نظرات کاربران درباره کتاب خواهر من قاتل زنجیره‌ای

داستان درباره دو تا خواهره که در طول داستان میفهمیم تا کجا برای محافظت از هم پیش میرن. حالا یکیشون قاتله و اون یکی دروغگو... جذاب و خوب و کوتاه بود. دو روزه خوندمش. از ترجمه بگم از این نشر بیگانه رو خونده بودم و انتظار ترجمه خوب نداشتم اما ترجمه واقعا خوب بود و از این نظر خوشحالم 😉

خب اصلا شبیه یه کتاب جنایی و راز آلود آنچنانی نبود ولی ایده داستان و روایتش رو دوست داشتم:) پیشنهاد میشه

کوتاه و جالب راجع به زندگی در جوار یک قاتل زنجیره‌ای. داستان «کورد» پرستار بیمارستان و از همه مهمتر یک آدم که روح و شخصیت خودش هم در کنار خواهرش «آیولا» یعنی همون قاتل به قتل رسیده و هرکاری برای محافظت از اون میکنه حتی با وجود اینکه میدونه کسی که این وسط داره بیشترین آسیب رو میبینه خودشه... من فکر میکنم نویسنده حتی اگه آیولا رو قاتل قرار نمیداد شخصیتش، نوع تربیتش، خودخواهیش، توجه بیش از حد همه به اون، حمایتای بیجای مادرش و حماقتا و کوتاه اومدنای همیشگی کورد اونو به اندازه کافی تبدیل به یک موجود خطرناک میکرد؛ حالا فکر کن اینا ویژگی‌های یک قاتل باشه 😶

داستان جالبی بود و کشش نسبتا خوبی داشت.درباره اینکه داستان در مورد چی هست، چیزی نمیگم، چون از اسم کتاب مشخص هست. ⚠️شاید این قسمت اسپویل بنظر بیاد:تو بعضی قسمت ها شخصیت آیولا واقعاً منزجرکننده بود، نه بخاطر قاتل بودنش، بخاطر بد گفتن از خواهرش به دیگران.واقعا چرا اینکار رو انجام می‌داد؟ و اینکه وقتی تموم شد، فکر کردم نیمه تموم موند و پایان باز داشت، ولی وقتی بیشتر فکر کردم، متوجه شدم منظورش اینه که این روال ادامه داره... در کل خوندنش خالی از لطف نیست

ضعفش زود تموم شدنش بود متاسفانه.کاش یکم گسترده تر بود😶

جالبه یه لحظه فکر کنین اگه خواهر یا برادر شما یه قاتل زنجیره ای بود چیکار میکردین ؟ داستان واقعا زیبا بود داستان یه دوگانگی خاصی داره عشق خواهری یا نفرت خواهری ؟ و‌ در آخر هم پایان داستان انگار خودش یه شروعه دوبارست انگار توی یه چرخه بی نهایت با یه خواهر قاتل گیر افتادی و نمیدونی باید چجوری ازش خارج بشی

۷۷. تلاش مترجم برای روایت اصل ماجرا با وجود محدودیت‌ها بی‌نظیر و قابل ستایشه. داستانی کوتاه و جذاب در مورد زندگی دو خواهر (کورد و آیولا) که کورد مدام سعی در لاپوشانی و پنهان کردن قتل‌های خواهرش آیولا داره! رفتارهای هر دو خواهر ریشه در دوران کودکیشون داره که پدری مستبد، قدرتمند و پولدار سعی داشته برای بهبود یکی از معاملاتش از دختر ۱۴ ساله خودش آیولا استفاده کنه! و نهایتا شما رو با این سوال که "اگر شما جای کورد بودید چیکار میکردید؟ به این پنهان کردن ادامه میدادید؟" تنها میذاره.

خوب بود ارزش وقت گذاشتن داشت. پایان خاصی داشت...

""اسپووووووووووووویل"" به نظرم علت شخصیت آیولا، شخصیت پدرش بود،پدر خشنی که با وجود ثروتمند بودنش میخواست تو ۱۴ سالگی دخترش رو به مردی ثروتمندتر بفروشه علت حمایت کورد هم به نظرم ۲ چیز بود (۱) اینکه تو وضعیت مشابه آیولا زندگی کرده بود و آیولا رو درک میکرد و (۲) اینکه آیولا و مادرش هم در مقابل قتل پدرشون با نقشه کورد و با همکاری همدیگه سکوت کرده بودن. کورد با بهانه مجبور بودن نقشه کشتن پدرش رو کشیده بود و آیولا هم تمام مردها رو به همین بهانه میکشد که مجبور بوده که بهش حمله کردن و ... در واقع ریشه تمام داستان در شخصیت پدر خانواده بود و سرآغاز قتل ها هم از قتل پدر شروع شده بود

کتاب جالبی بود همزمان حس تنفر و عشق بین دو خواهر رو نشون میداد 👍👍👍

اگه خواهر دوست داشتنیت یه قاتل زنجیره ای باشه،چه باید کرد؟! یکی از برترین کتابهای سال ۲۰۱۹ گود ریدز.جالب و خوندنی

ایده جدیدی بود.و ازاینکه توی یک کشور آفریقایی روایت میشد هم خوشم اومد.

واقعا شخصیت کورید رو دوست داشتم هیچ وقت دست از حمایت خواهرش برنداشت.کتاب خوبی بود فقط اخرش با پایان باز تموم شد.

