نظرات کاربران درباره کتاب باشگاه قتل پنجشنبه

اگر دنبال یک داستان جذاب هستید این کتاب به شما کمکی نمیکند. بیشتر ان توصیف حال ایوان بیمار و مغلوب شدن وی در برابر آن است.داستان بی هیچ کشش و ماجرای جالبی پیش میرود و خواننده را خسته میکند. از تولستوی انتظار بیشتری داشتم!

"این پایان تو میشه. می‌شینی روی صندلیت و دورت رو آدم‌هایی می‌گیرن که روزها بیرون خونه فقط منتظر می‌شینن تا عمرشون بگذره..." این حرفی بود که روزی دختر جویس به او گفت، اما زندگی برای جویس، این پرستار بازنشسته، چنین نگذشت. او در دهکده‌ی لوکسِ سالمندانِ کوپرز جیس، سرگرمی‌ها و دوستانی پیدا کرد. یک روانپزشک(ابراهیم)، یک مامور مخفی(الیزابت) و یک رئیس اتحادیه اصناف(ران). همه بالای ۷۰ سال سن دارند و بازنشسته که با وجود امکاناتی مثل استخر، جکوزی، سونا، بولینگ، باشگاه ورزشی، کتابخانه، اتاق پازل و... زمان خود را با فعالیتی مهیج‌تر پر می‌کنند. با بررسی پرونده‌های قدیمی و حل‌نشده قتل! هر پنجشنبه، در فاصله دوساعتی خالی بودن اتاق پازل، یک گروه چهار نفره متعهدانه دور هم جمع می‌شوند تا ماجرای قتلی را از هر طرف بررسی کنند و بفهمند چه چیزی از نگاه پلیس‌ها جا مانده!؟ حالا، قتلی زیر گوش آن‌ها اتفاق می‌افتد و هیچ‌چیز از بررسی این پرونده واجب‌تر نخواهد بود... فصل‌های مختلف به دو صورت نوشته شدند. از زبان راوی سوم شخص و یا از مطالب دفتر جویس. نیمه اول رمان طولانی و کسالت‌آور به نظر می‌رسه و کم‌کم گره‌ها باز می‌شند و داستان جذابیت پیدا می‌کنه. در طول داستان برای هر قتلی که اتفاق می‌افته - یا افتاده - شما کسی رو به عنوان قاتل حدس خواهید زد، اما احتمالاً تا واپسین فصل‌ها شما با قاتلین واقعی آشنا نمی‌شید. ترجمه تقریباً ساده و روان بود و می‌شد با کتاب ارتباط گرفت. روایت تاحدودی طنزگونه هم هست و بیشتر بر همین اساس جلو رفته وگرنه همون نیمه اول حوصله آدم به کلی سر می‌رفت و ادامه دادن راحت نبود. در کل، ماجرا تا اواخر سِیر آروم و یکنواختی داره. در روند داستان شخصیت‌های زیادی وارد می‌شند و هرکدوم قصه‌ای دارند که نویسنده به هرکدوم - یکی بیشتر و یکی کمتر - پرداخته و در نهایت به آخر رسیده، جایی که همه‌چیز حل می‌شود. من ازش خوشم اومد تا حدودی.

کتاب جالبی بود ماجرای یک سرای سالمندان که دراون پیرها یک باشگاه کارآگاهی راه میندازن تا حس زنده بودن کنند و بعد واقعا درگیر یک معما میشن ... خوندن از افراد سالمند و حسشون به گذر عمر ، مهربانی و کمک بهم تو یک کار تیمی جالب بود البته انتظار چیز عجیب و غریبی نداشته باشید و موقعی که حوصلتون سر رفته میتونید از این کتاب برای گذران وقت خوب استفاده کنید

خوب بود اوایلش یکم حوصله سر بره ولی وسطاش خوب میشه

خوب

عالی.هر صفحه رو که می‌خونی،دوست داری تا صفحه بعد رو هم بخونید و در آخر طوری تموم میشه که اصلا فکر نمیکردی

واقعا کتاب جذابیه

کتاب بسیار خوبی بود اما نقش های فرعی زیادی داشت که خیلی تاثیر گذار نبودند مثل کولیس همکار جوونا و اکثر افراد مشکوک تنها با یک داستان عاطفی از رده متهم ها حذف میشدند اگه بخونید میفهمید و آخرین ایران این بود که خیلی اطلاعات در مورد شخصیت ها نداده بود و خواننده نمی‌توانست همراه با اینا تو ذهنش اطلاعات مرور کنه و مجرم و پیدا کنه استفاده از چند پرونده کنار هم خیلی داستان و جذاب کرده بود و بعضی شخصیت ها مانند الیزابت و باگدن خیلی خفنن ، در کل کتاب عالی هستش اگه این اشکالاتی که نوشتم رو نداشت از نظر من میتونید جزء پنج کتاب کاراگاهی باشه.

من که خیلی لذت بردم و عالی بود و اولش که شروع کردم کلا این که یه سری آدم محلی باشگاهی برای حل پرونده های جنایی راه انداختن ترغیبم کرد شروع کنم و اصلا انتظار همچنین اثر فوق العاده ای با شخصیت هایی از این جنس رو نداشتم و خیلی زود درگیر شدم و هر مرحله بیشتر غافلگیر می شدم و یه توصیه دیگه این که چون اولین اثر نویسنده اس چون می خواسته کارش خیلی تمیز در بیاد کلی فصل بندی کرده که خیالتون راحت بهش عادت میکنید و اگر طرفدار داستان های پلیسی و جنایی اصیل هستین خیلی این کتاب رو توصیه می کنم،ممنون از طاقچه،من این کتاب رو از طرح بی نهایت خوندم و امیدوارم یه روز برسه که به جای ۹ ساعت کار ۹ ساعت کتاب بخونم و لذت ببرم

خیلی خوب بود داستان چندین نفر کنار هم کا کاملا غافلگیر کننده بود

دلم نمیخواد داستان رو لو بدم ولی باید بگم شخصیت پردازی ها عالی بود و نگاه جدیدی به سالمندان داشت. توصیه می کنم بخونیدش.

یک داستان پلیسی تو در تو و جالب .ولی اوقات خسته کننده بابت توضیح ها و بحث های اضافه

جالب بود،چند تا دوست سالمند باهوش در کنار هم با همفکری هم کارایی میکنن که ازشون بعیده،قشنگه توصیه میکنم بخونید🌹

با توجه به نظرات فکر میکردم داستان خیلی جذابتری داشته باشه ولی نه هیجان انگیز بود نه ترغیب میکرد به خوندن ادامه داستان. درکل ترجیح میدادم برای خوندنش هزینه نکنم

راستش بیشتر توصیف فضا بود تا کارکتر ها البته شاید شما خوشتون بیاد اما من رو درگیر نکرد مشخصا نویسنده می‌خواسته از زبان یک پیرمرد این کتاب رو ترسیم کنه اما خیلی جاها به نظرم زیاده رویی شده بود و ملموس نبود. ایده داستان برام جذاب بود و مترجم به شدت به متن اصلی وفادار بوده اما در این کتاب جذابیتی روان رو مشاهده نکردم

دوستان انقدر تعریف کردن فقط دلم‌میخواهد زودتر پروژه ام تموم بشه بشینم مفصل کتاب بخونم و بخندم و لذت ببرم.

داستانی از یک جمع مسن که معمای قتلی را حل می کنند. نمی دونم این کتاب از اصل مشکل داشت یا ایراد مترجم بود و یا توسط سانسور به این متن مبهم تبدیل شده بود. یه حاهایی داستان بدون هیچ توضیحی، اتفاقات جدید را برای خواننده روایت می کرد! در هر صورت که با نخواندن این کتاب، جیزی را از دست نداده اید!