بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وسوسه های ناتمام | طاقچه
تصویر جلد کتاب وسوسه های ناتمام

بریده‌هایی از کتاب وسوسه های ناتمام

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۳۲ رأی
۴٫۱
(۳۲)
دنیا منزل ناآرامی است که جایگاه دیدنی‌های کوتاه و بی‌ارزش است.
مجنونِ³¹⁴
«ایوب، پسرم. من و پدرت هم علی را دیدیم و هم معاویه را. فاصلۀ این دو تن بیش از زمین و آسمان است. فرق‌شان فرق نور و سیاهی و ظلمت است. پس چشم و گوشت را باز کن و حواست باشد چه می‌کنی. من به تو شیر پاک و نان حلال داده بودم. نبینم به اولاد پیامبر خدای
عاطفه سادات
«لعنت خدا بر تو و اربابان تو باد شمر. چگونه می‌خواهی من و عثمان و جعفر فرزندان ام‌البنین در امان باشیم و آن‌وقت حسین فرزند فاطمۀ زهرا، دختر پیامبر اسلام در امان نباشد؟ دور شو از مقابل چشمانم تا همین‌جا خونت را بر زمین نریختم».
مجنونِ³¹⁴
با علی‌بن‌ابی‌طالب در افتاد. چرا؟ چون طالب ثروت و قدرت در حکومت بود. دو چیزی که علی به هیچ‌کس نداد. حتی به برادرش عقیل.
مجنونِ³¹⁴
ای عمر اگر حبّ دنیا، اگر میل ثروت و حکومت کنج دلت نشسته، بیرونش کن.
مجنونِ³¹⁴
«تف بر این دنیا، تف. نَوَد و اندی سن از خدا گرفتم. افتخار حضور در کنار پیامبر را داشتم. حکومت‌های ابوبکر و عمر و عثمان و علی و حسن را دیدم. اما هرگز شقی‌تر از یزید و پدرش معاویه را ندیدم. آن‌ها مسیر دین و اسلام را تغییر دادند و حالا هم می‌خواهند به‌زور از کسی بیعت بگیرند که حکومت و ولایت حق اوست نه یزید».
مجنونِ³¹⁴
آهسته از آنان دور شدم. رفتم به‌طرف فرات. شبحی روی تل خاکی در کنار فرات نشسته بود. او کسی نبود جز حر که امروز حال ناخوشش را دیده بودم. به نظرم دلش با ما نبود. پس چرا مانده بود؟ می‌رفت به کوفه. یا از ترس مجازات عبیدالله می‌رفت بین قبیله‌اش تا دست کسی به او نرسد. حر مانده بود؛ اما بعید می‌دانم فردا دل و جانی برای جنگیدن داشته باشد.
baraniam
عجیب است که اینان از مرگ نمی‌هراسند؟ مگر مرگ هراسناک نیست؟ چگونه وعدۀ بهشت را در این آیات باور دارند؟
baraniam
برق درخشنده‌ی دنیا، شما را خیره نکند و سخن ستاینده‌ی دنیا را نشنوید. به دعوت‌کننده‌ی دنیا پاسخ ندهید
مجنونِ³¹⁴
«دنیای شما این است شمر. پیروی از کسی می‌کنید که زورگوست و متکبر. خودخواه و تنگ‌نظر است. بر طبل بطالت می‌کوبد و غرور و تکبرش را اسلام می‌نامد!
مجنونِ³¹⁴
مرد اول نگاهی به کوزه‌ی آب و بعد به من انداخت و گفت: «در کربلا هم به حسین و یارانش آب تعارف می‌کردی؟ به پدرت چه؟ به او هم آب دادی؟»
علی مشکانی
هرگز شقی‌تر از یزید و پدرش معاویه را ندیدم. آن‌ها مسیر دین و اسلام را تغییر دادند و حالا هم می‌خواهند به‌زور از کسی بیعت بگیرند که حکومت و ولایت حق اوست نه یزید
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
این جماعت شمشیر از رو بسته‌اند. تا از حسین بیعت نگیرند دست‌بردار نیستند
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دنیا منزل ناآرامی است که جایگاه دیدنی‌های کوتاه و بی‌ارزش است.
عاطفه سادات
حتی برخی از حاکمان‌این دنیا، سهم‌دار میراث معاویه و یزیدند.
مجنونِ³¹⁴
چه برزخی شوم‌تر از این دنیا. دنیایی با وسوسه‌های ناتمام.
مجنونِ³¹⁴
بروید پیش از اینکه آتش جهنم را برای خودتان بخرید و رسوای عالم و تاریخ شوید.
مجنونِ³¹⁴
مردم! دنیا گولتان نزند که هر کس به او اعتماد کند ناامیدش مى‌سازد، و هر کس به او چشم طمع بورزد مأیوس و ناامیدش مى‌کند.
مجنونِ³¹⁴
دنیا اهل خود را تغییر مى‌دهد و آنان را دگرگون مى‌سازد، مغرور کسى است که گول دنیا را بخورد و بدبخت کسى است که شیفته و فریفتۀ آن بشود
مجنونِ³¹⁴
از تابش دنیا روشنایی نخواهید و فریفته‌ی کالاهای پر زرق‌وبرقش نشوید که برق دنیای حرام، بی‌فروغ است
مجنونِ³¹⁴

حجم

۹۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۹۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۴,۵۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد