نظرات کاربران درباره کتاب نا

در کل کتاب خوبی بود برای من که تا حالا زندگی نامه ایشون رو نخونده بودم جالب بود.اما وقتی اخبار انتشار کتاب منتشر شد با توجه به اسم خاص کتاب انتظارم خیلی فرا تر از یک زندگی نامه ساده بود. فکر میکنم اگر کسی قبلا زندگی نامه ایشون رو خونده باشه این کتاب خیلی چیز جدیدی براش نداشته باشه.

«حیف این مرد که زیر خاک برود» واقعا مظلومانه زندگی کردن و مظلومانه به شهادت رسیدند و گمنام بودند نابغه ای که باید در زمان و مکانی دیگر به دنیا می آمد

من بعد از این خوندن این کتاب ، آثار شهید صدر رو هم مطالعه کردم که عالی بودن 👌🏻🌸 مثل فدک در تاریخ ،علوم قرآن ،انسان و عبادت، سنت های تاریخی در قرآن کریم خصوصا فدک در تاریخ

بسم‌الله الرحمن الرحیم فکر می‌کردم اگر اهل‌نجف باشم یا بشوم، انگار دنیا را به من داده‌اند و می‌توانم تا اخر دنیا کیف کنم و لذت ببرم. سید محمدباقر هم لذتش را برد، خصوصاً در جلسات درس حضرت پدر، اما مشکلات هم بود و نمی‌توانست بی‌تفاوت بماند. این بود که در نجف ماندگارشد، نجفی ماند و همان‌جا هم شهیدش کردند. می‌توان نجف بود و ماه‌ها جز از روی بام نتوان به حضرت پدر سلام کرد. کسی که نابعه حوزه بود و قبل از بلوغ، مجتهد شد. کسی که مُرام و نبوغش را روی سرش می‌گذاشت و درس و یادداشت‌هایش را در کنار بازی بچه‌ها می‌نوشت. بر خلاف خیلی از علما، عاشق دختر بود... بالاخره بعد از چندماه حبس خانگی، روز موعود فرا رسید. وقتی که دیگر مردم شهر، کاری به کارش نداشتند. فردای آن‌روز، دنبال خواهرش هم آمدند. و سرنوشت خواهر و برادر با هم رقم خورد. سه روز بعد همسرش، با فرزندان و مادر شهید صدر، به کاظمین رفتند... پسر عمو را خبر کردند و پیکر بی‌جانش را به او سپردند و تنهایی عزیزانش را دفن کرد. * همسر تا بعد مرگ مادرشوهر، راز شهادتی را که از رادیوی ایران شنیده بود را در دل نگه‌داشت... نا را بخوانید... شهید صدر که تهرانی‌ها نامش را در حد بزرگراهی می‌شناسند، خیلی بزرگتر و فراتر از تصور ما بوده... یادش گرامی * پ.ن: ۱- رزق سفر عتبات امسال. ۲- قلم مریم برادران را برای کتاب‌های کوتاه، بیشتر می‌پسندم. زندگینامه‌های بلندش مستند نویسی‌اش بیشتر است تا داستان‌پردازی! کمی خسته‌کننده می‌شود، کاش به فضای داستان کار بیشتر پرداخته می‌شد. ۳- شهید صدر در کنارش خواهری داشت مبارز، مقاوم، همراه، همقدم. شهید علویه آمنه صدر که با نام مستعار بنت‌الهدی می‌نوشت. او را هم با برادر شهید کردند. پس از آنکه صدام، بنت الهدی را به قتل رساند، بعضی به او گفته بودند: چرا خواهر صدر را به قتل رساندی؟ او در پاسخ گفته بود:«من قضیه حسین(علیه‌السلام) را تکرار نمی‌کنم. زینب (سلام‌الله علیها) بعد از برادرش، زنده ماند و یزید و آل‌امیه را رسوا کرد.»

لطفاً بزاریدش در قسمت طاقچه بی نهایت

نسخه چاپی رو خوندم. از لذت این کتاب همین قدر بگم که ۴ ساعت پشت هم خوندم تا تموم شد . و کاش تموم نمیشد ، مثه شهید صدر

عالی بود! حقیقتا وجود چنین کتاب هایی که تاریخ زندگی مجاهدانه‌ی علمایی همچون شهید صدر رو بازگو می کنه بشدت نیازه. و یک جمله؛ انتهای کتاب یاد تعبیری از حضرت علی علیه السلام افتادم : ألمَوتُ فی حَیاتِکُم مَقهورینَ وَ الحَیاةُ فی مَوتِکُم قاهرین؛ مرگ در زیستن ذلیلانه‌ی شما و زندگی در مرگ عزتمندانه‌ی شماست!

سرگذشت نخبه ای که می‌خواست عراق رو از ظلم و فلاکت نجات بده و اون رو شاید تبدیل به ایرانی بکنه که امروزه ملجأ و پناهگاه تمام مسلمانان در جهان هست، اما توسط دولت و بعضی از ملت کشته‌شد. کتابی خوب از زندگی‌نامه شهید سیدمحمدباقرصدر که اگر به دست دولت بعث عراق کشته نمیشد، شاید امام خمینی عراق می‌شد و اون رو نجات می‌داد. کتاب خوب و روونی هستش و به عنوان یه زندگی‌نامه خوب میشه ازش یاد کرد. توصیه میشه به همه خصوصا اهل علم و کتاب که بخونن.

بسم الله.. شهیدصدر کیست ؟ _جمع بین ایمان + نبوغ + تلاش بی وقفه + عشق و احساسات‌.. شخصیت شهیدصدر شخصیت های فوق العاده اسلام است و از محدود متفکران و ایده پردازان اسلامی. _ به شدت توصیه می شود.

اسامی مشابه در کتاب زیاد هست حتما به قسمت شجرنامه مراجعه کنید و یک کاغذ کنار دستتون بزارید و اسامی و یادداشت کنید یا نسبت هاشون تا گیج نشید. از خودتون ساعاتی همنشینی با این عالم مظلوم و جلیل القدر رو دریغ نکنید.

گوشه هایی از زندگینامه ی فیلسوف، متفکر و نابغه ی بزرگ جهان اسلام، شهید سید محمد باقر صدر. دانشمند بزرگی که فقط به دلیل عدم همکاری با حزب بعث، ناجوانمردانه به دست آن شقی های روزگار به شهادت می‌رسد. سید محمد باقر صدر نابغه ای ست که در سن سیزده سالگی، کتاب وزین فدک در تاریخ را می‌نویسد و هنوز به سن تکلیف نرسیده‌ مجتهد می‌شود و در آخر عمر, روزها با خانواده و فرزندان کوچک‌شان،توسط حزب بعث، بدون آب برق و غذا در خانه خود محاصره میشوند و با گرسنگی می‌جنگند و صدای رسایی از مردم هم بلند نمی‌شود. انتهای کتاب را با اشک به پایان رسانیدم. حتما کتاب را تا انتها بخوانید و بر مظلومیت این سید و خانواده اش، بگریید تا سینه تان مالامال از خشم جنایتکاران تاریخ شود. حقیقتا شهادت مظلومانه ی او و خواهرش و نیز صبر و تحمل این مصیبت توسط همسر و فرزندان و مادرش، دل آدم را به درد می آورد. باشد که بیدار شویم و در آن صراط مستقیم الهی _که با خون این صالحان و مصلحان، روشن و واضح گشته_ راه را تا سر منزل مقصود بپیماییم .

عالی بود رضوان الله تعالی علیه اگر این شخصیت در اروپا و آمریکا بود امروز تمام دنیا او را می‌شناختند در غربت و مظلومیت به شهادت رسید و هیچ اعتراض گسترده ای شکل نگرفت

فوق العاده عالی...واقعا خواندنی...

من فکر می کنم همه مردم دنیا لازم دارن کتابهای این مدلی رو بخونن تا باحقیقت مردان خدا آشنا بشن تا هر کسی تنونه خودش رو جزو این قشر جا بزنه.

دوست داشتی :)) و تلخ :((

کتاب تقریبا کاملی درباره زندگی محمد باقر صدر . من خودم هیچ آشنایی با ایشون نداشتم و واقعا کتاب برام مفید بود‌. ایشون توی ۱۳ سالگی به درجه اجتهاد در حوزه میرسند و واقعا یک نابغه در علوم اسلامی بودن. همچنین ذکر بخشی از دوران زندگی ایشون که همراه بوده با سرکار اومدن حسن البکر و صدام در عراق و حال و هوای انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران و در نهایت حصر خانگی و اعدام ایشون اطلاعات خوبی بهم داد . حتما پیشنهاد میکنم که بخونید.

