نظرات کاربران درباره کتاب نزدیک خانه

اصلا نمیدونم چجوری شروع کنم! اول که خوندن رو شروع کردم زیاد جذبم نکرد. چند روز طول کشید تا کم کم و چند صفحه ای جلو برم تا یک چهارم اول کتاب رو بخونم. و دقیقا کشش داستان از همین حدودا شروع میشه. از اینجاست که تعلیق فراوون و معما پشت معما شروع میشه جوری که دیگه نمیخوای یه لحظه کتابو ول کنی . مدام فکر میکنی حدست درسته و همه چی رو فهمیدی، ولی نه! قضیه اونقدرا که فکر میکنی ساده نیست و باید کلی بازی بخوری تا دقیقا تو سه چهار صفحه آخر بفهمی چی به چیه! داستان تا اون آخرش کشش داره و دنبال خودش میکشونه مخاطب رو. و پر از غافلگیریه. توصیه میکنم مثل من گول اوایل کتاب رو نخورید و خسته نشید. زود بخونید تا به جاهای قشنگش برسید. داستان جذابی داره.

کتاب ۴۵۳ از کتابخانه همگانی ، داستان پر کشش و جذابی بود با یک پایان بندی خوب. ترجمه و ویرایش می‌توانست خیلی بهتر از این باشد !!

اول از ترجمه شروع میکنم که متاسفانه ایرادهای بسیاری داشت. از ترجمه ی تحت الفظی ضمایر تا ترجمه نکردن برخی کلمات مثل کلمه تین ایجر که به معنی نوجوان هست. در قسمت هایی از کتاب کلا متوجه جملاتی که در حال خوندنش بودم نمی شدم. یک سری کلمه ی بی ربط که خب قطعا جملات معناداری در زبان اصلی بودن ولی در برگردان حوصله ای برای ترجمه مفهومی اونها نشده بود. اگر جذابیت خود داستان و‌پرکشش بودن خرده ماجراها نبود احتمالا به خوندنش ادامه نمی دادم. البته اسامی هم تا حد زیادی گیج کننده بودن. اگر از این کتاب خوشتون اومد یک کتاب ایرانی با همین فضا و پر از خرده داستان به همین سبک رو بهتون پیشنهاد میکنم. کتاب وقتی خورشید خوابید از مجید اسطیری

داستان جنایی معمایی جالبی بود هر چند موصوع ناراحت کننده ای داشت. ادامه نظر حاوی اسپویل هست اگه کتاب رو نخوندید بقیه این نظر رو نخونید. . . . . . . . . . . . . در انتها دلم برای شارون خیلی سوخت به نظرم مجازات حکم قتل خیلی بیشتر از جرمش بود. با توجه به اینکه هم در کودکی و هم در بزرگسالی مورد بی اعتنایی و ظلم قرار گرفت حقش نبود در انتها به جرم قتل محاکمه یا احیانا اعدام بشه.... با همه اینها آخر داستان کمی غیرمنطقی تموم شد. حتی کاملا معلوم نشد مشکل اصلی پسر آدام که منجر به خودکشیش شده بود چی بوده!

سبک نوشتاری و سیر داستان خوب بود، اما اصل موضوع کمی غیر قابل باور بود خطر اسپویل، نخونید ادامه رو: . . . . . . . . . . چرا باید به پدر و مادر مشکوک بشن، به نظرم این آخرین گزینه باید باشه اما معمولا تو کتاب ها همون اول میزارنش! اسپویل شدید::::: . . . چطور ممکنه دختر هشت ساله چنین برنامه ای بریزه و چنین کارهایی رو انجام بده؟؟؟ دور از ذهن بود در هرحال داستان پر کششی بود، و از اینکه دختر زنده بود من خوشحال شدم اما یه سری چیزها هنوزم اذیت میکنه

ژانر کاملا پلیسی و جنایی بود. پرونده ی گم شدن یک دختر هشت ساله و داستان های پیرامون آن. کتاب هایی مشابه این داستان با داستان پردازی بهتر و جذاب‌تر کم نیستن. در انتها شگفت زده شدم. خوشحال برای بچه ها و ناراحت برای شارون. واقعا اون خانوم براش مهم نبود که یک نفر محاکمه شه؟

اگر میخاهدی متوجه بشید یک ترجمه بد چطور میتونه یک کتاب خوب رو نابود کنه این کتاب رو بخونید... ترجمه پر از غلط، حوصله سربر، و از همه بدتر گنگ! اصلا یه جاهایی مشخص نیست کب داره دیالوگ رو میگه، گیجت میکنه، شخصیتهایی ک همینطوری میان و میرن و... از ترجمه ک بگذریم، شخصیت پردازی توی این کتاب اصلا وجود نداره.یعنی حتی دیونه شخصیت هم خوب درنیومده. اما 30صفحه پایانیش خوب بود.ولی نمی ارزید بخاطر 20، 30صفحه بیای 400صفحه رو بخونی.

کتاب خوب و تقریبا غیرقابل پیش بینی ای بود. من نمی تونم بگم پیشنهاد می کنم یا نه شما بر اساس خلاصه داستان انتخاب کنید که می خواید این کتاب رو بخونید یا نه. من برای خوندن یه کتاب خلاصه ش رو می خونم ببینم دوست دارم یا نه و براتون مهم نباشه بقیه چی میگن! #یک_دوست

من تو کمتر از ۱۰ ساعت تمومش کردم. داستان پرکشش و پر از غافلگیریه. اما آخرش پایانش سوالای بی جواب زیادی تو ذهن خواننده میذاره از جمله ماشینی که توش بچه رو دیده بودن.

داستان جالب و پرکشش بود. چند صفحه مونده به آخر، حس کردم درست متوجه نشدم چی شده، ولی توی صفحه اخر فهمیدم و واقعا غافلگیرم کرد

دیزی هشت ساله ی زیبا و‌باهوش گم میشه ... بری میسون و شارون میسون پدر و مادر و برادرش لئو این وسط بیش از همه بنظر مظنون میان ... تعلیق رمان رو دوست داشتم داستان به خوبی روایت شده بود و روند حل معما پله پله بود و همین امر به شدت ادم رو در گیر میکرد در کل کتاب خوبی بود و تعلیق خوبی داشت

داستان جالبی داشت اما خوب پردازش نشده بود اسامی زیاد و گیج کننده بود ترجمه اش خیلی روون نبود . جذابیت داستان اون قدر بود که ادم رو تا اخر دنبال خودش بکشه و علی رغم اینگه چن بار تصمیم گرفتم خوندنش رو رها کنم اما باز جذبش شدم. اگه ترجمه بهتر و روون تری داشت وخرده اتقاقات داستان ادم رو گیج نمیکرد حتما خوندنش رو توصیه میکردم اسپویل💢💢💢 . . . . . آخرش رو دوست نداشتم یعنی چی بچه رو برداری ببری مادرش هم محکوم به قتل بشه

کتاب خوبی بود پر از تعلیق و هیجان و پایانی به شدت غافلگیر کننده. البته کاش نویسنده در مورد پایان‌بندی اطلاعات بیشتری به خواننده ارائه می‌کرد

از اون داستان‌های جنایی که دوست داشته باشم نبود و ترجمه ضعیف هم خوندنشو سخت‌تر کرد. داستان درباره ناپدید شدن یه دختر بچه ۸ ساله به اسم دیزی هستش. هدف نویسنده ببشتر نشون دادن کودک آزاری و احساسات کسانی بود که بچه‌هاشونو از دست دادن و شاید نشون دادن بی‌عدالتی دنیا‌. قسمت‌های مربوط به بازرس‌ها خیلی گیج‌کننده بود و توضیحات اضافی و الکی داشت، اما با همون توضیحاتم من اصلا نتونستم تا تهش با بازرس پرونده ارتباط بگیرم. به‌هرحال اگه وقت اضافی دارید یه بار خوندنش شاید بد نباشه.

به نظرم با این پایان فقط باید گفت ضعیفترین پلیس و کاراگاه به تصویر کشیده شد

زیاد جذاب نبود ،هیجانی که از یک کتاب جنایی سراغ می گیرید من تند تند رد می کردم و حوصله ام را سر برده بود

کتاب جذابی بود ولی کاش اخرشو بهتر توضیح میدادن و نیمه باز نمیذاشتن اخرش هم همونطور که جدس زدم بود فقط یک کمش فرق داشت ففط کاش اخرش میگفتن که دیزی چطور تونست این کارو بکنه خواننده همش میخوند اخرشو بفهمه ولی اخرش از نظر من حیف خوب تموم نشد کاش همه چی رو قشنگ میگفتن که چجوری اخرش اونجوری شد

کتاب جنایی خوبی بود، واقعا پرهیجان و پرکشش. هر چند که در آخر یک سری چیزها برام منطقی نبود. اما ترجمه افتضااااح بود...

کتاب خوبی بود با یه ترجمه بد که گاهی آدمو وادار می‌کرد برگرده و چند بار یه جمله رو بخونه تا معنیشو متوجه بشه و یه ویراستاری بدتر که انگار اعتقادی به نقطه و ویرگول و سرو ته خط نداشتن

از اون دسته کتاب هایی بود که تا تمومش نمی‌کردی مدام میگفتی خب تهش چی میشه؟ کتاب در عین حال که جذاب بود برام دردناک هم بود ، هر حقیقتی که آشکار میشد منو اذیت کرد و تا آخرین صفحه هم غافلگیری های کتاب تمومی نداشت کتاب از همون صفحه ی اول خوب شروع شد و همون اول هم جذابیت داشت هر چی بیشتر جلو میرفتی سوالای توی ذهنت بیشتر میشد و حتی نمیدونستی به کی شک کنی همه چیز دردناک بود به دید من ولی بازم خوندنش رو دوست داشتم