بریدههایی از کتاب کتاب بازها؛ جلد سوم
۴٫۳
(۵۳)
کتابها بلیت من به دنیاهای دیگر هستند.
𝒌𝒆𝒓𝒎 𝒌𝒆𝒕𝒂𝒃📚🕊️
کتابها بلیت من به دنیاهای دیگر هستند.
🕊️📚kerm ketab
«انتظارات مردم بعضیوقتها اذیتم میکنه. ولی باید دلت رو بزنی به دریا و انجامش بدی.»
! Astronaut
امیدوارم باور داشته باشین که تعداد آدمهایی که براتون آرزوی موفقیت میکنن از اونهایی که امیدوارن شکست بخورین بیشتره. من بهخاطر همهٔ شما از جام بلند میشم و به مسیرم ادامه میدم. و اگه اوضاع سخت شد، امیدوارم شما هم گروهی رو تصور کنین که به کمکتون اومدن و بلند شین و برین جلو.
! Astronaut
بهتون برنخوره؟ هر وقت یکی جملهاش را با بهتون برنخوره شروع کرد، مطمئن باش قرار است چیزی بگوید که بهت برمیخورد
seyed
اگه بخوایم نگران همهٔ نتیجههای احتمالی باشیم، هیچوقت به جایی نمیرسیم.
seyed
تجربهای که شما با خوندن داستان کسب میکنین، با دیدنش روی پردهٔ سینما متفاوته.
seyed
چقدر خوب بود دوستی داشته باشی که تو را بیشتر از خودت باور داشته باشد.
:)☘️
ولی امیدوارم باور داشته باشین که تعداد آدمهایی که براتون آرزوی موفقیت میکنن از اونهایی که امیدوارن شکست بخورین بیشتره.
پشیز | pashiz
یه نویسنده؟ یه نویسنده؟ جی. کی. رولینگ فقط یه نویسندهست؟
seyed
«انتظارات مردم بعضیوقتها اذیتم میکنه. ولی باید دلت رو بزنی به دریا و انجامش بدی.»
✿النا✿
‘وقتی به بنبست میرسی و همهچیز برضد توست، جوری که انگار نمیتوانی حتی یک دقیقهٔ دیگر هم تحمل کنی، هرگز تسلیم نشو، چون آنجا و آن لحظه است که جریان جزر و مد عوض میشود.’»
n.m🎻Violin
شاید اونها رو نبینین و مثل من ازشون نامه نگیرین، ولی امیدوارم باور داشته باشین که تعداد آدمهایی که براتون آرزوی موفقیت میکنن از اونهایی که امیدوارن شکست بخورین بیشتره.
بر چرخ زمان
‘وقتی به بنبست میرسی و همهچیز برضد توست، جوری که انگار نمیتوانی حتی یک دقیقهٔ دیگر هم تحمل کنی، هرگز تسلیم نشو، چون آنجا و آن لحظه است که جریان جزر و مد عوض میشود.’»
آزالیا
بهتون برنخوره؟ هر وقت یکی جملهاش را با بهتون برنخوره شروع کرد، مطمئن باش قرار است چیزی بگوید که بهت برمیخورد. این چطور است؟ بهت برنخوره بوکاکودا، ولی تو خیلی عوضیای.
🕊️📚kerm ketab
مامان امیلی با احترام سرش را تکان داد و گفت: «فکرش رو بکن، آدم به این جوونی بتونه به این خوبی کتاب بنویسه.»
امیلی زیر لب جواب داد: «بهش نمیآد جوون باشه... من که میگم همسن شماست.»
مامانش با شانه زد به امیلی و گفت: «ساکت باش.»
n.m🎻Violin
امیلی مخالفت کرد. «فقط چون بعضیها از یه چیزی خوششون میآد دلیل نمیشه همهٔ مردم خوششون بیاد. خیلیها میمیرن واسه ماکارونی با پنیر، ولی متیو حالش از این غذا به هم میخوره.»
متیو عق زد و گفت: «اَه. حتی از فکرش هم چندشم میشه.»
مامان امیلی لبخند زد و گفت: «میفهمم چی میگی. ولی بعضیوقتها خوبه آدم چیزهای جدید امتحان کنه.»
n.m🎻Violin
(میدونستم میتونی.)
چقدر خوب بود دوستی داشته باشی که تو را بیشتر از خودت باور داشته باشد.
پسری که زنده ماند
حجم
۶۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۶۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد