بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کشتن کتاب فروش | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب کشتن کتاب فروش اثر سعد محمد رحيم

بریده‌هایی از کتاب کشتن کتاب فروش

انتشارات:نشر نیماژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۵ رأی
۳٫۲
(۵)
دور باطلی است، این‌طور نیست؟... در این تکه‌زمین زمخت از جهان، در این زمانهٔ چندش‌آور، چهرهٔ تاریخ چیزی نیست جز دورهای باطل... گردابی که شبانه‌روز بر ملاجت می‌کوبد و پاک گیجت می‌کند... اوضاع هرروز پیچیده‌تر از دیروز...
S3084
زندگی‌ام تباه شد آن روز، روزی که همچون سگی گر کشان‌کشانم بردند و چپاندند توی قطار... تقلا کردم به بعضی چیزها دستی بکشم و راست‌وریسشان کنم؛ اما بیهوده... حالم خراب شد، رُمبید جهان...
S3084
«چیزی از گروه‌های مسلح می‌دونی؟» «من از همهٔ مردم این شهر گوشه‌نشین‌ترم... انگار از قورباغه‌ای تک‌افتاده سراغ کوسه‌ها رو بگیری.»
S3084
۱ می روز جهانی کارگر!!!! ملتی که همه بیکارند... بیکاری مطلق...
n re
«خیال بد به دلت راه نده، شاید همه‌چیز بهتر شد...»
n re
باور کن کسایی پیدا می‌شن که به‌خاطر یه حرف کسی رو بکشن...
n re
هرکس خارج از محدوده‌ش پا بذاره، قانون رو زیر پا گذاشته، هرکسی هم قانون رو زیر پا بذاره، گرفتار می‌شه
n re
"لعنت به تاریخ. من دیگه به تاریخ اون‌طور که شما می‌خونید و تصور می‌کنید و می‌فهمید، باور ندارم...
n re
کتاب تا هزار سال دیگه می‌مونه...
n re
ولی تو بهتر می‌دونی تعداد کتابخونا کم و کمتر شده...
n re

حجم

۱۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد