دانلود و خرید کتاب خان طومان یا خرمشهر؟ گروه فرهنگی هنرمند شهید محمدعلی معصومیان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب خان طومان یا خرمشهر؟

کتاب خان طومان یا خرمشهر؟

معرفی کتاب خان طومان یا خرمشهر؟

کتاب خان طومان یا خرمشهر؟ نوشتهٔ گروه فرهنگی هنرمند شهید محمدعلی معصومیان است. نشر شهید کاظمی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی مجموعه‌ای از خاطرات «علی عابدینی» به‌عنوان فردی موسوم به شهید مدافع حرم است.

درباره کتاب خان طومان یا خرمشهر؟

کتاب خان طومان یا خرمشهر؟ که بخش‌هایی از خاطرات «علی عابدینی» را در بر گرفته، در ۲ فصل نوشته شده است. «علی عابدینی» در ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ در فریدون‌کنار در مازندران به دنیا آمد و در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ در خانطومان در سوریه از بین رفت. فصل اول این کتابْ «رشد و تکامل» نام گرفته و فصل دوم آن «مأموریت‌های داخلی و جنگ با تکفیری‌ها در سوریه».

خواندن کتاب خان طومان یا خرمشهر؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران کتاب‌های خاطرات پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خان طومان یا خرمشهر؟

«پنج نفر از بچه‌های شجاع‌تر و قوی‌ترمان را جدا کردیم. تیم پنج‌نفره‌ای از دلاورهایمان که علی اولین نفرشان بود. میثم علیجانی هم در این تیم بود. مثل عقاب، با تمام سرعت و شدت حرکت کردند. هجومشان رعب و وحشت در دشمن به‌وجود آورد. چقدر آنجا افتخار کردم به این بچه‌ها، به علی که برای من حاج‌حسین بصیر دوم بود. حضور رعدآسای بچه‌ها در روستا دشمن را فراری داد. منطقه خالی شد. البته تلفات هم دادند. در گیرودار جنگ، تک‌تیرانداز دشمن در یکی از مخروبه‌ها مستقر شده بود و بچه‌ها را شکار می‌کرد. خانزاده را همین تک‌تیرانداز به‌شهادت رساند. مجتبی جانبازی را هم همین تک‌تیرانداز مجروح کرد. مجتبی از ناحیهٔ فک و گردن آسیب شدیدی دید. علی هم اینجا مجروح شد. کتفش تیر خورده بود؛ اما وقتی دیدمش باور نمی‌کردم که زخمی شده باشد. طوری روحیه‌اش را حفظ کرده بود که حیرت کرده بودم. شیر ما زخمی شده بود، اما هنوز شیر بود.

وقتی ما همدیگر را دیدیم داشت دربارهٔ محل اختفای تک‌تیرانداز دشمن حرف می‌زد که آقای سیفی با ۱۰۶ آن مخروبه را با خاک یکی کرد. آن تک‌تیرانداز هم خاکروبهٔ آن خرابه شد.

با اتمام مأموریت ما، خان‌طومان هم آزاد شد. ما هم باروبنه را جمع کردیم و کوله‌مان را برداشتیم و راهی ایران شدیم. پیگیر بچه‌های مجروحمان بودم. بچه‌ها در بیمارستان بقیة‌الله تحت مداوا بودند. علی هم بعد از دورهٔ درمان برگشته بود خانه؛ اما زخمش عفونت کرده بود و دوباره درگیر درمان شد.»

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه