بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بکه | طاقچه
کتاب بکه اثر نرگس مقصودی

بریده‌هایی از کتاب بکه

نویسنده:نرگس مقصودی
امتیاز:
۴.۴از ۳۶ رأی
۴٫۴
(۳۶)
تو فضیلت سکوت را از طریق سخن بیان می‌کنی، درحالی‌که نمی‌توانی فضیلت سخن را از طریق سکوت بیان کنی.
ahmad
«شما بر حال ما نوحه و گریه می‌کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟!»
ahmad
زینب لب به سخن گشود: «ای مردم کوفه، ای مردمان حیله‌گر و خیانت‌کار! گریه می‌کنید؟! اشک چشمانتان خشک نشود و ناله‌هایتان آرام نگیرد.»
ahmad
با انگشت بر روی قبر مطهرش نوشت: «هذا قَبْرُ الْحُسَینِ‌بْنِ‌عَلی‌بْنِ‌ابیطالِب، الّذی قَتَلوُهُ عَطْشاناً...»
ahmad
«چه بسیار گروه کوچکی که به فرمان خداوند بر گروهی عظیم پیروز شدند و خداوند با صابرین است.»
ahmad
«اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و تکفینی شَرّه.»
ahmad
جز فاسق رسوا نمی‌شود و جز بدکار، دروغ نمی‌گوید
ahmad
پیغمبر گفت؛ «کسی که با حسین عناد ورزد خداوند رایحه بهشت را بر او حرام گرداند.»
ahmad
«چه بسیار گروه کوچکی که به فرمان خداوند بر گروهی عظیم پیروز شدند و خداوند با صابرین است.»
Fatemeh
تقدیم به رئیس‌البکائین از ابتدای خلقت تا انتهایش؛ آدم علیه الرحمه یعقوب، فرزند اسحاق یوسف، معشوق زلیخا و سجاد، فرزند حسین که چهل سال بر پدرش گریست.
zahra.n
«منزهی تو، معصیت می‌شوی چنان که اصلا دیده نمی‌شوی و تو آن چنان حلم و صبر می‌ورزی که انگار اصلا معصیت نشده‌ای! و نسبت به مخلوقات خود با نعمت‌های زیبا و انعام‌های نیکو، آن چنان محبت می‌ورزی چنان که انگار تو، به آنها نیاز داری و تو ای سید و مولای من از آنها کاملا بی‌نیاز هستی...»
کاربر 2233
وای بر تو! ای فرزند آدم که خود غافلی، درحالی‌که دیدگان بیدار جهان از تو غفلت ندارد.
ahmad
از ظلم به کسی که علیه تو ناصری جز خداوند ندارد، بپرهیز و هرگز خود را به آن آلوده مساز...
ahmad
«آنگاه که نفخه صور قیامت دمید، دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از حال کسی نپرسد، چیزی به تو سود نرساند، مگر کار نیکی که آن را پیشاپیش می‌فرستی...»
ahmad
علی‌بن‌الحسین همراهی با مختار را نپذیرفت مگر جایی که خون‌خواهی از پدرش بود، اما به عموی خود، محمدبن‌حنفیه گفتند: «عموجان! اگر حتی برده‌ای سیاه از اهل زنج برای ما خاندان اهل بیت تعصب به خرج داده و غیرت و جوش و خروش داشته باشد، هر آینه بر همه مردم واجب است او را همراهی، کمک، یاری و پشتیبانی نمایند و من تو را مسئول این امر قرار دادم پس بدان‌گونه که می‌خواهی و مصلحت می‌دانی عمل کن.»
ahmad
شنیدم فرمود: «شما بر حال ما نوحه و گریه می‌کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟!»
محمد سجاد
هلهله سربازان دلش را قرص کرد.
بِنتُ الحِیدَر
وقتی زید به شهادت رسید، فرزندش یحیی به مقابله با امویان پرداخت، به جنگ رفت و کشته شد. بعد از شهادتش تا یک‌سال نام تمام فرزندان خراسان را هم‌نام او؛ یحیی گذاشتند.
عاطفه سادات
شنیده‌ام در واقعه حَرّه وقتی به نزد مسلم آن خون‌خوار مُسرف بودید طوری با شما رفتار کرده که فراتر از توصیه یزید ملعون بوده، حاضران گفتند که فقط لب‌هایتان تکان می‌خورده و آن جبار از معنویت حضور شما دچار تحیر شده و رفتاری را با شما پیشه کرده که خواست خودش نبوده است. چه می‌خواندید؟ تسبیح را از دست چپ به دست راست سراند و دعایی را زمزمه کرد: «اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و
کتاب دوست
سه نفرند که خداوند در روز قیامت به آنها نگاه نخواهد کرد و آنها را تزکیه نکرده و برای آنها عذاب دردناکی است. اول کسی که در ما و درباره شخصیت ما چیزی را داخل نماید که از ما نیست، دوم کسی که از ما چیزی را خارج کند که آن از ماست، سوم کسی که معتقد باشد این دو گروه از اسلام بهره‌ای دارند.
ahmad

حجم

۱۵۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۱۵۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۴۵۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد