نظرات کاربران درباره کتاب صوتی خوشه‌های خشم

کتاب در مورد برهه‌ای از تاریخ آمریکاست که جوامع سنتی و صنعتی در مقابل هم قرار می‌گیرند و در این بین انسان‌هایی متضرر می‌شوند که از خاک و سرزمین خود جدا افتاده و بی سرزمین تر از باد می‌شوند

داستان ادامه دادن و به پیش رفتن ذاتی انسان حتی وقتی میدونه همه چیز رو به افوله تلخ اما قابل ستایش

کتاب جالبی بود و قطعا ازش لذت بردم با اینکه موضوع اصلی داستان مورد علاقه من نبود اما کشش داستان زیاد بود، کتاب ترجمه خوبی داشت و گویندگی عالی بود

این اثر یک شاهکاری از نویسنده میباشد که محو آن می شوید و با گویندگی زیبا از آقای آرمان سلطان زاده از این کتاب لذت ببرید .

کتاب در مورد خانواده ای آمریکایی است در دوران شروع کشاورزی صنعتی، از دریچه ای که شاید تابحال بهش فکر نکردیم، با اینکه اصلا ذهن تصویرسازی ندارم ولی حقیقتا موقع خوندن این کتاب خیلی خیلی تو ذهنم تصویر سازی کردم، باهاشون ناراحت شدم و باهاشون خندیدم و میشه گفت حتی باهاشون زندگی کردم، برای من جالب بود کتاب، مخصوصا اینکه بهمون می‌فهمونه که زندگی همیشه جاریه ... اما حس میکنم شاید خوندنش بدرد هرکسی نخوره و در زمره کتاب هاییه که بنظرم تعداد طرفداران و مخالفانشان شاید یکسان باشه

فضای داستان جوریه که آدم حس میکنه داره فیلم هالیوودی نگاه میکنه.شخصیت پردازی و ماجرای قصه جذاب و خیلی واقعی هستش.قصه خوانی آقای سلطان زاده جذابترش کرده.

داستان کتاب خیلی جذابه به خصوص کاراکتر تام. به نظرم یه مقدار به حال و روز مردم کشور خودمون هم میخوره. گویندگی آرمان سلطان زاده هم مثل همیشه باعث جذابتر شدن اثر شده.‌ در کل توصیه‌ میکنم گوش بدید.

ترجمه و گویندگی یکی از یکی بهتر بود واقعا روان و زیبا بود... داستان بسیار جذاب و ملموس بود طوری که میشه همراه شخصیت ها شرایط رو درک کرد ولی داستان قضیه ی آموزنده ای نداره و فقط ی روند داستانی داره. تا حد زیادی هم عقاید وفرهنگ مردم آمریکا رو در سال ۱۹۳۰ نشون میده که برام جالب بود.

فوق العاده و بی نظیر، هرگز صحنه ها از خاطرم نمیرن به خاطر توصیفات دقیق و روان نویسنده

شاید اگر کلاسیک نبود، یک ستاره کمتر می‌گرفت. صرفاً با تکیه بر محتوای کتاب، منِ ناآشنا به تاریخ آمریکا، با قطعیت نمی‌تونم بگم که داستان الهام گرفته از واقعیت آن روزهای آمریکاست یا نه. با این حال، شواهدی در جای جایِ کتاب وجود دارد که این فرض رو تقویت می‌کنه، به خصوص در فصل‌های زوج کتاب که نویسنده سیر اصلی داستان رو رها می‌کنه و شبه‌تحلیل‌های انتقادی (به منزله آن‌چه در تفکرات متمایل به چپ رایج است) ارایه می‌دهد. وضع بد موجود در داستان را انحطاط تحولات سرمایه‌داری در آمریکا می‌داند و این حالت گذار را برای کشاورزان، حداقل آنهایی که در جنوب (اوکلاهاما) هستند، جهنم و کابوسی بزرگ ترسیم می‌کند. اگر این‌ها ریشه در واقعیت داشته باشند، داستان اطلاعات خوبی از وضعیت آمریکا در این دوران گذار به دست می‌دهد. ولی این کابوس و معضلاتی که شخصیت‌های داستان درگیر آنند، که از همان ابتدای داستان شروع می‌شود، در نهایت نیمه کاره رها می‌شود. اگر داستان از بلای سانسور در امان بوده باشه، پایانِ داستان یک تعلیق ابدی است و ما هیچوقت از سرنوشت خیلی از شخصیت‌های داستان باخبر نمی‌شیم. به خاطر همین کتاب کمی از داستان بودن فاصله می‌گیره و به مانیفست تفکرات نویسنده نزدیک‌تر می‌شه. به عنوان اثر کلاسیک به نظرم خواندنش می‌ارزد؛ ولی چندان به دل من که ننشست. ترجمه هم به نظر روان نمی‌اومد، ولی با مقایسه با متن انگلیسی نتوانستم ایراد چشم‌گیری پیدا کنم. پ.ن. آرمان سلطان‌زاده که نیاز به گفتن ندارد. هر چه شنیدم خوب بود.

تک و توک سوتی های ادای کلمات. در نمونه “علفها ی خودرو” را با تلفظ خودرو به معنای ماشین ادا میکنند نه Roo به معنای روییدن!

کتاب خوبی بود. هرچند که در بعضی از جاهای کتاب و البته به ندرت گزافه گویی به چشم میخورد ، اما صدای آقای سلطان زاده و نیز صدا گذاری عالی نقص‌ ها را می پوشاند. به نظر من کتاب خوب بود اما نه در حدِ چهل اثر کلاسیک سده بیستم ، که البته این نظر من هستش و در حدِ سوادِ کمِ من.

بسیاررررررر عالی بهتریننننن

گزافه گویی در این کتاب حوصله سر بر است

کتابی دیگر که باز هم در رابطه با رنج و سختی های قشر ضعیف و کارگر جامعه هست. کتابی دردناک و ناراحت کننده. تلاشی جان فرسا برای داشتن ساده ترین نیازهای اساسی انسان. شرایطی که توی کتاب توصیف میشه مو به تنتون سیخ میکنه. این دفعه وقتی بیرون هستید و با لباس مناسب و کارتی که توش پول داره و شکمی که از غذای گرم و تازه پره، با دقت بیشتری به دور و برتون نگاه کنید و میبینید مثل شخصیت های این کتاب خیلی‌ها هستند که برای یک‌تکه نان حاضرن هرکاری بکنن. سقفی بالای سر ندارند و دسترسی به حمام و دستشویی ندارند و قانونی هم نیست که ازشون حمایت کنه. افرادی که مثل ما هستند، شاید هم خیلی بهتر از ما، ولی متاسفانه مثل ما خوش شانس نبودن. حرف برای زدن زیاده ولی کو گوش شنوا؟ منفعت سرمایه دارها در بدبختی اکثریت جامعس و فکر نکنم حالا حالا ها شرایط اجتماعی به نفع مردم تغییر کنه. حتما این کتاب رو بخونید

توصیفات دقیق یه خانواده در زمان رکود اقتصادی امریکا که مجبور میشن خانه و زمین و زندگیشون رو در جستجوی کار رها کنن داستان غم انگیزه اما نکته های خوبی داره

مرگ یک نوزاد و تولد یک پیرمرد! ممنون از جناب آقای سلطان زاده بسیار لذت بردم 🙏🏻

نمیدونم چرا، اما یاد این دیالوگ از فیلم فروشنده افتادم، زمانی که دانش آموز از معلم پرسید که آدم‌ها چطوری گاو میشوند؟ و معلم جواب داد: به مرور. انگار زمین دارها و پولدارهای این داستان گاو شده بودن و آدم‌های شریف هم مجبور بودن بخاطر شرایط ساخته شده، به مرور تغییر کنند. بله مجبور میشدن که تغییر کنن. داستان طعم گس و تلخ زندگی رو یادت میندازه خوندنش خالی از لطف نیست. چون هممون با این روی زندگی به نحوی روبرو میشیم و خیلی ها هم روبرو هستیم..پس خوب میشه اگر که بتونیم شرایط مشابه رو در قالب داستان بشنویم..

تمام کتاب هایی که با صدای آقای سلطان زاده هست عالیههه

تا صفحه ۸۰ کمی عذاب کشیدم چو واقعاً زیاده گویی داشت. خصوصاً در مورد وضعیت و تعریف از لاکپشتی که در ادامه داستان هیچ نقشی نداشت. درونمایه فقر و مهاجرت بسیار محکم بیان شده بود. بعد از صفحه ۸۰ درگیر داستان شدم و با لذت تا انتهای اون پیش رفتم ولی بعد از پایان داستان به هیچ وجه دلم برای شخصیت های رمان تنگ نشد.