بسیار کتاب خواندنی بود. اگرچه اولش؟شک داشتم برای خوندنش ولی الان خوشحالم که خوندمش واقعا امثال محمد باقر صدر چقدر الان وهر زمان دیگری وجودشون برای هر کشوری لازم هست. آدم هایی که نمیذارن اف‌کار پوسیده از هر نوعی روحشون رو خراش بده. داشتم فکر می کردم دنیای الان چقدر حقیر وتک بعدی شده وآدم های زمان صدر چه افکار خوب وایده آل وانسان سازی داشتن. هنوز هم دنیا از آدم های ترسو رتج میبره وهنوز هم محمد باقر صدرها لازمه حتی بیشتر از قبل. وجودم پر از حسرت چرا سوادم در حدی نیست که کتاب هاش روبفهمم

سیزه ساله بود که فدک در تاریخ را نوشت. کتابی که وقتی به دست عالم بزرگ علامه سیدشرف الدین عاملی رسید گواهی داد که، به خدا او مجتهد است. شانزده ساله بود که قدرت اجتهادی خود را در حاشیه ی بر کتاب بلغة الراغبین بروز آشکار داد. علامه سید مرتضی عسکری از ایت الله خویی به خوبی شنیده بود که اجتهاد سیدصدر از چهارده سالگی مسلم بوده است. فلسفتنا را در حدود بیست و سه سالگی به عنوان مبنای نظری شکل گیری حکومت در قبال اندیشه های الحادی مارکسیسم به تحریر درآورد. تمام دغدغه اش کشیدن علوم حوزه به سطح اجتماع بود تا در زندگی مردم تمدن ساز شود. بی بی به او می گفت: شما را نذر خدا کرده ام و این کلام روح سید محمد باقر را خرم می کرد... و خدا سرانجام نذر این مادر را به زیبایی پذیرفت... در راه خدا آن قدر مجاهدت کرد تا اینکه رژیم بعث این نابغه ی دهر را در منزلش محاصره کرد. حتی چند مدتی آب و برق را هم قطع کردند و اجازه رسیدن مواد غذایی را هم به سید محمدباقر و خانواده اش ندادند. آن قدر سکوب و اختناق را شدت دادند که خیالشان راحت شد، در پس شهادت سید محمدباقر صدر، درسی تعطیل نمی شود، مجلس فاتحه ای برگزار نمی گردد و اگر کسی نامی از او می برد دیگران به سکوت دعوتش می کردند. غربت بود که تا چهارده سال قبر او مخفی بود. بعد چهارده سال با اجازه سید حسین آل بحرالعلوم در سال ۱۳۷۳ نبش قبر صورت گرفت و با پیکر سالم شهید صدر روبرو شدند، او را در مکانی دیگر دفن کردند اما بار دیگر از ترس بی حرمتی ماموران دولتی در سال ۱۳۷۶ نبش قبر صورت گرفت تا اینکه در سال ۱۳۸۱ و بعد از سقوط حزب بعث، محل دفن شهید صدر اعلان شد. اما قبر خواهر فهیمه و شهیده اش آمنه(بنت الهدی) همچنان مخفی است.

کتاب قابل استفاده ای است،آدمو در تاریخ غرق می کنه و از اواسط غصه دار با شخصیت های داستان جلو می رود و مرتب افسوس می خورد که همچو مجتهد نظریه پردازی گرفتار خناسان شده، صد افسوس که دنیا محروم شد.

کتابی روان و جذاب و برخوردار از اطلاعات جامع و البته مختصر و مفید درباره شهید والامقام آیت‌الله سید محمدباقر صدر. کتاب علاوه بر آشنایی با این نابغه و اندیشمند بزرگ جهان اسلام، لحظه‌های بسیار خوبی را برای تفکر و پرسش درباره انسان و زیستن رقم می‌زند. خواندنش برای هرکسی که در پی آشنایی با نمایی شگفت از انسانیت باشد، جذاب و آموختنی است.