نظرات کاربران درباره کتاب چیزهایی که نمی‌توانیم بگوییم

زیبا وجذاب وخواندنی جنگ جهانی دوم شش سال طول کشید.واینهمه رمان وفیلم فوق العاده درباره اش نوشته وساخته شده.وقتی این رمان زیبا رو خوندم وبی اختیار اشک ریختم.یادم اومد ما هشت سال جنگ وحشتناکو پشت سر گذاشتیم.ای کاش رمان وفیلم وداستان اینقدر قوی وتاثیر گذار هم در مورد جنگ تحمیلی خودمون نوشته وساخته می شد.ما قهرمانهایی به مراتب از جان گذشته تر وعاطفی تر از توماس داشتیم.که حق مطلب در مورد اونا ادا نمی شه. یه مورد خیلی مهم در مورد توماس وقهرمانهای دوست داشتنی رمانهای غربی اینه که انسانی اند.مبری از خطا نیستند.باهاشون احساس هم ذات پنداری می کنیم. ولی در مورد خودمون متاسفانه با افراط قهرمانهارو دور از دسترس نشون می دیم.البته رمانهای فارسی خوب کم نداریم.ولی استفاده از تجارب بقیه هم مفیده.

چه داستان قشنگی داشت و از همه مهمتر چه عشق قشنگی تو دل داستان بود:) واقعا زیبا بود و در عین حال دردآور، اینقدر منو با خودش درگیر کرد که هروقت بهش فکر میکنم قلبم درد میگیره شخصیت توماس و خیلی دوسداشتم عشق و فداکاریش قلبمو درد اورد *امیدوارم همونطور که همیشه میگفت راه رسیدن به همدیگرو پیدا کنن*عشق اونا واقعا بزرگتر از جنگ بود):)

وقتی کتاب شروع کردم دیدم درباره جنگ جهانی اولش خواستم ادامه ندم چون قبلا داستان های زیادی از جنگ جهانی خونده بودم که فوق‌العاده بودن اما خوب فکر می کردم دیگه برام جذابیتی نداره این سبک اما بعد از چند صفحه دیگه نتونستم کتاب کنار بزارم و یه شب تا صبح تمومش کردم بازم پایان کتاب فقط تونستم بگم لعنت به جنگ که انسان ها به روز انداخت و چه زندگی هایی که نابود نشدن..... این کتاب یه ویژگی مثبت نسبت به رمان های دیگه با موضوع جنگ جهانی داره و اونم اینه که قسمت هایی از رمان برمی گردیم به زمان حال و با لهستان زمان حال آشنا میشیم برای من جذاب بود چون تا قبل این کتاب فقط از لهستان زمان جنگ داستان خونده بودم رمان بی نهایت جذابی بود

کتاب درمود جنگ لهستان بود و خیلی منو یاد کتاب دختری که رهایش کردی مینداخت ولی جذاب بود و انتهای کتاب جذاب تر و پر کشش تر بود

کتاب خوبی بود اما یه جاهایی خیلی غیر واقعی بود مثلا اینکه آلینا میتونست بعد از جنگ برگرده و دنبال امیلیا و خواهرش ترودا و حتی توماس بگرده ولی هیچوقت این کار رو انجام نداد این خیلی غیرواقعیه که برای جولیتا و آلیس هیچی تعریف نکرده بود. نمیدونم شاید من زیادی واقع نگر هستم

مدتها بود که هیچ کتابی اینجوری به دلم ننشسته بود خیلی خوب و جذاب بود . کتاب (خالکوب اشویتس )در مورد اردوگاههای کار اجباری جنگ جهانی دوم و همینطور (انسان در جست و جوی معنا )هم تا حدودی در همین مورد هست. در این بازه زمانی به یهودی ها خیلی ظلم شد . کتاب صبح فلسطین یا زخم داوود رو هم بهتون توصیه میکنم درباره ظلم یهود به ملت فلسطین هست حتما بخونید...

داستان به شدت جذاب و گیرایی داشت و خیلی خیلی جذاب بود. چند جا تا مرز گریه پیش رفتم. بسیار تاثیرگذار بود. توصیه میکنم حتما بخونیدش.

امتیازم ۴.۵ عه ولی بهش ۵ ندادم چون کتابی که واسم ۵ میگیره تو یه لول دیگس و با اینکه اینم کتاب خیلی خوبی بود ولی اونجوری نبود. روایت و داستان کتاب خیلی قشنگ بود و بین بقیه کتاب های جنگ جهانی دوم که خوندم این داستان خلاقانه ای داشت و از لحاظ تاریخی هم درست بود. بیشتر مشکل کتاب تو شخصیت پردازی مخصوصا شخصیت آلیس و جولیتا بود. دارم سعی میکنم بدون اسپویل بنویسم پس نمیتونم توضیح بدم ولی طبق بک گراند و خانواده جولیتا نباید این شکلی بار میومد. یکم عشق آلینا و توماس هم میشد بیشتر بهش پرداخته شه تا قابل درک باشه که البته یه بخشیش به خاطر سانسوره. در کل کتاب خیلی خیلی خوبی بود بین این کتاب و دختری که رهایش کردی، این یکی رو بهتون پیشنهاد میکنم چون تم داستانی جفتشون شبیه همه.

کتاب روایتِ دو زندگی مرتبط به هم؛یکی در زمانه کنونی و دیگری در جنگ جهانی دومه که این بخش کتاب کشش بیشتری داره برای یه بار خوندن خوبه

عالی بود. انسانهای بزرگ همیشه زندگی را باشکوه می کنند. داستانی از جنگ جهانی دوم و انسان کشی نازیسم که با تمام تلخی هایش نتوانست زیبایی عشق را نابود کند.

خیلی جالب و خوب بود حتما بخونید البته یه جاهایی جزئیات زیادی داشت

فوق العاده بود.

داستان بسیار بااحساسی داشت وباعث میشه نسبت به جنگ ودیگر ادیان دید بازتری داشته باشیم

یک کتاب عالی پر از احساس عشق،ناامیدی،ترس آرامش.

چرامتو گزاشتید تو رودرواستی من که هنوز نخونم اینکتابرو در ضمن تازه رسیدم بازکردم گوشی رو اونم پسرم امیر زنگ زد برداشتم چطوری یهویی شماره ارمینرو نوشتید

نمیدونم چی بگم درباره ش اما وقتی تمومش کردم و دیدم بالشتم خیسه فهمیدم ارزش داشت که براش وقت گذاشتم

خیلی خیلی داستانش جذاب بود و خب اصلا نتونستم حدس بزنم آخرش چجوری تموم میشه.. تلخ بود ولی عشق رو قشنگ نمایش داده بود

قصه ی کتاب در حاشیه روستایی در لهستان اتفاق میفته داستانی عاشقانه در میانه ی جنگ جهانی دوم، داستان عشق، فداکاری ، مرگ و جدایی... اگر قبلا کتابهایی مثل "خالکوب آشویتس، دختری با کت آبی ، دختری که رهایش کردی" رو خوندین و براتون جذاب بوده این کتاب هم براتون جالب خواهد بود، البته در اواسط کتاب، کمی قصه افت میکنه و در انتها همه چیز سریع پیش میره! اینکه چرا شخصیت اصلی قصه هیچوقت طی این سالها به زادگاهش برنگشته و فقط منتظر مونده جزو باگ قصه است

کتاب زیبا روان و جذابی بود خیلی خوب نوشته شده بود و شما باهاش هم ذات پنداری میکردی البته کمی از منطق دور بود ولی خب داستان است دیگر ،

واقعا داستان به شدت زیبا و تاثیر گذاری بود💯 و همچنین قلم بی نظیر نویسنده و ترجمه عالی،جذابیت این کتاب را دو چندان کرده بود.

خیییییلی قشنگ بود بشدت زیبا و تاثیرگذار دو روزه خوندمش

به نظر من مهم تر از خود داستان،ترجمه ش بود که خیلی خیلی عالی و روان بود که این باعث جذب بیشتر خواننده میشه.

چقدر کتاب جذابی بود ،یه جورایی مثل دختری که رهایش کردی ولی خیلی خیلی احساسی و قشنگتر اگه عاشق رمانهایی با موضع جنگ جهانی هستید این کتاب رو پیشنهاد میکنم

داستان بلند زیبا و دلنشینی داشت با پایانی غیر قابل پیش بینی

کتاب داستان زیبا و البته غم انگیزی دارد . رنج انسانهایی که زمانی و از بخت بد در یکی از سیاه ترین دوره های تاریخ روی کره خاکی زیسته اند. البته داستان کتاب برای من شباهت زیادی داشت به دختری که رهایش کردی, نامه و پیش از آنکه مال شما باشم. روی هم رفته خوندش رو توصیه میکنم

خوندن این کتاب علاوه بر اینکه اطلاعات تاریخی بهمون میده در مورد جنگ جهانی و نسل کشی ها، یه کتاب عاشقانه لطیفه که خیلی جاهاش شما رو سورپرایز میکنه. ترجمه خوب و روانی داره و بعضی جملات این کتاب عجیب قلب ادم رو تاچ میکنه❤️

داستان های جنگ همیشه تلخ‌اند، ولی پایان شب سیه سپید است... بیشتر از اونکه خط اصلی داستان من و جذب کنه، روایت یک مادر از فرزند اوتیسمی جذاب و بحث برانگیزه

گاهی موقع خوندنش دستام کاملا یخ میکرد

کتاب خوبیه ولی اینکه خانواده ی آلینا باهاش مثل یک بچه ی 5 ساله رفتار میکنن واقعا برام آزار دهنده است. البته باید بگم خود آلینا هم عین بچه ها رفتار میکنه. ولی فارغ از این، داستان پر کششیه.مخصوصا اخراش واقعا غیر قابل پیش بینی بود. دوسش داشتم.

کتاب عالیه و واقعا ارزش وقت گذاشتن رو داره . حس داستان فوق العادست . بخش هایی از کتاب در مورد جنگ و جنایت های نژادپرستانه هست و خیلی خوب و روان توضیح داده شده .

رمان بسیار زیبایی بود ممنون

عاشقش شدم😍😍🙏🏻😭

کتاب خوبیه وخیلی قشنگ حس مادرانه رو به تصویر کشیده

کتاب جالبی بود،موضوع جنایت نازیها در لهستان آمیخته با عشق پاک دو جوان که جنگ موجب جدایی و مسایل متعددی میگردد،من داستانش رو دوست داشتم

بار دیگر داستانی از جنگ جهانی ، آشویتس،باردیگر زندگی ،امید ، جبر ، عشق ، انسانیت و ...

داستانی درباره یک خانواده لهستانی از آغاز جنگ جهانی دوم تا امروز. رازهایی که سالها مخفی مانده و امروز نسل سوم باید آنها را رمزگشایی کند ‌. بسیار دوست داشتم کتاب را . ترجمه بسیار روان و درجه یک ویراستاری صحیح

یه جاهایی از کتاب رو دوست نداشتم، اما کلیاتشو دوست داشتم.

روایتی جذاب از عشق، مقاومت و قلب‌های شکسته سال 1942 اروپا در چنگال بی‌رحم جنگ گرفتار است. دختری جوان در میان دیوارهای اردوگاه پناهندگان روس سوگندهای ازدواجش را بر زبان می‌آورد؛ غافل از این‌که این تصمیم قرار است سرنوشتش را رقم بزند و دروغی است که تا قرن بعد مسکوت می‌ماند. آلینا زیاک از نُه سالگی می‌دانست که قرار است با بهترین دوستش توماس ازدواج کند. حالا آلینای پانزده ساله که با توماس نامزد کرده، متوجه حضور سربازان نازی در مرزهای لهستان می‌شود. اما همسایگانشان می‌گویند هیچ خطری متوجه آن‌ها نیست و او هم باور می‌کند و رؤیای بازگشت توماس از دانشگاهش در ورشو و ازدواجشان را در سر می‎‌پروراند. اما کم‌کم نازی‌ها همه‌جا را اشغال می‌کنند و ترس و تنفر در روستایشان رخنه می‌کنند. وقتی زندگی‌شان به‌مرور از هم می‌پاشد، توماس ناپدید می‌شود. حالا آلینا که برای بازگشت عشقش لحظه‌شماری می‌کرد، تنها امیدش به شنیدن خبری از اوست و تمام تلاشش را می‌کند که خودش را از چشم یکی از سربازانی که به مزرعه‌شان سرکشی می‌کند، دور نگه دارد. با این حال، او این بی‌خبری رعب‌آور را به عزادار شدن ترجیح می‌دهد.کلی ریمر نویسنده‌ی استرالیایی است که چندی از رمان‌هایش در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و یواس‌ای تودی قرار گرفته‌اند. آثاری همچون: «دختر مخفی»، «چیزهایی که نمی‌توانیم بگوییم»، «پیش از آن‌که بگذارم بروی»، «حقایقی که هرگز به تو نگفتم» و «یتیم ورشو». کتاب حاضر «چیزهایی که نمی‌توانیم بگوییم»، محبوب‌ترین و پرمخاطب‌ترین کتاب ریمر است که سال 2019 آن را نوشته است. این کتاب به بیش از بیست زبان ترجمه شد و در سراسر جهان با استقبال مخاطبان مواجه شد. ریمر هم‌اکنون در سیدنی استرالیا زندگی می‌کند.✨🌿🍂

کتاب زیباییست. داستان زنی لهستانی در زمان جنگ که با دوست همسرش از کشور فرار میکند تا یک حلقه فیلم به انگلیسیها برساند.اما همسرش لو رفته و اعدام میشود و او سالها منتظر میماند. در حالیکه دخترش آندوست را پدرش میداند.