بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خانه ادریسیها | صفحه ۸ | طاقچه
کتاب خانه ادریسیها اثر غزاله  علیزاده

بریده‌هایی از کتاب خانه ادریسیها

انتشارات:انتشارات توس
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۷۵ رأی
۳٫۵
(۷۵)
«خاطراتی‌ست که تنها در اشیاء زنده می‌ماند.»
"هلاله"
آدمیزاد تا جوان است، یکدندگی می‌کند، زندگی که از سر گذشت هر گناهی را می‌بخشد.
"هلاله"
«مادربزرگ می‌گوید هیچ قماری برد ندارد.» زن به تصدیق سر تکان داد: «چه خوش آن قماربازی که بباخت هرچه بودش ـ بنماند هیچش الّا هوس قمار دیگر.»
"هلاله"
همیشه می‌گفت تو میان مردم و زیبایی یک واسطه‌ای مثل پنجره‌یی رو به آفتاب، پس خودت را صیقل بده! بعد از هر سقوط بلند شو، با ایمانی بیشتر شروع کن!
"هلاله"
یوسف پوزخند زد: «پس شما به فردایتان امید ندارید و این‌قدر قلدرید؟ فکرتان را به کار بیندازید! هیچ قدرتی پایدار نیست، زندگی ما مثل برق و باد می‌گذرد.»
"هلاله"
بروز آشفتگی در هیچ خانه‌یی ناگهانی نیست؛
"هلاله"
با فرود شب، رؤیاها، نرم نرم، رنگ می‌باخت.
"هلاله"
با فرود شب، رؤیاها، نرم نرم، رنگ می‌باخت.
"هلاله"
بروز آشفتگی در هیچ خانه‌یی ناگهانی نیست؛
"هلاله"
بروز آشفتگی در هیچ خانه‌یی ناگهانی نیست؛ بین شکاف چوبها، تای ملافه‌ها، درز دریچه‌ها و چین پرده‌ها غبار نرمی می‌نشیند، به انتظار بادی که از دری گشوده به خانه راه بیابد و اجزاءِ پراکندگی را از کمینگاه آزاد کند.
کاربر ۸۵۰۱۲۳۶

حجم

۵۲۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۰۸ صفحه

حجم

۵۲۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۰۸ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان