدست بیاوریم. اگر برای لولهکشی یا تعمیر اتومبیلمان هزینه نکنیم، باید از خیرِ آب خوردن یا اتومبیل راندن بگذریم. پس چرا حاضر نیستیم برای رسیدن به نظرات و عقاید سیاسیِ درست سرمایهگذاری کنیم؟ ما همان چیزی نصیبمان میشود که برای بهدست آوردنش هزینه کرده باشیم.
❤ محمد حسین ❤
هر خبری در اخبار تلویزیونی «خبر فوری» است تا وقتی که خبر بعدی جای آن را بگیرد. اینگونه است که موجها یکی پس از دیگری به ما اصابت میکنند بدونِ آنکه هیچگاه اقیانوس را ببینیم.
❤ محمد حسین ❤
ارسطو هشدار میداد که نابرابری بیثَباتی میآورد، و افلاطون بر این باور بود که عوامفریبان از آزادی بیان سوءِاستفاده میکنند تا خود را بر سریر استبداد مستقر سازند.
❤ محمد حسین ❤
هوشیاریِ همیشگی بهایی است که باید برای آزادی پرداخت.
کاربر ۴۵۷۷۵۱۳
بیشتر قدرتِ استبداد را آزادانه و با میل و رغبت به آن بخشیدهاند. در اینگونه بُرهههای زمانی، افراد پیشاپیش به این فکر میکنند که یک حکومتِ سرکوبگرتر چه خواهد خواست، و سپس خودشان بیآنکه از آنها خواسته شود همان را تقدیم میکنند. شهروندی که خود را اینگونه تطبیق میدهد به قدرت میآموزد که چه کارها میتواند بکند.
Mehdi
میهندوست برخلافِ ملیگرا میخواهد ملتش به آرمانهایش پایبند بماند؛ یعنی از ما میخواهد بهترینِ خودمان باشیم. میهندوست باید دغدغهٔ دنیای واقعی را داشته باشد، که تنها جایی است که میهنش میتواند در آن دوست داشته شود و حفظ شود. میهندوست قائل به ارزشهایی جهانی است، استانداردهایی که با آنها ملت و کشورش را قضاوت میکند و همواره صلاح و بهروزیشان را میخواهد.
❤ محمد حسین ❤
امروزه وقتی که سیاستمداران به تروریسم استناد میکنند، مسلماً از خطری واقعی سخن میگویند. اما وقتی که سعی میکنند به ما یاد بدهند که از آزادی دست بکشیم تا به امنیت برسیم، باید مراقب باشیم. لزوماً هیچ موازنهای بین این دو وجود ندارد. گاهی بهراستی یکی را از دست میدهیم تا دیگری را بهدست بیاوریم، و گاهی هم نه. کسانی که میخواهند شما را مطمئن کنند که فقط به بهای آزادی میتوان امنیت به دست آورد معمولاً میخواهند هردو را از شما بگیرند.
❤ محمد حسین ❤
به محضِ آنکه حقیقت جنبهٔ غیبگویی به خود گرفت و دیگر واقعیتبنیاد نبود، اسناد و مدارک هم نامربوط و بیاعتبار شد. در پایان جنگ، کارگری به کلِمپِرِر گفته بود: «درک و فهم به چه درد میخورَد؛ باید ایمان داشت. من به پیشوا ایمان دارم.»
❤ محمد حسین ❤
مسیح در موعظهاش میگوید: «گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از دخول شخص دولتمند در ملکوت خدا.» باید فروتن باشیم، زیرا «هرکه خود را بلند کند پست گردد و هرکه خود را فروتن سازد سرافراز گردد.» و البته باید دغدغهٔ حق و ناحق را نیز داشته باشیم: «حق را خواهید شناخت و حق شما را آزاد خواهد کرد.»
❤ محمد حسین ❤
یکی از پروژههای حکومت هرچهبیشتر محدودکردنِ زبان است از طریقِ هرچهبیشتر حذفکردنِ کلمات در هر ویراستِ تازه از فرهنگ رسمی لغت.
❤ محمد حسین ❤
اگر وکلا و حقوقدانان از قاعدهٔ بلاشرط «اعدام بدون محاکمه ممنوع» پیروی میکردند، اگر پزشکان قانون «عمل جراحی بدون رضایت ممنوع» را میپذیرفتند، اگر سوداگران بر منع بردهداری صحّه میگذاشتند، اگر کارمندان دولت از رسیدگی به کارهای دفتریِ مربوط به اعدامها سر باز میزدند، رژیم نازی برای عملی کردن قساوتهایی که آن رژیم را با آنها بهیاد میآوریم بسیار بیشتر دچار مشکل میشد.
❤ محمد حسین ❤
مردی که هیتلر برای سرپرستی و نظارت بر الحاق اتریش به خاک آلمان انتخاب کرده بود آرتور زایساینکوئارت بود، وکیلی که بعدها فرماندهی اشغال هلند را بر عهده گرفت. در میان فرماندهان «واحدهای سیّارِ کُشتار» عدهٔ وکلا و حقوقدانان کم نبود. «واحدهای سیّارِ کُشتار» گروههای ضربتی بودند که به قتلعام یهودیان و کولیان و نخبگان لهستانی و کمونیستها و معلولان و دیگر افراد میپرداختند. پزشکان آلمانی (و غیر آلمانی) در آزمایشها و عملیات پزشکیِ هولناک در اردوگاههای کار اجباری مشارکت داشتند. سوداگرانی از شرکت (مواد شیمیایی و دارویی) IG Farben و دیگر شرکتهای آلمانی نیروهای کارِ زندانی در اردوگاههای کار اجباری و یهودیانِ گِتوها و اُسرای جنگی را استثمار میکردند. کارکنان دولت، از وزیر گرفته تا منشی، همهٔ اینها را زیر نظر داشتند و ثبت و ضبط میکردند.
