بریدههایی از کتاب مدرسه مردگان (جلد اول)
۴٫۵
(۱۱۴)
کلامشان زنده است. خودشان اما نه.
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
و با اینکه میدانست این سه ساعت اختلاف زمانی علت تأخیر در تماس بوده، این حس بهش دست داد که دوستانش دیگر او را نمیخواهند.
𝘙𝘖𝘡𝘈
باید بیشتر بهش توجه کنم. فقط مردهها نیستن که کمک لازم دارن.
𝘙𝘖𝘡𝘈
باید بیشتر بهش توجه کنم. فقط مردهها نیستن که کمک لازم دارن.
𝘙𝘖𝘡𝘈
ذهن آدم برای چیزهایی که درکشان نمیکند بهانه میتراشد.
𝘙𝘖𝘡𝘈
باید بیشتر بهش توجه کنم. فقط مردهها نیستن که کمک لازم دارن.
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
اسم کوردلیا را صدا زد و گفت: خدانگهدار.
• Strawberry🍓
ذهن آدم برای چیزهایی که درکشان نمیکند بهانه میتراشد.
Paniz
آدمهایی که به بقیه کمک میکنن از همه کلهشقترن
breeze
یکی دو صفحه دربارهٔ غمگینترین خاطرهای که در تابستون داشتین بنویسین.»
Paniz
«اونها حسودیشون میشه چون تو یه نابغهای.»
Raha.Sh
خانم لیو با خوشحالی گفت: «معلومه که میتونیم. ما پدرومادرتیم. در اصل، مجبور کردن تو از وظایفمونه.»
ن. عادل
گفت: «هیچکس دلش نمیخواد خاطرات آدمهای شاد رو بخونه. واسه اینکه عمیقاً روی خواننده تأثیر بذارین، باید میخچهای به اعماق روحتون فروکنین و بذارین درد چکهچکه از وجودتون بریزه
dm
فقط مردهها نیستن که کمک لازم دارن.
Ms.red
بنجی گفت: «دوقلوها شش سالشونه. سوفیا هشت سالشه و توی خانواده اونه که واقعاً شیطون و دردسرسازه. داشتم میگفتم، روی کاناپه خوابیده بودم که سوفیا دزدکی اومد و...» بنجی مکثی کرد و دوباره به فکر رفت. «نمیدونم درسته این رو بهتون بگم یا نه.»
کوردلیا گفت: «اَه، حالا که گفتی باید تا تهش بگی!»
بنجی گفت: «باشه بابا. توی خواب ناز بودم که سوفیا ناخنهام رو با لاک اکلیلیش لاک زد. اون هم رنگ صورتی جیغ.»
کوردلیا و اگنس زدند زیر خنده.
بنجی گفت: «بسه دیگه.» هرچند خودش هم داشت لبخند میزد. «کل شب طول کشید تا لاکها رو پاک کردم. مجبور شدم کلی با آب و صابون بسابمشون. نمیدونم شما دخترها چطوری این کار رو میکنین.»
کوردلیا گفت: «اوممم... یه چیزی هست به اسم لاکپاککن.»
🕊️📚kerm ketab
کلامشان زنده است. خودشان اما نه.
hasaneh
کلامشان زنده است. خودشان اما نه.
🕊️📚kerm ketab
ذهن آدم برای چیزهایی که درکشان نمیکند بهانه میتراشد.
🕊️📚kerm ketab
من مدام از خودم میپرسم: خودمون رو دقیقاً وارد چه بازیای کردهایم؟ چیزهای زیادی هست که ازش سر درنمیآریم. میترسم نکنه یهوقت کار احمقانهای ازمون سر بزنه و وقتی بفهمیم که دیگه خیلی دیر شده باشه.
HeLeN
مدیر که پشت آدم باشه، چه راحت میشه به مامان و بابا دروغ گفت!
Hlma Imani
حجم
۲۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
۴۳,۵۰۰۵۰%
تومان