بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟ | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟

بریده‌هایی از کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟

امتیاز:
۴.۷از ۳۷ رأی
۴٫۷
(۳۷)
این موضوع را می‌دانست که از داشتن پنیر خرسند نشده، بلکه غلبه بر ترسش سبب خوشحالی او شده بود.
fa,3in
و روی دیوار نوشت: هرچه سریع‌تر پنیر کهنه را رها کنی، زودتر پنیر تازه پیدا خواهی کرد.
fa,3in
«ها» مرتب به‌جای اینکه به شکست‌هایش فکر کند، موفقیت‌هایش را در ذهنش تصور می‌کرد و حالا متوجه شده بود که تغییر کردن می‌تواند او را به سمت بهتر شدن هدایت کند.
fa,3in
تصور لذت بردن از پنیر جدید، حتی قبل از آنکه به آن برسم مرا به سمت آن هدایت می‌کند.
fa,3in
«ها» فهمید که تا به حال اسیر ترسش بوده و حرکت کردن در مسیر جدید باعث آزادی او شده.
fa,3in
وقتی برخلاف ترست حرکت کنی، آزادی را حس می‌کنی.
fa,3in
«ها» نگاهی به گذرگاه جدید انداخت، او از ترسش آگاه بود سپس به خودش خندید و فهمید ترس اوضاع را بدتر می‌کند، بنابراین کاری را انجام داد که اگر نمی‌ترسید می‌کرد. یعنی حرکت در مسیری جدید.
fa,3in
دهد. او فهمید بیش از هر چیز از تنها ادامه دادن وحشت دارد و این ترس بود که باعث عقب ماندنش می‌شد، اما ابتدا این موضوع را نمی‌دانست.
fa,3in
تصمیم گرفت به جای اینکه اجازه دهد شرایط بر او چیره شود خود شرایط را کنترل کند.
fa,3in
اگر تغییر نکنی، از بین خواهی رفت.
fa,3in
گفت: «هم»، گاهی اوقات اوضاع تغییر می‌کند و مثل اول نمی‌ماند، به نظر می‌رسد این‌یکی از آن مواقع است. زندگی همین است. زندگی حرکت می‌کند و ما هم باید حرکت کنیم.
fa,3in
«ها» گفت: می‌دانم که ما باهوش‌تریم ولی وضعیت اطرافمان در حال تغییر است شاید لازم است که ما هم تغییر، و به گونهٔ متفاوت عمل کنیم. «هم» گفت: ما نباید تغییر کنیم. ما آدم کوچولوهای خاصی هستیم. ما این مشکل را ایجاد نکردیم، شخص دیگری این کار را کرده و ما باید حق خود را بگیریم.
fa,3in
او پرسید: تا به حال توجه کرده اید که ما نمی خواهیم با تغییر اوضاع، خودمان نیز تغییر کنیم. کارلوس گفت: من فکر می کنم ما به دلیل اینکه از تغییر می ترسیم، در مقابل آن مقاومت می کنیم.
fa,3in
زندگی با آن چیزی که ما در مدرسه فکر می کردیم تفاوت داشت.
fa,3in
او می‌دانست که امنیت، آگاهی داشتن نسبت به محیط اطراف است، نه زندانی کردن خود در شرایط راحت و آسوده
ladan ch
بزرگ‌ترین دلیل بازدارندهٔ تغییر، در باطن خود او قرار دارد و تا انسان تغییر نکند، هیچ‌چیزی بهتر نخواهد شد.
ladan ch
فهمید سریع‌ترین راه برای تغییر آن است که انسان بتواند به افکار احمقانه خود بخندد و بعد آزادانه و به‌سرعت جلو برود.
ladan ch
تغییر از زمانی شروع‌شده که یاد گرفته بود به اشتباهاتش بخندد.
ladan ch

حجم

۱۸٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۹ صفحه

حجم

۱۸٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۹ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
۷,۷۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد