بریده‌هایی از کتاب موسسه

صداقت همیشه بهترین روش است؛ چرا که-در زمانه‌ای که همهٔ اطلاعات را می‌شد با یک کیبورد و اتصال به وای‌فای به دست آورد-دروغ‌گو بالاخره گیر می‌افتاد.

اون‌ها از فرهنگ همون‌قدر سرشون می‌شه که یه چهارپا ممکنه جبر رو درک کنه!

چه فایده‌ای داشت، کم‌کم داشت تبدیل به شعار اصلی لوک می‌شد

هندریکز با خودش فکر کرد: «نمی‌تونی بگی راه رو درست رفته‌م! مطمئن باش یه جایی یه سوتی دادی.»

اتفاق‌های کوچک، وقایع بزرگ را رقم می‌زنند.

هدف داشتن خوبه. هدف باعث می‌شه در زمان‌های سخت طاقت بیاری.

«از رو زمین برداشتی خوردی؟ باورم نمی‌شه!» «قانون پنج ثانیه!» «طبق نظر سازمان جهانی بهداشت که توی انگلیسه، قانون پنج ثانیه فقط یه افسانه‌ست؛ مزخرفه!» «حالا چون نابغه‌ای، باید تصورات ملت رو خراب کنی؟»

ماجرا این‌طور نبود که از وسط یک فیلم شروع به دیدن کرده باشی، بلکه بیشتر مثل این بود که یک سریال را از وسطِ فصل سوم به بعد ببینی؛ آن‌هم یک سریال با فیلمنامه‌ای پیچیده