نظرات کاربران درباره کتاب در کوی ایل خان
۴٫۳
(۱۱)
noora
به علاقمندان رمان های کوتاه بانثری ساده و زیبا پیشنهاد می کنم که بخونن، در یک جایی از کتاب واقعا غافلگیر شدم
نویسنده در این کتاب اصل زندگی یعنی انسانیت رو بیان میکنه
نقطه نظر نویسنده با بیشتر ادم های جامعه فرق داره و از یک زاویه متفاوت به دنیا نگاه میکنه
عشق واقعی،مهربانی، مردانگی، گذشت و ساختار شکنی در این داستان خیلی واصح به مخاطب منتقل میشه
sosan
این کتاب با نثری فوق العاده روان و زیبا نوشته شده در جامعه امروزی که همه غرق در دنیای مجازی شده اند و اکثریت با کتاب و کتاب خوانی غریبه اند ؛ این کتاب به قدری شیرین و جذاب نوشته شده که تمام انسان های فوق الذکر با شروع کتاب تا زمانی که کتاب را به اتمام نرسانند آن را زمین نخواهند گذاشت. نکته مثبت دیگر کتاب خصوصیات ارزشمند انسانی است که واضحا در جای جای کتاب دیده میشود چیزهایی که در زندگی های امروزی به ندرت شاهد وقوع آنها هستیم. نویسنده محترم به اصول اخلاقی ، انسانی و معنویات کاملا اهمیت می دهد و این موارد در سایر کتاب های این نویسنده نیز مشهود است.و در آخر این که کتاب در صفحات کمی نوشته شده نیز حائز اهمیت است به نظر من انسانهای خسته امروزی کتاب های کوتاه و مفید رو بیشتر می پسندند.
مرگ بر سهمیه{arshida}
بیشتر کتاب پر تعصب بود نه انسانیت ، پر از تناقض
humanism
با توجه به اینکه کتاب قبلی از نویسنده همین کتاب را خونده بودم این کتاب را هم خوندم. دغدغههای اخلاقی و مباحث انسانی که مد نظر نویسنده است و در این کتاب هم به مانند کتاب قبلی دنبال شده، خیلی برام ارزشمند است و یه جورایی باعث میشه که کتاب را با دقت و لذت بیشتری بخونم. به نظرم کتاب های این نویسنده برای عموم جامعه میتونه خیلی مفید باشه از نظر نوع ارتباطات انسانی و اجتماعی، یعنی با خوندن این کتاب میشه به این نکته پی برد که تمام انسانها صرفنظر از نوع نژاد، زبان، مذهب، فرهنگ، قومیت و... اگر واقعا به معنای واقعی کلمه انسان باشند و دنبال بهانه های الکی و تقسیم بندی های قراردادی و من در آوردنی نباشن، میتوانندعلی رغم تفاوت هاشون، به راحتی با همدیگه تعامل و ارتباط داشته باشند. نکته آخر اینکه تو این دنیای پیچیده مرموز و به هم ریخته کنونی که از نظر مفاهیم انسانی که همه چیز نسبی شده و کلماتی مثل صداقت، دوستی، عشق، وفا و... معانی خودشون را از دست دادند ، خوندن این کتاب مثل یک خواب شیرین و تخیل زیبا بود برای من.
hojatt
من یکی از آشناهای نویسندهام .داستان با نثری ساده و شخصیت پردازی خوب نوشته شده. در فصلهای اول ابهاماتی برای خواننده ایجاد میشه که در فصلهای بعدی مشخص میشه.
غیر منصافه است که با خوندن دست وپا شکسته نقد بشه.متاسفانه متخصصین در ادبیات و داستان نویسی اینجا نظر نمی نویسن و نقد افراد بی تخصص که توهم دانایی دارن هیچ کمکی به نویسندگان ما نمیکنه.
هدف داستان توضیح دادن زندگی ایل نیست بلکه در مورد مرام و معرفت یک ایلیاتیه. شخصیت تیمور خان رو خیلی دوست دارم.
زن های ایل کثیف نیستن، نازگل وسواس داره
سهراب عصبی نیست فقط روش دوست داشتن و ابرازش با بقیه فرق داره و.....
اینجا جای به رخ کشیدن اطلاعت نصف ونیمه نیست !
مرگ بر سهمیه{arshida}
ببینید کسی نگفته هدف نویسنده توضیح درباره ی زندگی ایله . ولی وقتی یک کتاب رو می نویسد باید درست و با تحقیق بنویسید. وقتی درباره ی یک ایل و یک چیزی می نویسد که وجود داره موظف هستید اشتباه نکنید و درست بنویسید . من در میان ایل زندگی میکنم و خوشبختانه ما با مهمون مون اینجوری بر خورد نمی کنیم و بهش لباس می دیم . به علاوه لباس زنان ایل گرونه و دوختش طول می کشه
مرگ بر سهمیه{arshida}
درسته
میشه به جای تعریف به نقد حرفه ای کنید؟
چرا فکر می کنید اینجا نقد حرفه ای نوشته نمیشه . دلیل تون
hamed
کاملا مشخصه مخاطب کتابی که چند ماهه چاپ شده یا آشناست یا از طریق آشنا معرفی شده ولی چیزی که مشخص نیست هدف شماست؟!
به نظر میرسه یا کتابو نخوندی یا با دقت نخوندی جواب همه گزینه ها در متن کتاب هست .
مثلا اینکه در گذشته قشقایی ها کلاهی ساده و گرد و بدون لبه استفاده میکردن به دستور ایلخان بزرگ کلاه لبه دار شد درست شبیه یک تاج .
کتابهای این نویسنده رو دوست دارم چون معنی کلمات و حسها در نوشته هاش نابه و به دنبال حس و حال مارکتینگ و قرار دادی در نوشته هاش نیست.
ketabkhan
وقت و هزینه صرف نکنین. کلیشه، کپی، بی خلاقیت و پردازش و منطق، پر از ایراد و گاف. عدم تحقیق در مورد ایل بماند، اطلاعات عمومی پایین و غلط. ناشر هم که عکس کوچه باغ گذاشته. ایل کوچه باغ داره؟ ساکن روستا یا شهره؟۱.زمان و تاریخ نامعلوم و گنگ. ۲. اصطلاحات و جملات ترکی اشتباه.۳.خام شدن دختر مقابل ظلم، خشونت و کتک با قربان صدقه. فرار و تحمل به جای گرفتن حق. حتی با وجود دلایل کافی هیچی به دادگاه نمی گه و می ره با مصطفی زندگی می کنه. طلاق نمی گیره تا مصطفی طلاقش بده. ۴. تنها تو جاده و دشت، نه بلایی و نه مزاحمتی. یهو امداد غیبی هم از راه می رسه.۵. سهراب عصبی و غیرتی با توقع اطاعت. دخالت در مسایلی که بهش مربوط نبود. دخترها هم که طبق معمول مشکلی ندارن. در برابر خشونت، ساکت و پذیرا. ۶. نازگل وقتی مصطفی بیمارستان بستریه، بدون گواهی فوت و ثبت فوت در شناسنامه، اصلا بدون مدارکش، چطور ازدواج کرده؟ ۷. اصلا هیچ توضیحی در مورد نحوه ی نجات مصطفی نبود. بچه به دنیا اومده و نازگل ازدواج کرده بعد به مصطفی میگن چند روزه رفته. نویسنده خودش هم زمان یادش رفته. ۸. عده تا پایان تولد بچه، نه ماه بعد از فوت همسر، قبل از ازدواج با سهراب. نام عده و دلیل نگه داشتنش به گوشتون خورده؟ بارداری یا عدم بارداری و مشخص بودن پدر بچه. بیمارستان گواهی تولد رو به نام مصطفی می نویسه. تولد بچه هم حتی یه ساعت جا به جا نمی کنه چه برسه سال. ثبت احوال نه هر طور دلت بخواد شناسنامه می ده، نه احمق و نادونه. لب تر می کنین، ثبت احوال هم می گه چشم، بفرمایین تحویل بگیرین؟ مصطفی چطور فهمید بچه خودشه؟ چرا دادگاه نفهمید؟ ۹. مگه میشه بعد از فهمیدن زنده بودن شوهر اول، ندونن عقدشون باطله یا شک نکنن؟۱۰ مادر سهراب اولش در مورد دختره هشدار می ده بعد انگار نه انگار. ۱۱. نازگل خیلی راحت همه جا سرک می کشه، به وسایلشون دست می زنه، می شوره. اونها هم انگار نه انگار. حتی تو دلشون نمی گن مهمون انقدر فضول، دو روزه صاحبخونه شده؟ ۱۲. همه جا کثیف و پر از لک بوده، از وقتی نازگل اومده همه جا برق می زنه. همه قبل ورود دست و پاشون رو می شورن. رسم بوده قبل از خوردن غذا یا به محض ورود به چادر، براشون تشت و پارچ آب می بردن دستهاشون رو بشورن. چون ایلیاتی هستن دلیل نمی شه همشون کثیف باشن.۱۳. واژه ی رقص درست نیست. حداقل خود ایلیاتی به اصطلاحات ایلش پایبنده. قشقایی ها و بختیاری ها دستمال بازی دارن. به دستمال بازی زنان قشقایی، هلی می گن که مردان هم انجام می دن. ۱۴. مادر برای عروسی پسرش قالی نمی بافه. دختران قالی می بافن و اون رو نگه می دارن تا به عنوان جهاز به چادر داماد ببرن. ۱۵. اکثر اسم ها ریشه ی فارسی دارن، نه ترکی. به فرض هم فارسی. نام نیکو و اصیل ایرانی و قومیتی نه انتخاب یه چیزی محض خالی نبودن عریضه.۱۶.کلاه دوگوشی، نه لبه دار. مثل این که به لچک بختیاری بگیم، هد یا دستمال سر. لبه های برگشته(نیم دایره)مثل دو گوش. عذر می خوام منظورم رو اشتباه نوشتم. منظور از نداشتن لبه، لبه هایی مثل کلاه شاپو و... بود. به این کلاه ها می گن لبه دار. ۱۷. زنان ایل انقدر بی ملاحظه و بی غیرتن که به دختری که مهمونشونه، لباس ندن؟ سهراب خرید؟ لباسشون بسیار گرونه و خودشون می دوزن یا تو ایل خیاط دارن. افراد غیربومی یا فقط یه بار می پوشن، آماده می خرن نه بومی هایی که دایما تنشونه. ورشکست می شن. اصلا لباس بومی یعنی چی؟ چرا می گن لباس محلی؟۱۸. ایل مدرسه و معلم نداره؟ سهراب بی سواد و مخالف تلفن؟ کلا این خانواده عقب مانده و کثیف بودن؟ چون ایلیاتی هستن همشون بی سواد و امل نیستن.۱۹. در قشقایی ایلخانی فامیلی نیست یه نوع لقبه و به رییس ایل می گن. قشقایی با فامیلی ایلخانی؟ ۲۰. هر قومی برای عروسی مراسم های سنتی و خاصی داره مثل باشلق که تعیین شیربها و مهریه است. مهم ترین مراسم قشقایی. شاید بهتر بود به جای چهار تا جمله ی غلط ترکی، اصطلاحات و آداب درست و مرسوم استفاده می شد. ۲۱. سهراب مدعی عشق، با حرف دیگران عشق و اعتماد یادش می ره و بدون این که با همسرش حرف بزنه، با خشونت برخورد و کتکش می زنه. ۲۲. دختران قشقایی موهاشون رو فرق باز می کنن و لچک و بعد آله باقی. لچک نازکه و زنانی که بخوان حجاب کامل داشته باشن، زیرش روسری مناسبتری می پوشن. سهراب به نازگل می گه روسریت رو بکش جلو. این که به سهراب ربطی نداشته هیچی، لچک نازکه و باز بخشی از مو معلومه. ۲۳.وقتی نازگل می گه ایل اینطور سرش می کنه، سهراب چی می گه؟ نازگل به جای جلو کشیدن روسری باید جواب دندان شکنی می داد که دیگه به خودش اجازه اظهارنظر مفت نده.مگه چه رفتار ناشایستی کرده بود؟حجاب برای و متعلق به زنه.حجاب داره که خودش رو حفظ کنه نه بقیه رو. با سندرم استکهلم بیشتر آشنا بشین. توهین به شعور انسانی، تفکرات احمقانه و بچگانه، تبعیض، زن ستیزی و توهین به شعور زنان رو ببینین. اکانت های...فی..ک دوست و آشنا نویسنده حداقل قبل و بعد کتاب بخونن، رو چهار تا نویسنده دیگه هم تمرکز کنن، با فاصله زیاد از هم نظر بدن که لو نرن. می خواستم چیزی رو متوجه بشم که متوجه شدم.هر چقدر دوست دارین جواب بدین و امتیاز منفی. کتاب واضح و روشن، موجوده.
کاربر ۲۵۷۲۹۴۶آزاده
کتابخوان عزیز وقتی تا حالا تغییر زمان و مکان در کتابها رو ندیدی و برات سخته توی ذهنت مرتبشون کنی مثل یک استاد رفتار نکن
کاربر ۲۵۷۲۹۴۶آزاده
بیکاره ای که دنبال زیر بغل مار میگرده
از جلد کتاب گرفته تا اشتباهت چاپی حتی معتقده نویسنده برای اسم گذاشتن افراد داستان باید از ایشون اجازه بگیره. من خودم به شخصه به ایل سفر کردم هم ادم تحصیل کرده دیدم همبیسواد و بعضی رسومات عوض شده
داستانها نوشته میشن که چیزی بهت یاد بدن در تمام نوشته های نویسنده یاد آوری انسانیته نه موضوعات در مورد لباسو ثبت احوال و نظافت
mahvin
میخواستم کتاب رو بخرم اما با نظر شما منصرف شدم
خیلی ممنون از نقد خوبتون
🙂🌿🕊️🌺
amin chechgoli
خیلی کتاب قشنگ و جالبی بود ولی بیشتر شبیه افسانس چون همسر من اهل ایل هستش ولی اصلا فامیلاش مهربون نیستن
nil0wfar
خیییلی عالیییییی بووود😍
من به عنوان یه دختر خیلی خوشم اومد
و خیلی خوب شد که آخرش تونست با کسی که دوسش داره ازدواج کنه
(ببخشییید اگه اسپویل کردم😁)
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
قیمت:
۱۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد