نظرات کاربران درباره کتاب صوتی آبنبات هل‌دار

من دارم کتاب متنی رو میخونم، با احترام تمام به آقای مظلومی عزیز، به نظرم بهتر بود فایل صوتی رو کسی میخوند ک لهجه بجنوردی میداشت، یه قسمتی از جذابیت داستان همین لهجه محلی و اصطلاحات خاص خود شهرستانشونه که اوایل خوندن رو سخت میکنه و باید با دقت توجه کنین به معنی کلمات ولی بعد از چند صفحه اصلا دوست داری یادبگیری معنی این اصطلاح چیه، واقعا داستان جالبیه آفرین و هزاران آفرین به این نویسنده

نویسنده جونش در اومده تا با لهجه بجنوردی داستان بنویسه، اون وقت اومدین با لهجه تهرونی صوتیش کردین؟ 😐😂

نصف جذابیت این کتاب به لهجه‌‌ی شیرین بجنوردیه که گوینده حذف کرده بعد از خوندن کتاب خواستم صوتی بخرم نمونه‌ی کتاب رو شنیدم پشیمون شدم پیشنهاد من خوندن کتابه

لطفا یه کاری کنید تا ۵ دقیقه بعد از خرید بتونیم کتاب را پس بدیم. من کتاب متنیش را می خواستم اشتباهی این را خریدم.

با همه احترامی که برای آقای مظلومی قائلم و صدای گرم و دلنشینی که دارن ولی اصلا برای گویندگی این کتاب گزینه خوبی نیستن، بنظرم اگه از صدای یه نوجوان استفاده میشد بهتر بود تازه کل لطف و مزه کتاب به لهجه قشنگش هست ! پیشنهادم اینه دوستان وقت بزارن و خود کتاب رو مطالعه نمایند، لذت خیلی بیشتری میبرند، باتشکر !

لطفا مجمو عه آبنبات ها رو در لیست کتابخانه همگانی قرار دهید.

دوتا نکته در خصوص این کتاب به نظر من رسید اول در خصوص محتوای کتاب که واقعا با حال و هوای دهه شصت همخوانی داشت و متن ساده و روان و زیبایی داشت. آدم علاقه پیدا میکرد که ادامه داستان رو گوش کنه و شیطنت های ادامه دار شخصیت اول کتاب را پیگیری کنه. به شکل کلی کتاب بیشتر سرگرم کننده است. نکته دوم در خصوص گویندگی کتابه با اینکه گویندگی در حد عالیه اما ی مشکل داره و اون هم اینه که زبان کتاب رو رعایت نکرده و با اینکه متن اصلی کتاب با لهجه همون شهر نوشته شده اما گویندگی با تغییر لهجه اتفاق افتاده که به نظرم درست نیست.

کتاب به قدری روان نوشته شده بود که من تمام لحظات مثل سریال از جلو چشمم می‌گذشت . و طنز بسیار شیرین و جذابی داشت و البته گویندگی هم از نظر من خیلی خوب بود چه تو این کتاب و چه کتاب آبنبات دارچینی که با لهجه خونده شد

اگه کنکور داری اگه حوصله نداری اگه چاقی یا حتی لاغری اگه قسطات عقب مونده اگه چند ماهه بخاطر کرونا تو خونه ای این کتاب را بخونید هر چند مشکلاتتون حل نمیشه 😁😉 اما این کتاب باعث میشه برای چند ساعت همشون رو فراموش کنی البته جلد های بعد یعنی آبنبات پسته ای و دارچینی ضعیف ترن چون نویسنده رفته سراغ شوخی های مبتذل و +18 که نه تنها کتاب را بهتر نکرده بلکه علاوه بر تاثیر بدش انقدر شوخی ها بی مزه و زشت هستن که آدم از خوندن کتاب زده میشه و اینکه توی دو جلد بعد هجو گویی خیلی زیاده تا جایی که من مجبور شدم ۲۵ تا ۳۰ صفحه را نخونده ورق بزنم آبنبات هل دار خوبه ولی در مورد جلد های بعدش من خودم تا وسطاش خوندم دیگه نخوندم

صدای آقای مظلومی عالیه ولی بنظرمن کسی باید راوی این کتاب میشد که لهجه بجنوردی میداشت من نسخه چاپیشو ترجیح میدم

قصه بسیار زیبا .طنز عالی.صدای جذاب و گیرای میرطاهر .همه دست به دست دادن تا لحظات مفرحی را بگذرانیم .توصیه میکنم زمانی که حالتان گرفته س این کتاب را گوش کنید .

عااالی بود خیلی دوسش داشتم چقدر صدای اقای میرطاهر مظلومی میومد به داستان ای کاش دو جلد دیگه ی این کتاب هم با صدای ایشون بیاد آبنبات پسته ای و دارچینی

کتاب عالیه..از کتاب عالی تر صدای دوست داشتنی استادمیرطاهر مظلومی

به نظرم نسخه صوتی باید با لهجه بجنوردی روایت میشد نصف بامزگی داستان به همین بود.من متنیشو ترجیه میدم

کاش لهجه رو هم اضافه میکردن،البته انقد داستان بامزس که هنوزم کلی میخندی ولی لهجه هم شیرینش میکرد.

واقعا طنزنویسی چه ارتباطی با شوخی‌های سخیف، هتک حرمت بزرگ‌ترها، به سخره‌گرفتن فرهنگ و سنن محلی، صحبت‌هایی ضدّ زن و بیان جزئیاتی بیهوده دارد؟ خب این کتاب همه اینها را با هم دارد. مخصوصا در شخصیت‌پردازی تا حدود نیمه کتاب (که بیشتر نتوانستم پیش بروم) بجز شخصیتی که بچه مثبت و چهره سفید داستان است و به جبهه می‌رود (و احتمالا نمی‌شود به همین دلیل وی را به سخره گرفت)، با سایرینی سر و کار داریم که هر کدام با دریایی از ویژگی‌های منفی و عقاید پیش‌پاافتاده معرفی می‌شوند و همین‌جاست که هم سنت‌های محلی، هم‌باورهای عامیانه، هم فرهنگ رایج، هم شیوه‌های تربیتی، هم افکار و رفتارهای بزرگترها و هم نحوه معاشرت مردم با یکدیگر در قابل چیزی بنام طنز به سخره گرفته می‌شوند و بسیار جای افسوس دارد دو نمونه تاسف بار و توهین‌آمیز: "وقتی قرار شد به بچه‌ها شیر بدهند،‌ اعظم خانم به من اشاره کرد که بروم در اتاق بغلی و سعید را ببینم. دلم برای پسر صغراباجی سوخت چون با آن سن و سال صغراباجی احتمالا شیر تاریخ گذشته نصیبش میشد" "معلم داشت درباره آهن‌ربا توضیح می‌داد و اینکه چگونه باردار می‌شود ... این بار چشم در چشم سعید شدم. یک دفعه رنگ و روی سعید پرید. طفلک فکر کرد بخاطر موضوع درس به او نگاه کرده‌ام چون هر چه بود مادر او از هر آهن‌ربایی بیشتر باردار شده بود" پ.ن. به طرز عجیبی بعضی‌ بخش‌های کتاب و نحوه نگاه به محیط و رفتار دیگران مرا یاد مجموعه کتاب‌های خاطرات احمد زیدآبادی می‌انداخت، با این تفاوت که اینجا با اثر طنز سر و کار داریم و آنجا با اثری جدی و نتیجه در هر دو هم به یک اندازه ناامیدکننده است

من درخواست دارم که این کتاب تو بی نهایت قرار بگیره💚🧡💜❤️

همه ی مزه و شیرینیش به لهجه شونه که توی نسخه ی صوتی اجرا نشده

تمام مزه داستان به لهجه بجنوردی هست من این کتاب رو خودم خوندم و خیلی لذت بردم نسخه نمونه صوتی رو دانلود کردم ببینم چطور روایت میکنن کتاب رو ولی متاسفانه بدون لهجه بود و اصلا خوشمزگی و طراوت داستان گرفته شده بود اصلا خوب نبو د توصیه میکنم اگر کتاب رو میخواید بخونید حتما خوتون مطالعه کنید نسخه صوتی اصلا خوب نیست و لذتی نداره

خیلی کتاب جالب وبامزه ای بود..برای چندساعتی آدمو از دنیای خودش دور میکنه وخنده به لبهات میاره..من که از فرط خنده اشک از چشمام جاری شد از بس خاطرات این کتاب خنده دار بود😄ایضا صدای گرم ودلنشین آقای مظلومی هم زیبایی این کتابو دو چندان کرده...من واقعا لذت بردم💙