نظرات درباره کتاب قول مادر و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب قول مادر

نظرات کاربران درباره کتاب قول مادر

نویسنده:سالی هپ‌ورث
انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۰ رأی
۴٫۳
(۱۰)
گلابتون بانو
داستانی روان، خوش خوان، دل نشین و‌پر از احساسات.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«قول مادر» یک کتاب شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده است، کتابی که می‌تواند در اوج سادگی عمیق‌ترین احساسات انسانی را بیدار کند و تلنگر سختی به آدم‌ها بزند. «سالی هپ‌ورث» نویسنده‌ی خوش‌فکر و باهوشی است که با انتخاب یک موضوع ساده‌ی اجتماعی و خانوادگی، توانسته اثری ماندگار و تحسین‌برانگیز خلق کند. تا جایی که نشریه‌ی «بوک لیست» درباره‌ی این کتاب نوشته است «رمانی زیبا درباره‌ی شجاعت و عشق در مواجهه با اندوه».«آلیس» مبتلا به سرطان شده است. او به تنها چیزی که در این شرایط فکر می‌کند، دخترش «زویی» است. حتی سلامتی و زندگی‌اش را هم به خاطر او می‌خواهد. آلیس می‌داند که زویی از اختلال روابط اجتماعی رنج می‌برد و از آدم‌ها می‌ترسد، اما حالا وقتش نیست که زویی را در چنین شرایطی تنها بگذارد. اینجاست که «کیت» و «سونجا» از راه می‌رسند و در کنار زویی و آلیس می‌ایستند تا این شرایط را تا جای ممکن آسان‌تر کنند. این چهار زن در کنار هم باید انتظار هر اتفاقی را داشته باشند و خود را برای هر پیشامدی آماده کنند تمام زنان این کتاب مادر هستند،❤️حتی زویی که فقط 15 سال دارد. او در اوج تمام این فراز و نشیب‌ها همان کسی است که در گوش مادرش زمزمه می‌کند «کنارت هستم» و احساس امنیت و آرامش عمیقی به آلیس می‌دهد. این قدرت و عظمت انرژی درونی یک مادر است که می‌تواند شالوده‌ی یک زندگی پر از التهاب و دشوار را همچنان سرپا نگه دارد. در این کتاب تمام زنان به هم قول می‎دهند، برای زنده ماندن و زندگی کردن، برای دوام آوردن و شکوفا شدن. حضور این چهار زن در کنار هم تصویر کاملی از پروتوتایپ یک زن می‌دهد. تمام صفات ظاهری و درونی این افراد در کنار هم آن‌ها را به تکامل می‌رساند و کمک می‌کند تا در مسیری که ابتدا خیلی گنگ و مبهم به نظر می‌رسید، با اطمینان بیشتری حرکت کنند. آلیس زنی است که از همان ابتدا زویی را به تنهایی بزرگ کرده است. زویی هرگز پدرش را ندیده است، او حتی نمی‌داند شاید یکی از همین مردانی که یک روز صبح در راه مدرسه از کنارش می‌گذرند، می‌تواند پدرش باشد. برای زویی تمام دنیا و زیبایی‌های آن در مادرش خلاصه می‌شود. و این چیزی فرای صمیمیت و دوست داشتن است. زویی برای زنده ماندن مادرش را می‌خواهد و آلیس مدام با این فکر کلنجار می‌رود که اگر روزی سرطان امانش نداد و زویی تنها ماند، چه اتفاقی برایش می‌افتد. سونجا که مددکار بیمارستان است، طی مدتی که مادر زویی برای انجام عمل جراحی در بیمارستان بستری است، به او سر می‌زند تا از وضعیتش مطمئن شود. حتی حتمال این می‌رود که شاید زویی مجبور شود به یکی از موسسه‌های حمایت از کودکان بی‌سرپرست برود. اینجاست که سونجا، کیت و آلیس مانند یک ارتش متحد کنار هم می‌ایستند، و جلوتر از همه خودِ زویی ایستاده، دختری که در کنار این سه زن توانسته خودش را جور دیگری ببیند و برای زندگی خودش و مادرش بجنگد. این کتاب فقط یک داستان جذاب و تاثیرگذار نیست. در اینجا نویسنده از مسائل اجتماعی و روان‌شناسی خاصی حرف زده که شاید پیش از این کمتر آن‌ها را دیده یا شنیده باشیم. او به سراغ نوجوانانی رفته که از اختلال اجتماعی و آدم‌گریزی رنج می‌برند. توصیفات نویسنده و شرح حال زویی زمانی که دچار حمله‌ی هراس می‌شود، بسیار زنده و ملموس است. موضوع فقط خجالتی بودن و کم‌حرف بودن نیست. زویی در هر حمله می‌میرد و زنده می‌شود و این اتفاق آن‌قدر قوی است که گاهی نمی‌داند کابوس‌هایش تبدیل به واقعیت شده‌اند یا این واقعیت است که مثل یک کابوس همه جا همراهش می‌آید. مشکلاتی که این افراد با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، در کنار مسئولیت‌های سنگینی که متوجه خانواده‌ی آن‌هاست، از چیزهایی است که می‌تواند دید مردم را در برخورد با چنین افرادی به کلی تغییر دهد🤍🧡
زی زی
خوندن این کتاب برای من خیلی لذت بخش بود. مثل خوردن نوشیدنی داغ در حالی که بیرون برف میباره و تو پشت پنجره ایستادی و با لذت بیرون رو نگاه میکنی و جرعه جرعه نوشیدنی ات رو مینوشی و وجودت غرق حال خوبه. یه رمان زنانه بود. شخصیتها و ماجراهاشون برام دوست داشتنی بودن
مهسا
کتاب به موضوعات خوبی پرداخته بود و درون مایه ی روانشناختی داشت و داستان جذابی داشت .فقط ویراستار خوبی نداشت و اشتباهات تایپی و املایی داشت درکل واقعا ارزش خوندن دارد

حجم

۳۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۲ صفحه

حجم

۳۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد