بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود

بریده‌هایی از کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود

انتشارات:نشر مون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۹۶ رأی
۳٫۹
(۱۹۶)
زمان حال تغییری نکرده بود، اما آن دو نفر تغییر کرده بودند.
Z.B
اگه پدرت بتونه از داخل اون جعبه ببینه، و ببینه که تو هرروز داری گریه می‌کنی، پیش خودش چه فکری می‌کنه؟ فکر کنم ناراحت می‌شه. خودت می‌دونی پدرت چقدر دوستت داشت. فکر نمی‌کنی دیدن ناراحتی کسی که عاشقانه دوستش داشته، چقدر براش دردناکه؟ خب چرا هرروز لبخند نمی‌زنی که پدرت بتونه از توی جعبه‌ش لبخند بزنه؟ لبخند ما باعث می‌شه اون هم بتونه لبخند بزنه.
Z.B
سِندای منطقهٔ توریستی محبوبی است که مخصوصاً به‌خاطر جشنوارهٔ زیبای تاناباتا به‌شهرت رسیده است. این جشنواره به‌خاطر تزیینات ساساکازاری معروف است: یک شاخهٔ بلند بامبو به طول تقریباً ده متر را با پنج توپ بزرگ کاغذی و نوارهای کاغذی رنگی و پهنی متصل به توپ‌ها می‌آرایند. از دیگر تزیینات جشنواره، نوارهای کاغذی رنگی و باریک، زنان کیمونوپوش کاغذی و اوریگامی درناهاست که بسیار مورداستقبال توریست‌هایی قرار می‌گیرد که از آن‌ها برای برکت دادن به کارشان و خوش‌اقبالی در زندگی‌شان استفاده می‌کنند. جشنواره همیشه از ششم تا هشتم اوت برگزار می‌شود و این بدان معنا بود که طی چند روز آینده، مراسم تزیین برای جشنواره در مرکز شهر سِندای شروع می‌شد. با توجه به اینکه دو میلیون توریست جذب یک جشنوارهٔ سه‌روزه می‌شدند، مراسم تاناباتا شلوغ‌ترین زمان برای مهمان‌خانهٔ تاکاکورا بود که با تاکسی تنها ده دقیقه از شهر سِندای فاصله داشت.
yasinds
قانون این بود که آدم هرچه تلاش کند تا در زمان گذشته چیزها را از نو مرتب کند، زمان حال تغییر نمی‌کرد. این قانون هیچ‌گاه از بین نمی‌رفت. همیشه مجموعه‌ای از رویدادهای اتفاقی به هر طریقی برای جلوگیری از تغییر زمان حال هویدا می‌شد.
yasinds
زمان حال برای کوتاکه تغییر نکرد، اما او مانع شد کسی با نام پیش از ازدواج صدایش کند و رفتارش را نسبت به فوساگی عوض کرد
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
اما تغییر شخصیت یکی از علائم آلزایمر است و حالا این بیماری پیشرفت کرده بود و اخیراً خیلی فراموش‌کار شده بود. به‌خاطر چنین تغییراتی، کوتاکه متوجه شد تغییر باورهای فوساگی خیلی عجیب نیست.
yasinds
«شش ماهی می‌شه که من رو با فامیلی قبل از ازدواجم صدا می‌زنه... این بیماری مخفیانه پیشرفت می‌کنه. ذهنش، آروم اما مداوم، همه‌چیز رو محو می‌کنه. تمام خاطراتش از من داره محو می‌شه... این‌جوریه.»
yasinds
کافه پنجره‌ای نداشت و سه ساعت‌دیواری هرکدام زمان متفاوتی را نشان می‌دادند و حتی مشتری هم در رفت‌وآمد نبود، برای همین زمان به‌کل از دستش خارج شده بود.
لیلی
سه ساعت بزرگ عتیقه بر دیوارها بود. گرچه عقربه‌های هرکدام زمان متفاوتی را نشان می‌داد. عمدی بود؟ یا خراب بودند؟ هرکس بار اول می‌آمد سر در نمی‌آورد و جز نگاه به ساعت خودش راهی نداشت.
لیلی

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد