دانلود و خرید کتاب صوتی سازمان بی پروا

کتاب صوتی سازمان بی پروا نوشتهٔ ادی ادموندسون و ترجمهٔ محمدرضا صفری است. الهام قربانی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات ادیبان روز آن را منتشر کرده است؛ کتابی در باب ایجاد امنیت روانی در محیط کار برای یادگیری، نوآوری و پیشرفت.

درباره کتاب صوتی سازمان بی پروا

با شنیدن کتاب صوتی سازمان بی پروا می‌آموزیم بود و نبود امنیت روانی می‌تواند عامل تعیین‌کننده‌ای باشد بین یک مشتری خرسند و یک توئیت خشمناک و زیان‌آور که به‌سرعت در فضای مجازی فراگیر می‌شود. کتاب صوتی حاضر به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول در باب قدرت امنیت روانی است و خواننده را با مفهوم امنیت روانی آشنا می‌کند. بخش دوم درمورد امنیت روانی سر کار است و به مطالعات موردی واقعی بر روی محیط‌های کاری سازمان‌های خصوصی و دولتی پرداخته تا نشان دهد امنیت روانی یا فقدان آن چگونه می‌تواند به نتایج تجاری و عملکرد امنیتی انسان شکل دهد. بخش سوم در باب ایجاد سازمانی بی‌پروا است که با اتکا بر داستان‌ها و تحقیقاتی که در دو بخش پیش به آن‌ها پرداخته شده است، به این پرسش پاسخ داده که رهبران سازمانی باید برای ایجاد سازمانی بی‌پروا چه کنند. کتاب صوتی «سازمان بی‌پروا» را یک شاهکار مدرن دانسته‌اند که مفید، بدون تاریخ انقضا و شنیدن آن لذت‌بخش است. ادی ادموندسون با استناد به چند دهه مطالعه و تحقیق به ما نشان داده است که چرا ایمنی روانی عنصر کلیدی برای خلق با عملکرد بالای انسانی است. این کتاب صوتی پر است از نکاتی برای مدیران که به کارمندان نشان می‌دهد می‌توانند اشتباهات و نگرانی‌های خود را با هم در میان بگذارند و مطمئن باشند که به‌خاطر صحبت‌کردن تحقیر نمی‌شوند، نادیده گرفته نمی‌شوند و یا سرزنش نمی‌شوند.

شنیدن کتاب صوتی سازمان بی پروا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه در باب ایجاد امنیت روانی در محیط کار برای یادگیری، نوآوری و پیشرفت پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی سازمان بی پروا

«هرچقدر هم که در مورد ایده‌های مطرح‌شده در این کتاب اشتیاق داشته باشم، تحقیقاتم در مورد امنیت روانی را در واقع با قصد قبلی شروع نکرده بودم. به‌عنوان یک دانشجوی سال اولی مقطع دکتری، که در میانه‌ی فرآیند مشخص کردن علایق پژوهشی خود برای نوشتن رساله‌ی پایانی‌اش است، بسیار خوش‌شانس بودم که فرصت پیوستن به تیمی بزرگ‌تر را به دست آوردم که روی خطاهای پزشکی در بیمارستان‌های مختلف تحقیق انجام می‌دادند. این راهی فوق‌العاده برای کسب تجربه‌ی پژوهشی و تقویت علاقه‌ی عمومی‌ام به این موضوع بود که سازمان‌ها چگونه می‌توانند در جهانی که به‌طور روزافزون چالش‌برانگیزتر می‌شود و با سرعت زیادی به طرف جلو حرکت می‌کند، مسائل مختل را یاد بگیرند و پیشرفت کنند. خیلی وقت بود که به ایده‌ی درس گرفتن از خطاها برای کسب مهارت و برتری علاقه‌مند بودم.»