بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟ | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟

بریده‌هایی از کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟

امتیاز:
۴.۷از ۳۷ رأی
۴٫۷
(۳۷)
امنیت، آگاهی داشتن نسبت به محیط اطراف است، نه زندانی کردن خود در شرایط راحت و آسوده.
کاربر ۳۵۶۸۶۵۶
توجه به تغییرات کوچک به تو کمک می‌کند که خود را برای تغییرات بزرگ‌تر، که درراه است آماده کنی.
kazemi.fatemeh
وقتی برخلاف ترست حرکت کنی، آزادی را حس می‌کنی.
kazemi.fatemeh
وقتی برخلاف ترست حرکت کنی، آزادی را حس می‌کنی.
kazemi.fatemeh
سریع‌ترین راه برای تغییر آن است که انسان بتواند به افکار احمقانه خود بخندد و بعد آزادانه و به‌سرعت جلو برود.
کاربر ۴۷۵۳۳۱۹
مایکل ادامه داد: کاش من این داستان پنیر را زودتر شنیده بودم، در آن صورت زودتر متوجه می‌شدم شرکت به تغییر نیاز دارد و دیگر تجارتمان به نحو بدی زمین نمی‌خورد و مجبور نبودیم کارمندانمان که دوستان خوبمان بودند را مرخص کنیم،
fa,3in
تکرار همان رفتار همیشگی باعث نتیجه تکراری می‌شود
fa,3in
فکر می‌کنم اگر انسان بتواند به دنبال تغییر برود بهتر از آن است که منتظر بنشیند که تغییری روی دهد و سپس خود را با آن هماهنگ سازد.
fa,3in
من در شغل پزشکی خود اشخاصی مانند «هم» را زیاد می‌بینم. آن‌ها پنیر را حق خود می‌دانند، وقتی از آن‌ها گرفته شود خود را قربانی تصور می‌کنند و دیگران را مقصر می‌دانند
fa,3in
او می‌دانست که امنیت، آگاهی داشتن نسبت به محیط اطراف است، نه زندانی کردن خود در شرایط راحت و آسوده.
fa,3in
تصمیم گرفته بود نگذارد هیچ تغییر غیرمنتظره‌ای او را غافلگیر کند.
fa,3in
خلاصه ای ازآنچه یاد گرفته بود روی بزرگ‌ترین ایستگاه پنیر نوشت: تغییر اتفاق می‌افتد. تغییر را پیش‌بینی کن. آماده جابه‌جا شدن پنیر باش. تغییر را تحت نظر داشته باش. بعضی‌اوقات پنیر را بو کن تا بفهمی چه موقع دارد کهنه می‌شود. سریعاً خود را با تغییر هماهنگ کن. هر چه زودتر پنیر کهنه را رها کنی زودتر می‌توانی از پنیر تازه لذت ببری. تغییر کن.
fa,3in
«هم» باید راهش را با غلبه بر ترس‌هایش و گذشت از آسایش فعلی خود، پیدا کند.
fa,3in
همین‌طور فهمید که دوستانش اسنیف و اسکری زندگی را ساده می‌گرفتند و اوضاع و احوال را بیش از حد پیچیده نمی‌کردند و هرزمان که موقعیت تغییر کرد و پنیر آن ها جا به جا شده بود، آن‌ها هم‌تغییر کرده و حرکت کرده بودند. او فهمید که باید اوضاع را ساده‌تر بررسی کند، انعطاف‌پذیر باشد و فوراً حرکت کند و لازم نیست مسائل را بیش‌ازحد پیچیده کند و خود را با افکار وحشتناک گیج کند. او پذیرفت که بزرگ‌ترین دلیل بازدارندهٔ تغییر، در باطن خود او قرار دارد و تا انسان تغییر نکند، هیچ‌چیزی بهتر نخواهد شد. شاید اصلی‌ترین چیزی که او فهمید این بود که همیشه پنیر جدیدی در جای دیگری وجود دارد. چه شما به موقع آن را تشخیص بدهید چه ندهید. حالا او ویژگی بهتری از وجودش را پیداکرده بود.
fa,3in
«ها» لبخند زد و فهمید که تغییر از زمانی شروع‌شده که یاد گرفته بود به اشتباهاتش بخندد. فهمید سریع‌ترین راه برای تغییر آن است که انسان بتواند به افکار احمقانه خود بخندد و بعد آزادانه و به‌سرعت جلو برود.
fa,3in
توجه به تغییرات کوچک به تو کمک می‌کند که خود را برای تغییرات بزرگ‌تر، که درراه است آماده کنی.
fa,3in
این‌ها همه بستگی به آن دارد که فرد چگونه باوری را انتخاب کند. روی دیوار نوشت: وقتی می‌بینی می‌توانی پنیر جدیدی را پیدا کنی و از آن لذت ببری، مسیر خود را تغییر بده.
fa,3in
می‌دانست زمانی که انسان عقاید خود را تغییر دهد، اعمالش نیز عوض می‌شود.
fa,3in
ترس از پیدا نکردن پنیر جدید آن‌قدر او را ترسانده بود، که حتی نمی‌خواست جستجویش را آغاز کند. اما زمانی که سفر را شروع کرد آن‌قدر در راهروها پنیر وجود داشت که ادامه مسیر برای او ممکن شد. فکرهای قدیمی اش مملو از ترس و وحشت بود. او معمولاً عادت داشت بیشتر به نکات منفی فکر کند، تا نکات مثبت. اما از زمانی که ایستگاه پنیر قبلی را رها کرده بود فکرش تغییر کرده بود. قبلاً معتقد بود که پنیر هرگز نباید جابه‌جا شود و تغییر درست نیست، اما حالا متوجه شده بود که تغییرات به‌طور طبیعی رخ می‌دهد، خواه انتظار آن را داشته باشید یا نداشته باشید. اگر انتظار تغییر را نداشته باشید، تغییر می‌تواند شما را غافلگیر کند. وقتی متوجه شد عقایدش تغییر کرده صبر کرد تا روی دیوار بنویسد: افکار قدیمی، تو را به سمت پنیر جدید هدایت نمی‌کند.
fa,3in
است. آنچه انسان از آن می‌ترسد هرگز به آن بدی نیست که به آن فکر می‌کند. ترسی که انسان در سر دارد بسیار ترسناک‌تر از چیزی است که ممکن است در واقعیت اتفاق بیفتد.
fa,3in

حجم

۱۸٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۹ صفحه

حجم

۱۸٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۹ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
۷,۷۰۰
۳۰%
تومان