بریدههایی از کتاب در ستایش مادران خانه دار
۴٫۲
(۱۰)
این را میدانم، تنها کسی خواهم بود که قادرم عشق حقیقی را به او بیاموزم و ازخودگذشتگی، صمیمیت و تعهد را برای همسر و فرزندانم به ارث بگذارم.
کتاب باز
بدون تردید میگویم که هیچ کدام از این بانوان طرفدار حقوق زنان، مراقبت مادرانه را جایگزین پرستار منزل یا مهد کودک برای فرزندان خویش نمیکنند.
کتاب باز
پس از اینکه به مادری گفتم: «مطمئناً میتوانی شیرت را در شیشهای بدوشی و آن را به پرستار بدهی تا کودکت را تغذیه کند، اما خودت قضاوت کن هنگامی که فرزندت مستقیماً از سینهات شیر میخورد و او را در آغوش میگیری و عاشقانه در چشمان هم خیره میشوید، چه احساسی داری؟» او گریهاش گرفت.
کتاب باز
اهمیتی ندارد که مهد کودک تا چه اندازه از لحاظ تکنولوژی و زیبایی، خاص باشد، یا چقدر معتبر، گران، ارزان یا در دسترس باشد، باید بدانید آنچه بیشترین اهمیت را دارد این است که روی زمین خدا، هیچ مکانی یافت نمیشود که قابل مقایسه با آغوش پر مهر مادر باشد.
کتاب باز
من مطمئنم که مهد کودکهای قابل اطمینان با مربیانی مهربان و شیفتهٔ بچهها نیز وجود دارند. اما مهد کودک، تجربهٔ محدود و محصوری است که بچهها مجبورند یا برای جلب توجه با یکدیگر بجنگند یا با انجام کارهای دیگری خود را از رنج دوری والدین برهانند.
کتاب باز
اشتباه نکنید ما فرزندانمان را به دنیا نمیآوریم تا باعث تفریح و سرگرمیمان شوند، بلکه این والدین هستند که باید در خدمت بچههای خود باشند.
کتاب باز
به عقیدهٔ من، کودک نیاز دارد که مطمئن شود، مادرش او را بیشتر از شغل، شهرت، قدرت، پول، اعتبار و نفوذش دوست میدارد.
کتاب باز
«تقریباً بیشتر بچهها – فقط برای اینکه جلب توجه کنند - بیادبی و پرخاشگری میکردند و رفتاری ناشایست با دیگران داشتند.»
کتاب باز
«سالهای زیادی معلم و پرستار بودهام و میدانستم زمانی که ازدواج کنم و بچهدار شوم، هرگز اجازه نخواهم داد شخص دیگری غیر از خودم مراقب فرزندم باشد. زیرا به این آگاهی رسیدهام، کسی که بیشترین زمان را با کودک سپری میکند، در واقع مادر او میشود و من میخواستم فرزندانم بدون هیچ شک و شبههای مطمئن باشند فقط من مادرشان هستم.»
کتاب باز
من هرگز در طول ۳۲ سال برنامهٔ رادیوییام، یک پرستار یا مربی مهد کودک را ندیدهام که با توجه به تجربهٔ کاریاش بگوید میخواهد مراقبت از فرزندش را بر عهدهٔ پرستار یا مهد کودک بگذارد.
کتاب باز
«هیچ فرد دیگری در این دنیا قادر نیست به اندازهٔ خودم، با عشق، نوزاد تازه متولد شدهام را بزرگ کند.»
کتاب باز
برای زنان، انتخاب ماندن در خانه و ترک محیط کار از نظر عاطفی آزاردهنده به نظر میرسد (این همان مسئلهای است که در کل کتاب به آن میپردازیم)، اما بیشتر آنان که سرانجام این تغییر را میپذیرند، چنان احساس آرامش، خوشبختی و اهمیتی میکنند که از قبل حتی تصورش را هم نمیکردند.
کتاب باز
«هنگامی که مادرم سرکار میرفت، کاهش کیفیت زندگیمان را با تمام وجود احساس میکردم زیرا او آنقدر تحت فشار استرس بود که نمیتوانست به عنوان یک مادر، حضوری مؤثر داشته باشد. صمیمیت و گرمی کمتری داشت، واکنش پذیرتر بود، به ندرت میتوانست به خواستههای ما رسیدگی کند و نظم و ترتیب کمتری در کارهایش دیده میشد.»
کتاب باز
فمنیستهایی که هنوز هم معتقدند زنانی که به ازدواج، خانهداری و پرورش فرزند تن در میدهند، برده و مطیع هستند، حداقل دو مورد را نادیده میگیرند. اول اینکه، بسیاری از زنان، ایجاد فضایی امن و دلنشین برای افراد خانواده را دوست داشته و توانایی انجام چنین کاری را نیز دارند. دوم اینکه، وضعیت خانواده مانند کارخانه است، زمانی کارها بهتر پیش میرود که تقسیم وظایف درست انجام شود و اگر همه بخواهند در تمامی کارها با هم رقابت کنند یا مسئولیت یک کار خاص را هیچ کس به عهده نگیرد، هیچ موفقیتی حاصل نخواهد شد.
کتاب باز
داشتن تعامل مستمر، در طول روز میان مادر و فرزند، در ایجاد تأثیر مثبت در کل دوران زندگی، منطقی به نظر میرسد.
کتاب باز
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان