بریدههایی از کتاب 1Q84 (جلد دوم)
نویسنده:هاروکی موراکامی
مترجم:مهدی غبرایی
ویراستار:نغمه نقشینپور
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۳۷ رأی
۳٫۶
(۳۷)
«از سن معینی که گذشتید، زندگی روند مداوم از دست دادن یکی پس از دیگری است. چیزهایی که برایتان ارزش دارد یکی پس از دیگری از چنگتان میلغزد، مثل افتادن دندانههای شانهای. آدمهایی که دوست دارید، یکی پس از دیگری غیبشان میزند. چیزی از این قبیل. حتماً یادتان هست.»
mojgan
حقیقت اغلب همراه با درد شدید است و تقریباً هیچکس دنبال حقایق دردناک نیست. آنچه مردم نیاز دارند، داستانهای قشنگ تسکیندهنده است که باعث شود احساس کنند زندگیشان معنایی دارد.
Soh Bat
فکرش را که بکنی، آیا این دنیایی که تویش زندگی میکنیم، خودش یک ماکت عظیم نیست؟ وارد میشویم، مینشینیم، فنجانی چای میخوریم، از پنجره به چشمانداز دور و بر نگاه میکنیم و وقتش که برسد ، میگوییم متشکرم و میرویم. همهی مبل و اثاث قلابی است. حتی ماه پشت پنجره شاید کاغذی باشد.
sepid sh
حقیقت اغلب همراه با درد شدید است و تقریباً هیچکس دنبال حقایق دردناک نیست. آنچه مردم نیاز دارند، داستانهای قشنگ تسکیندهنده است که باعث شود احساس کنند زندگیشان معنایی دارد. خاستگاه مذهب همین است.»
✿tanin
اینجا در کنارم نیست، اما تن ناموجود هرگز نمیمیرد و وعدهی نداده هرگز نقض نمیشود
✿tanin
حقیقت اغلب همراه با درد شدید است و تقریباً هیچکس دنبال حقایق دردناک نیست. آنچه مردم نیاز دارند، داستانهای قشنگ تسکیندهنده است که باعث شود احساس کنند زندگیشان معنایی دارد. خاستگاه مذهب همین است.»
phoenix
مرد گفت: «در این دنیا نه خیر مطلق هست و نه شر مطلق. خیر و شر هستیهای ثابت لایتغیر نیستند، بلکه مدام جا عوض میکنند. خیر شاید یک ثانیه بعد به شر بدل شود. و برعکس. دنیایی که داستایوسکی در برادران کارامازوف وصف کرده، این است. مهمترین چیز این است که بین خیر و شرِ مدام متحرک توازنی ایجاد شود. اگر بیش از حد به هر سمت میل کنی، حفظ اخلاقِ عملی دشوار میشود. در واقع توازن به خودی خود خیر است. وقتی میگویم برای حفظ توازن باید بمیرم، منظورم همین است.»
حسین احمدی
اگر چیزی را بی توضیح نفهمی، با توضیح هم نمیفهمی.
FMG
دنیا انگار حس بهتری دارد از اینکه در جهتی خلاف میل آدم برود.
Soh Bat
شاید بشود همهی خدایان جهان را یک جا جمع کرد، با این حال نمیشود سلاحهای اتمی را برچید، یا تروریسم را ریشهکن کرد
Soh Bat
«آنجا که نور هست، باید سایه هم باشد؛ و آنجا که سایه هست، نور هم هست. سایه بی نور نیست و نور بی سایه. کارل یونگ در یکی از کتابهایش دربارهی ‘سایه’ گفت: «هر قدر که مثبتیم، پست هم هستیم... هرچه بیشتر بکوشیم خوب و معرکه و کامل باشیم ‘سایه’ بیشتر ارادهی معینی بر سیاه بودن و پستی و ویرانگر بودن را میگستراند.... حقیقت این است که اگر کسی بیش از ظرفیتش برای کمال تلاش کند، ‘سایه’ به دوزخ سقوط میکند و ابلیس میشود. چون از دید طبیعت و حقیقت فراتر از خود رفتن مثل فروتر از خود بودن گناه است. »
me
در تاریکی بهتر میتوان دید. اما هرچه بیشتر در تاریکی بمانی، برگشتن به دنیای روی زمین، آنجا که نور هست، سختتر میشود. باید یک جایی به آن خاتمه بدهی.»
کاربر ۶۷۸۵۱۷
«از سن معینی که گذشتید، زندگی روند مداوم از دست دادن یکی پس از دیگری است. چیزهایی که برایتان ارزش دارد یکی پس از دیگری از چنگتان میلغزد، مثل افتادن دندانههای شانهای. آدمهایی که دوست دارید، یکی پس از دیگری غیبشان میزند.
حسین احمدی
انگار که بخواهد دور خلاء مرگبار درونش نردهای بکشد، شخصیت گرمی را که داشت ساخته بود. اما اگر آن پوستهی زینتی را که دور خویشتن خویش ساخته بود میکَندی، فقط ورطهی نیستی و عطش سیریناپذیری را که همراه آن بود مییافتی. هرچند کوشیده بود از یادش ببرد، نیستی گهگاه رو در رویش میشد ــــ در بعدازظهری بیپناه و بارانی، یا سپیدهدمی که از کابوسی از خواب میپرید. در چنین لحظاتی فقط میخواست یکی پناهش دهد، هرکسی.
نازنین بنایی
گفت: «زندگیهای گذشته زیاد دارم که تو هیچی ازشان نمیدانی ــــ زندگیهای گذشته که کسی نمیتواند عوضشان کند.»
Hossein Salehi
«مذهب آدمهای زیادی را گرد هم میآورد، پس البته که قدری انضباط لازم است، اما اگر زیادی روی تشریفات تأکید کنی، مقصود اصلی از دست میرود. احکام و نظریات در نهایت به اقتضای مصلحت است. مهم است. مهم چارچوب نیست، چیزی است که درون چارچوب است.»
Sajede Aghababaei
«بیشتر مردم دنبال حقایق قابلاثبات نیستند. همانطور که گفتید، حقیقت اغلب همراه با درد شدید است و تقریباً هیچکس دنبال حقایق دردناک نیست. آنچه مردم نیاز دارند، داستانهای قشنگ تسکیندهنده است که باعث شود احساس کنند زندگیشان معنایی دارد. خاستگاه مذهب همین است.»
حسین احمدی
چیزی ندارم، غیر از روحم.
Eli N
دنیا انگار حس بهتری دارد از اینکه در جهتی خلاف میل آدم برود.
FMG
سرآخر میفهمد این شهر گربهها نیست. این جایی است که قرار است در آن گم شود. اینجا به این دنیا تعلق ندارد و مخصوصاً برای او آماده شده. و قطار دیگر تا ابد در این ایستگاه نخواهد ایستاد تا او را به دنیای اصلیش برگرداند.
شرقی غمگین
حجم
۳۲۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۳۲۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
قیمت:
۶۲,۰۰۰
۳۱,۰۰۰۵۰%
تومان