بریدههایی از کتاب در ستایش مادران خانه دار
۴٫۲
(۱۰)
به این دلیل تصمیم گرفتم مادری خانهدار شوم که روحیه، رفاه، شخصیت و آیندهٔ فرزندانمان برای من و همسرم بسیار مهم بود. اصلاً نمیتوانستم تصور کنم که شخص دیگری به جز خودم، شاهد اولین قدم برداشتنها، گفتن اولین کلمات و... کودکانمان باشد. درست است که این کار، پر زحمت بود، اما من و همسرم بیست سال پیش با یکدیگر عهد کردیم که در کنار هم بمانیم و فرزندانمان را اولین اولویت زندگیمان قرار دهیم.
کتاب باز
اگر زمان به عقب برمیگشت، شما به عنوان یک کودک کدام یک را با اشتیاقی یکسان انتخاب میکردید: مادر، پرستار یا مهد کودک را؟
کتاب باز
آموزگاران بسیاری میگویند قادرند به راحتی تفاوت دانشآموزی را که نزد مادر یا دیگری بزرگ شدهاند، تشخیص دهند.
کتاب باز
در سال ۲۰۰۷ تعداد زیادی از نویسندگان فمنیست، زنانی را که مراقبت از کودکان خود را به دیگری واگذار نمیکردند، گناهکار میدانستند، شاید فکر میکردند که این زنان باید تمام جهان را اداره کنند و ماندن در خانه برای نگهداری فرزندشان به آنها آسیب میرساند (باورکنید اصلاً قصد شوخی یا مبالغه کردن ندارم، بلکه فقط واقعیت را میگویم).
کتاب باز
هر چه خانوادهای صمیمیتر باشند و اوقات بیشتری را با هم بگذرانند، احتمال اینکه فرزندانشان در تجربههای دوران جوانی، محدودیتهای بیشتری برای خود قائل شوند، افزایش مییابد.
کتاب باز
برخی از والدینی که نوزادان و کودکان خویش را به مهد کودکها میسپارند، معتقدند این کار به نفع بچههایشان است و آنها یاد میگیرند که مستقل شوند. اما مادر خانهداری که مخالف این موضوع بود، گفت: «استقلال از شناخت خود و احساس امنیت به وجود میآید، نه از لگد زدن و پرت کردن پرندگانی که هنوز آمادهٔ پرواز نیستند.»
ملکی
درک میکنم، هنگامی که تصمیم میگیرید در خانه بمانید، خودتان را برای از دست دادن درآمد، غرور و وجهه حرفهایتان سرزنش میکنید و از اینکه اجازه دهید همسرتان «اداره کنندهٔ» خانه شود با خود در ستیزید. شاید فکر کنید از این به بعد او «آقا» و من «خدمتکار» خانه خواهم بود. اما با گذشت زمان، این تجربهٔ فوقالعاده را کسب خواهید کرد که شما، مرکز خانواده شدهاید و همه به وجودتان وابستهاند.
کتاب باز
لحظاتی که فرزندتان به شما لبخند میزند یا نگاه میکند، او را میبوسید، در آغوش میگیرید یا بدون هیچ دلیلی دستان شما را در دست خود نگاه میدارد، به هیچ وجه فراموش شدنی نیستند.
کتاب باز
مادران خانهدار عادی یعنی چه؟ آیا «دستی که با تکان دادن گهوارهای، دنیا را اداره میکند» عادی و پیش پا افتاده است؟ شخصی که کودک در حال رشد را پرورش و آموزش میدهد و با تمام وجود به او عشق میورزد، شایستهٔ والاترین احترامهاست و نمیتوان گفت کاری بیاهمیت انجام میدهد.
