نظرات کاربران درباره کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

با ابراهیم گلستان روزهایی دمخور بودم که استخوان هایم زیر فشارهای روزگار ترق ترق صدا می کردند، قدم هایم لرزان بودند و چشم هایم جهان را تیره و تار می دیدند. گلستان همچون کوه بلندی که همه دامنه ها و گردنه های خود را پشت سر گذاشته در این روزها نشان دور اما استواری بود که رهگذرهای راست را نشان می داد. او با چشمان باز حقیقت را دیده، با شجاعت طعم های روزگار را چشیده و با ماجراجویی مسیرهای سخت و منازل تنهایی را برگزیده است. هر چه به پایان کتاب نزدیک تر می شویم گلستان بیشتر غوغا می کند و بیشتر اندوخته های روحی و معرفتی اش را از عمق پرملاط و سرد و گرم چشیده اش برملا می کند. چه گنجی زیر بداخلاقی ها، وسواس ها و سخت گیری های گلستان خوابیده است. نزدیک شدن به او و آداب اندیشه او سخت است، اما وقتی نزدیک تر شویم تازه لطافت روح و‌ بلندی اندیشه اش را در می یابیم. او زیسته است آنچه را که باور داشته است. گلستان پرچم دار جنگ با ابتذال است و هیچ گاه از حرکت در خود و برای رقابت با خود قبلی اش از پای ننشسته است. ممنون که بودی و هستی ابراهیم گلستان. (متن نیاز به ویرایش ساختاری دارد برای تفکیک بخش مصاحبه کننده و مصاحبه شونده).

تو حرفاش گاهی تناقض دیده می‌شه به نظر من، نظرای جنجالی هم داره راجع به آدمای دیگه که معروف‌ترین‌شون شاملو، آل‌احمد و نجف دریا‌بندری هستن، ولی یه گفتگوی جذاب و خوندنیه راجع به ادبیات و سینما، من که دوست داشتم.

ابراهیم گلستان آدم بزرگی است در هنر معاصر کسی که در داستان و فیلم کار های نوی کرده، البته با شاملو و خیلی های دیگر خوب نیست می توانی با او موافق نباشی اما خواندن آرا و افکارش برای آگاهی از تاریخ هنر و سینمای معاصر در این کتاب مفید است

سالهایی که دانشجوی فیلمسازی بودم فیلم‌ها و آثار ابراهیم گلستان این غول سینمایی منحصر به فرد رو به شکل جدی پیگیری می‌کردم. در اون زمان چند وقتی با آقای پورعظیمی به دلایلی هم اتاق بودم و گویا همون روزها روی این کتاب کار می‌کرد و البته از این موضوع هیچ اطلاعی نداده بود و ای کاش مخفی نکرده بود چه بسا می‌تونستیم برای دستیابی به نتیجه‌ای بهتر در قبال مسئولیتی که برای‌ این کتاب به عهده گرفته، پیشنهاد‌های ویژه‌ای به ایشون داشته باشیم. به هر صورت مطالعه‌ی این کتاب رو حتی با همین فرم تدوین و تنظیم *به شدت توصیه می‌کنم* . از طرفی این فرم و محتوای مقدمه‌ی ایشون بر این کتاب رو درک نمی‌کنم و اینکه از اساس آیا با این مسئولیتی که داشتند، نیازی بود که بخوان مقدمه‌ای با نگاه تحلیل‌ شخصیت، راجع به جایگاه هنری و اجتماعی گلستان بنویسند؟ در صورت لزوم بهتر بود جناب فیاد شخصا وظیفه‌ی تحلیل و نقد هنری یا شخصیتی گلستان رو به عهده می‌گرفتند و اگه نیاز به توضیحاتی تکنیکال در زمینه‌ی تدوین و تنظیم این مکالمه وجود داره، جناب پورعظیمی با توجه به تحصیلات عالی‌شون در قالب توضیحات ارائه می‌کردن و نیازی به افاضت ایشون برای کسب اعتبار شخصی در متنی مضاعف نبود. از این جهت عرض می‌‌کنم که ایشون نسبتا شتابزده عمل کرده و دلایل قابل قبولی برای نرسیدن به ساختار و تدوین بهتر این کتاب نداشتند. *در نهایت بازهم با تاکید، لذت آشنایی بیشتر با اندیشه‌ی گلستان و دریافت مفاهیم درجه‌ یک و جذاب این کتاب رو توصیه می‌کنم.* .