بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مساله مهدویت: ویژگی‌های امام‌عصر (عج) | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مساله مهدویت: ویژگی‌های امام‌عصر (عج)

بریده‌هایی از کتاب مساله مهدویت: ویژگی‌های امام‌عصر (عج)

نویسنده:مسعود عالی
انتشارات:انتشارات عطش
امتیاز:
۴.۵از ۲۹ رأی
۴٫۵
(۲۹)
هیچ بنده‌ای دستش را به سوی خدای عزیز و جبار بلند نمی‌کند، جز آن‌که خداوند عزوجل حیا می‌کند از این‌که آن را خالی برگرداند. پس هرگاه یکی از شما دعا کرد، دستش را بر نگرداند، جز این‌که بر صورت و سر خود بکشد. خدا به دست دعا کننده چیزی می‌دهد و حیا می‌کند کسی از در خانۀ او دست خالی برگردد. لذا دستی که به سوی او دراز شده را بر سر و صورت بکشید که خدا در آن چیزی نهاده است.
sadeghi
حجت خدا باید حضور در زندگی عینی و عملی ما پیدا کند و ما هم عرصه‌های زندگی را با او تنظیم نماییم. به هر میزان که او در زندگی فردی و جمعی ما حاضر باشد ما منتظریم و همین معیار خوبی است که درصد خلوصمان را با آن محک بزنیم. ان‌شاءالله منتظر باشیم.
sadeghi
کسانی هستند که کارهایشان را به عشق خدا و اهل بیت انجام می‌دهند و همین که خدا راضی باشد برای آن‌ها کافی است. همین‌که لبخندی بر لب امام زمان عجل الله تعالی فرجه بیاید کافی است. در بند حاجتی نیستند.
F313
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
F313
عاشق که شد کـه یار به حالش نظر نـکرد؟ ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
F313
برادران پیامبر در آخر الزمان البته در همین تاریکی‌ها بعضی مثل خورشید می‌درخشند و پاکی خودشان را حفظ می‌کنند. در جو قرار نمی‌گیرند و هنر آدم‌های بزرگ همین است. چرا قرآن این‌قدر از یوسف یاد می‌کند؟ چون در جایی که همه چیز برای گناه و آلودگی فراهم بود، خودش را عفیف نگه‌داشت. این‌ها همان برادران پیامبر در آخر الزمان هستند که حضرت مشتاق دیدارشان بود و می‌فرمود: هر یک از آن‌ها اجر پنجاه نفر از اصحاب من را دارند؛ چرا که بر سختی‌های این دوران صبر کردند و دین خود را حفظ کردند و به امام خود خیانت نکردند.
sadeghi
یکی از عاشقان امام زمان عجل الله تعالی فرجه که تا همین سال‌های اخیر زنده بود و دل پرسوز و اشک روانی داشت، یک‌مرتبه برای زیارت امام‌زاده آقاعلی‌عباس که در اطراف کاشان است رفت. آنجا نجواهایی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه کرد و توسلاتی داشت. آن‌قدر اشک ریخت وگریه کرد تا بی‌حال شد و بر زمین افتاد. دورش را گرفتند. یکی آب قند آورد. یکی آب به صورتش می‌زد. یکی گفت: بروید طبیب بیاورید. در همین حین چشمش را باز کرد و گفت: لازم نیست طبیب بیاورید، خود طبیب من را به این روز انداخته است. دردم از یار است و درمان نیز هم      دل فـدای او شـد و جــان نیز هـم
sadeghi
به قول مرحوم شیخ رجبعلی خیاط: من دلم برای خدا می‌سوزد. مشتریان خدا کم‌اند. همه به همه جا می‌روند، جز درِ خانۀ خدا!
f.key
یاد حرف واعظی افتادم که می‌گفت: وقتی بیچاره شدید، بگویید: یَا صَاحِب الزّمان اَدرکنِی یَا صَاحِب الزّمان اَغِثْنی؛ ای صاحب الزمان مرا دریاب! ای صاحب الزمان به فریاد من برس!
F313
یک بار وقتی شب از مسجد به منزل برمی‌گردد و رساله را می‌بیند، متوجه می‌شود که مسألۀ شرعی را اشتباه به مردم گفته است. شبانه راه می‌افتد و یکی یکی در خانۀ کسانی که پشت سرش نماز خوانده بودند و آن‌ها را می‌شناخت، می‌زند و می‌گوید: آقا من مسأله را اشتباه گفتم و درستِ آن چنین است. یکی از اهالی می‌گوید: حاج آقا، حالا چه عجله‌ای داشتید؟ خودتان را به زحمت انداختید. فردا شب بعد نماز تصحیح می‌کردید و درستش را می‌گفتید. آقا شیخ مرتضی زاهد می‌گوید: عزیزم، شما عجله ندارید. شاید حضرت عزرائیل علیه السلام عجله داشته باشد و امشب آخرین شب عمر من باشد
F313
در این روایت سی نفر به عنوان یار خاص حضرت ذکر شده‌اند، ولی برخی بزرگان، مثل مرحوم کفعمی صاحب «مصباح المتهجد» به نقل از محدث نوری در «نجم الثاقب» تعداد آن‌ها را خیلی بیشتر دانسته‌اند. ایشان فرموده‌اند: قطب عالم در این زمان حجهٔ ابن الحسن علیه السلام است که همواره چهار نفر از اوتاد همراه او هستند. در رتبۀ بعد هفت نفر از ابدال و سپس چهل نفر از نقبا و برگزیدگان و در حلقۀ‌ آخر سیصد و شصت نفر از صلحا که رجال الغیب و افراد ناشناخته و گمنام‌اند و در بین مردم زندگی می‌کنند. حلقه‌های یاران این یاران غیر از ۳۱۳ نفر یاران خاص حضرت‌اند که در هنگام ظهور در رکاب ایشان هستند و حکّام و کارگزاران حضرت در زمین می‌باشند و عمرشان مثل عمر خود حضرت طولانی نیست.
sadeghi
او می‌توانست خود را به منزل برساند، ولی با این وجود که خانه‌شان را می‌دانست و می‌دانست پدر پیرش از غصه کمرش خمیده شده و چشم‌هایش نابینا گشته است باز برنگشت؛ چون می‌دانست هنوز برادران حسودش تحمل او را ندارند و چه بسا او را به قتل برسانند. لذا سختی‌ها و بلاهای دوران غیبت و فراق را تحمل کرد، تا در اثر سپری شدن همین دوره، برادرانش کم‌کم دست نیاز و احتیاج و اضطرار به سوی او دراز کنند و یوسف شناس شوند و پس از این‌که او را شناختند، نه فقط او را پس نزنند، بلکه خود به عذرخواهی و توبه سر در آستانش فرود آورند. همین‌طور حضرت یونس هم وقتی لجاجت قومش را دید، بیرون رفت. و قومش وقتی آثار عذاب را دیدند توبه کردند.
sadeghi
حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، یوسف، ادریس، یونس و… همه غیبت‌هایی داشته‌اند که برخی از آن‌ها در قرآن هم آمده است.
sadeghi
خداوند بدون قید و شرط جواب مضطر را می‌دهد، پس چرا بسیاری از دردمندها می‌گویند ما جوابی نگرفتیم؟! واقعاً به اضطرار رسیدیم و کارد به استخوانمان رسید و دردمندانه حاجتمان را خواستیم، ولی دریغ از جواب! جواب این است که بدون تردید خداوند دعای مضطر را جواب می‌دهد و اجابت می‌کند، اما معنای اجابت مضطر این است که خدا دعایش را بی‌پاسخ و بی‌جواب نمی‌گذارد. خدا بی‌اعتنا و بی‌توجه به دعای ما نیست و پاسخ مثبت و مناسب می‌دهد. معنای پاسخ مثبت و مناسب خدا این نیست که ما هرچه بخواهیم، خدا بگوید چشم، هرچند بر خلاف سنت‌های الهی، یا برخلاف حکمت و مصلحت خودمان باشد و باعث ضرر آخرتی برای دعا کننده و تباه کنندۀ دینش گردد.
sadeghi
خدا رحمت کند آیت الله مرعشی نجفی را که می‌فرمود: من صبح که از خانه بیرون می‌آیم، خدا را به چهارده‌ معصوم قسم می‌دهم که ظهر دیندار برگردم
F313
هیچ بنده‌ای دستش را به سوی خدای عزیز و جبار بلند نمی‌کند، جز آن‌که خداوند عزوجل حیا می‌کند از این‌که آن را خالی برگرداند. پس هرگاه یکی از شما دعا کرد، دستش را بر نگرداند، جز این‌که بر صورت و سر خود بکشد.
shariaty
یکی از القاب مشهور حضرت همین لقب «قائم» است که مستحب است وقتی این لقب را می‌شنویم بایستیم و دست روی سر بگذاریم، چنان‌که دربارۀ امام رضا علیه السلام نقل شده است که با شنیدن این اسم برخاستند و دست را بر سر گذاشتند و فرمودند: اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهّل مَخْرَجَهُ؛ خداوندا، در فرجش تعجیل فرما و ظهورش آسان گردان! ایستادن هنگام شنیدن این لقب، یا از باب احترام است، چنان‌که امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی این اسم را کسی می‌برد، حضرت به او نظر لطفی می‌کند. لذا به‌جاست به احترامِ مورد توجه امام قرار گرفتن بلند شود و از خدا تعجیل فرجش را بخواهد. و یا علاوه بر احترام، این بلند شدن و قیام نشانه آمادگی برای قیام و همراهی با اوست.
sadeghi
ای سرو بالای سَهی کز صورت حال آگهی وز هر که در عالم بهی ما نیز هم بد نیستیم گفتی به رنگ من گلی هرگز نبیند بلبلی آری نکو گفتی ولی ما نیز هم بد نیستیم ای شاهد هر مجلسی آرام جان هر کسی گر دوستان داری بسی مانیز هم بد نیستیم
f.key
چه بسا برخی خواسته‌ها که انسان برای رسیدن به آن بی‌تابی هم می‌کند، ولی اصلاً به مصلحتش نیست و باعث تباه دینش می‌گردد و به آخرتش ضرر می‌رساند
F313
یَا مُحَمَّدُ عَلِیٌّ آخِرُ مَنْ أَقْبِضُ رُوحَهُ مِنَ الْأَئِمَّة؛ ای محمد، علی آخرین کسی از ا ئمه هست که او را قبض روح می‌کنم. در آخرین رجعت این مظهر العجایب و شگفت‌انگیزترین انسان وقتی قبض روح شد، عالم دنیا برچیده می‌شود.
Mohammad Esmaeili

حجم

۱۶۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

حجم

۱۶۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

قیمت:
۳,۵۰۰
۱,۷۵۰
۵۰%
تومان