❤ محمد حسین ❤
۵: اصول اخلاقِ صنفی ـ حرفهای را از یاد نبرید.
وقتی پیشوایان سیاسی سرمشقی منفی میشوند، تعهدات حرفهای به عملِ درست، اهمیت بیشتری پیدا میکنند. سرنگون کردنِ حکومتی قانونمدار بدون کمک حقوقدانان، یا برگذاری دادگاههای نمایشی بدون وجود قضات کار آسانی نیست. مستبدان و خودکامگان به کارکنان مطیع کشوری نیازمندند، و رؤسای اردوگاههای کار اجباری در پی سوداگرانی هستند که علاقهمند به بهرهگیری از نیروی کار ارزان باشند.
❤ محمد حسین ❤
دولت شوروی سعی داشت بر مناطق روستایی مسلط شود و سرمایهٔ آنها را بیرون بکشد تا صنعتیسازی را به طور فشرده انجام دهد. دهقانانی که زمینها یا دامهای بیشتری داشتند نخستین کسانی بودند که داشتههایشان را از دست دادند. همسایهای که به شکلِ خوک تصویر میشد کسی بود که میشد زمینش را گرفت. اما کسانی هم که از این منطقِ نمادین پیروی میکردند بهنوبهٔ خود قربانی شدند. حکومت شوروی، که به این ترتیب دهقانان فقیر را علیه دهقانان ثروتمند شورانده بود، پس از آن زمینهای همه را گرفت تا مزارع اشتراکی ایجاد کند. با کامل شدنِ این اشتراکیسازی و مالکیت اشتراکی، بسیاری از دهقانان شوروی گرسنه ماندند. در فاصلهٔ سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ میلیونها نفر در اوکراین و قزاقستان و روسیه به مرگهایی هولناک و خفّتبار جان سپردند.
❤ محمد حسین ❤
در اتحاد جماهیر شورویِ تحت فرمانرواییِ یوسیف استالین، کشاورزانِ موفق و ثروتمند را در پوسترهای تبلیغاتی به شکل خوک تصویر میکردند ـگونهای انسانیتزدایی که در فضای روستایی آشکارا القاءکنندهٔ قتلعام است.
❤ محمد حسین ❤
قهرمان یکی از رمانهای دیوید لاج میگوید وقتی داری برای آخرین بار عشقبازی میکنی، خودت نمیدانی که داری برای آخرین بار عشقبازی میکنی. رأی دادن هم همینطور است. برخی از آلمانیهایی که در سال ۱۹۳۲ به حزب نازی رأی دادند مسلماً میدانستند که این انتخابات شاید تا مدتها آخرین انتخاباتِ واقعاً آزاد باشد، اما بیشترِ آنها این را نمیدانستند. برخی از چکها و اسلواکهایی هم که در سال ۱۹۴۶ به حزب کمونیست چکسلواکی رأی دادند احتمالاً فهمیده بودند که دارند به پایان دموکراسی رأی میدهند، اما بیشترِ آنها میپنداشتند که فرصت دیگری هم خواهند داشت. مسلماً روسهایی هم که در ۱۹۹۰ رأی دادند هیچ فکر نمیکردند این آخرین انتخابات آزاد و عادلانه در تاریخ کشورشان باشد، که (تا کنون هم) اینطور بوده است.
❤ محمد حسین ❤
در اوایل ۱۹۳۸، آدولف هیتلر که دیگر قدرتش در آلمان تثبیت شده بود، همسایهاش اتریش را تهدید به اشغال و الحاق به خاکِ آلمان میکرد. پس از آنکه صدراعظم اتریش تسلیم شد، این اطاعتِ پیشاپیشِ مردم اتریش بود که سرنوشت یهودیان اتریشی را رقم زد. نازیهای اتریشی یهودیان را میگرفتند و وادار به سابیدن و شستن خیابانها میکردند تا نمادهای اتریشِ مستقل را بزدایند. و آنچه در اینجا بیش از هرچیز اهمیت داشت آن بود که غیرنازیها هم با علاقه و محض سرگرمی نظارهگر بودند. نازیها که فهرست املاک و داراییهای یهودیان را در اختیار داشتند هرچه توانستند دزدیدند. و باز مهمتر آنکه دیگرانی هم که نازی نبودند با دزدان همدستی میکردند.
❤ محمد حسین ❤
۱: پیشاپیش اطاعت نکنید.
بیشتر قدرتِ استبداد را آزادانه و با میل و رغبت به آن بخشیدهاند. در اینگونه بُرهههای زمانی، افراد پیشاپیش به این فکر میکنند که یک حکومتِ سرکوبگرتر چه خواهد خواست، و سپس خودشان بیآنکه از آنها خواسته شود همان را تقدیم میکنند. شهروندی که خود را اینگونه تطبیق میدهد به قدرت میآموزد که چه کارها میتواند بکند.
❤ محمد حسین ❤
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
۳۰,۱۰۰۳۰%
تومان