کتاب باز
چرا بسیاری از منتقدان با این حرف که «مادران خانهدار، زندگیشان را بیهوده تلف میکنند»، اشک آنها را در میآورند؟ از کی تا به حال مرکز یک خانواده بودن، اتلاف زندگی شده است؟
کتاب باز
تصور نمیکنم نیاز به ارائهٔ آمارها و مطالعاتی باشد که بیانگر این مطلب است: هنگامی زنی که همسر و مادر است، شغلی را برمیگزیند – زندگی دوگانه – نه تنها خودش را به دلیل استرسها، دلتنگی برای فرزندان و زندگی خانوادگی آشفتهتر میکند، بلکه همسر و فرزندانش را نیز با غفلت کردن از آنان (مگر اینکه اعتقاد داشته باشید عشق و توجه مادر با مراقبتهای پرستار و مربی هیچ تفاوتی ندارند) قربانی میسازد.
کتاب باز
وقتی شنیدم خانم مشاور به مادری که شش فرزند – بله شش فرزند! – داشت، توصیه میکرد برای مشارکت در افزایش درآمد خانواده به دنبال کار بگردد. پس از مدتی تأمل، این سؤال به ذهنم رسیدم که خانم، کارشناس چه رشتهای – بله قطعاً کارشناس مسائل اقتصادی – بود؟»
کتاب باز
من خانهٔ سرد و بیروح را تبدیل به پناهگاه امنی برای همسر و فرزندانم میکنم و مطمئنم هیچ شغل دیگری به این اندازه مرا خشنود نمیسازد.»
Elahe
یکی از بدترین اندیشههایی که ممکن است مادران خانهدار را درگیر کند، این است که از خود انتظار داشته باشند کنترل تمامی امور را به دست گیرند. اگر شما سعی میکنید در هر کاری اول باشید، بیعیب و نقص عمل کنید و مسئولیت همه چیز را به عهده بگیرید، حتماً روانی خواهید شد! میدانید هنگام وزش بادهای شدید و توفانی، این درخت است که موقرانه خم میشود و نمیشکند. شما هم باید مانند درخت باشید. فرزندان، همسر، حیوانات خانگی، وسایل برقی، حشرات و غیره، همگی میتوانند به روشی که اصلاً انتظارش را ندارید، شما را مورد حمله قرار دهند. بنابراین خود را عادت دهید که به اولویتها فکر کنید.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
زمانی که همسرم به من گفت: «با ماندن در خانه و بزرگ کردن دو پسرمان گامی مثبت در ساختن اجتماعی بهتر برداشتهای.» این بهترین تمجیدی بود که میتوانستم بشنوم.
کتاب باز
زنانی که این مادران خانهدار را مورد انتقاد قرار میدهند، میدانند آنها در حال انجام عملی صحیح میباشند، در حالی که خودشان این کار را نکردهاند، بنابراین به دلیل احساس گناه، ارزش کاری را که خودشان هیچ وقت انجام ندادهاند، انکار میکنند.
کتاب باز
این را بدانید که هیچ انسان دیگری به اندازهٔ خود شما قادر نیست کودکتان را دوست داشته باشد، مگر اینکه توانایی شما در ابراز عشق و علاقه، با مشکلات عاطفی به خطر افتاده باشد.
کتاب باز
«همسرم اکنون بهترین دوست من است. ما به هم نزدیکتر شدهایم، زیرا من بیشتر از زمانی که شاغل بودم به نیازهای او رسیدگی میکنم. همچنین به این علت که او تنها تأمین کنندهٔ امور مالی خانواده است، احترامم نسبت به او دو برابر شده و اعتماد او به خودش نیز افزایش یافته است.»
کتاب باز
اگر بیش از حد به خودتان فشار بیاورید، آن گاه دلیل اصلی ماندنتان در خانه از بین میرود و به جای «زندگی کردن» فقط «کار میکنید».
کتاب باز
پس از پشت سرگذاشتن یک روز کاری طولانی و خسته کننده، دیگر هیچ اشتیاقی به آماده کردن، پختن و خوردن غذاهای خانگی بر سر یک میز نخواهید داشت و اینجاست که بسیاری از مجادلات از بین برندهٔ توازن خانواده به وجود میآیند، زیرا خانواده دیگر آن سرزمین موعود عشق، محبت، رضایت و پرورش نیست و در عوض مکانی پر از استرس میباشد، به طوری که هر یک از والدین انتظار دارند شخص دیگری خارج از محدودهٔ زندگیشان به مراقبت از افراد آن بپردازد.
کتاب باز
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان