بریده‌هایی از کتاب تجربه زندگی بهتر با تفکر انتقادی

فروتنی ذهنی یعنی این نکته را بپذیریم که اطلاعات و آگاهی ما در مورد یک موضوع خاص همیشه کامل نیست.

شجاعت ذهنی یعنی پذیرش این نکته که لازم است گاهی اوقات با ایده‌ها، عقاید یا دیدگاههایی که به شدت با آنها مخالف هستیم یا احساس منفی داریم و یا قبلا به طور جدی به آنها گوش نکرده ایم با عدل و انصاف روبرو شویم.

فروتنی ذهنی یعنی پرمدعا نبودن، کمتر اظهار فضل کردن، کمتر لاف زدن و کمتر غرور داشتن همراه با بینشی وسیع در خصوص بنیان‌های منطقی عقاید و باورهای خود.

بیشتر تفکرات ما - البته اگر که آنها را به حال خودشان بگذاریم - مغرضانه، تحریف شده، نسبی، از روی جهالت یا به شدت متعصبانه هستند.

ذهن به طور ذاتی در برابر تغییر مقاومت میکند به خصوص وقتی که قرار باشد خود را در وضعیت ناخوشایندی ببیند.

عدم تعصب فکری یعنی به پیروی از استانداردهای منطقی ذهنی وفادار باشیم و صرفا سود و زیان‌های شخص و گروه خود را در نظر نگیریم.

استقلال فکری یعنی اینکه بر روی عقاید، ارزشها و استنتاجهای خود کنترل عقلانی داشته باشیم.

همدلی ذهنی یعنی داشتن این هنر که بتوانیم برای درک بهتر دیگران خود را به جای آنها بگذاریم.

فروتنی ذهنی یعنی اینکه فرد بیش از آنکه واقعا میداند و آگاهی دارد ادعا نداشته باشد.

احساسات، توسط تفکر یا اندیشه خلق می‌شوند

این دسته از افراد اصل اخلاقی سقراط را مد نظر دارند: "زندگی بدون تلاش ارزش ادامه ندارد".

افرادی که دارای تفکر انتقادی یا سنجشگر هستند، به طور مداوم تلاش میکنند تا عقلانی، منطقی و همراه با همدلی زندگی کنند. آنها زیرک هستند و می‌دانند که اگر تفکر ذاتا ناقص انسانی را به حال خودش بگذارند و آن را کنترل و هدایت نکنند، به بیراهه خواهد رفت.

اندیشهٔ بنجل و بی‌ارزش - یعنی آنچه که اکثر ما انسانها امروز گرفتارش هستیم- هزینه بردار است، یعنی هم از نظر مالی و هم از نظر گذر عمر به ما ضرر می‌زند.