1️⃣جنایی زیاد خوندم ولی این از همشون عجیب‌تر بود. . 2️⃣کورد،خیلیا با اون همذات‌پنداری میکنن مثل من! . 3️⃣کوتاه بود و توی سه ساعت خوندمش. . 4️⃣ترجمه‌‌ش هم بدک نبود. •○123○•

وحشتناک بود ، اگ کتابی میخوای که همش حرص بخوری و اخر کتاب بگی خب ک چی؟؟؟ این دقیقا همون کتابه داستان بی سر ته بود بنظر من

توصیه میکنم بخونید البته به 15-14 سال به بالا. فقط یک کم ایرادات املایی داره که اون هم نصفه ی اول کتابه بعد بهتر میشه. خیلی قشنگ بود و قشنگ هم تموم شد. البته بسیار تلخ، کثیف، پلید و بی رحمانیه بود🙂 من خوشم میاد اینجوری ولی اگه خوشتون نمیاد نخونید بهتره می‌ره رو مختون اینقدر جذاب بود تو چهار ساعت و یک روزه تموم شد این هفته 15 ساعت تو طاقچه خوندم که چهارساعتش این کتاب بود 🤩🤩 خیلی مزه داد ممنون از طاقچه و تمام عزیزانی که با نظراتشون من رو راهنمایی کردن که این تجربه ی شیرین رو تجربه کنم 🙂🙂❤️

کتاب فوق العاده ای بود حتی میشد کاملا بصورت نمادین بهش نگاه کرد زمان هایی که ما میون بدی و خوبی بدی رو انتخاب میکنیم و با وجدانمون درگیریم دقیقا حس کورد رو داریم ... بسیار ترجمه روانی داشت و شخصیت پردازی قوی بالاخص آیولا ...

نه ،بازم دوست نداشتم. مطمئنم بعدش نه شادتر شده بودم و نه متفکرتر. حالم گرفته بود.در ضمن از کتاب خواب گران چندلر اقتباس کرده و به نوعی شبیه اونه.

داستان جالبی داشت آدم خسته نمیشه از خوندنش

جالب بود داستان در مورد کورد که خواهرش قاتل زنجیریه ای شخصیت آیولا کفرمو در می‌آورد روند داستان کشش داشت و برام جالب بود اما ته داستان یه ذره زیادی باز بود و تقریبا خیلی تو ذوقم زد! در کل بد نبود

توضیحات و اکثر دوستان دادند..از نظر من این کتاب محتوای خیلی سطحی و روایت ضعیفی داره..شاید ایده بزرگی تو سر نویسنده بود اما از پس نگارشش هیچ جوره برنیومد .چون کتاب و به زبان اصلی مطالعه نکردم راجع به سانسور و یا ترجمه نظری ندارم..اما به هر حال ممنون .

در نوع خودش جالب بود کوتاه بود و یه روزه تمومش کردم البته اصلا داستان معمایی نبود . داستان دو تا خواهر یکی قاتل و دیگری حامی و مراقب خواهر قاتلش اینکه تو افریقا هم بود برام جالب و جدید بود

کتاب بی سر و ته، از اول تا آخر هیچ کششی و هیچ هیجانی نداره و برخلاف عکس روی جلد و اسمش،اصلا جنایی نیست و صفحه آخر به قدری بی معنی و بیهوده کتاب تمام میشه که با خودت می گی حیف وقتم که تلف شد خطر اسپویل: آخر کتاب همه ی آدمای بی گناه مجازات میشن ولی گناهکارا هیچ عقوبتی در انتظارشون نیست

خواهری که باید مراقب خواهر کوچیک ترش باشه! حتی اگه مجبور به همکاری در جرم بشه! از همون اول همه چیز معلومه اما خب داستان کشش داره حرف های خواهره رو به نظرم خیلی کلی گویی میکرد، کاش کمی بیشتر توضیح می‌داد مثلا من نتونستم بفهمم بالاخره خواهره بدگویی میکرده یا تاد خودش نظر منفی داشته!!! کوتاه بودن کتاب خوب بود

⛔خطر اسپویل ⛔ کتاب پر کششی است اما ترجیحم این بود که آیولا توسط پلیس شناسایی و برای یک بار هم که شده‌ با مسئولیت کارهایش روبرو میشد یا کورید میتوانست به عنوان یک شخص مستقل در مقابل تصمیم های اشتباه خواهرش بایستد و با توجه به آسیبی روحی که در کودکی خورده است برای درمان او تلاش کند تا این قتل های زنجیره ای ادامه نیابند. اما با در نظر نگرفتن اخلاقیات هیچ نکته قابل توجهی در کتاب دیده نشد.

کتاب عالی بود شاید با خوندن نظر اسپویل بشه داستان با یه قتل شروع میشه ایولا یه قاتل زنجیره ای هس و خواهرش کورد سعی داره از ایولا محافظت کنه در داستان ثابت میشه که دو تا خواهر چقدر برای محافظت از همه دیگه تلاش میکنن کورد که حالا بخاطر ایولا یه دروغگوی حرفه ای میشه و ایولا که یه قاتل زنجیره ای هس به نظر من ایولا نصبت به قتل ها خیلی بی تفاوت و خونسرد بو و کورد بود که توی این داستان بیشتر اسیب میدید و پدرشون به نظرم خیلی ادم بدجنسی بود فقط من متوجه نشدم پدرشونم به قتل رسونده بودن؟ داستان پر کششیه و به خوبی ادمو سرگرم میکنه من که ازش خیلی خوشم اومد #الکترونیکی #بهترین جنایی3

نویسنده با مشخص کردن پلات اصلی تو اول کتاب انگار یه جورایی یهو به می‌ره به سمت شخصیت پردازی و اتفاقای خاص کم پیش میاد ، پایانش هم آنچنان چنگی به دل نمی‌زد ، شخصیت تاد هم از شخصیت پردازی مناسبی بهره نمی‌برد. شاید اسپویل 👀 یه نکته دیگه اینکه خیلی عجیب بود راحت بودن کاراکتر های اصلی بعد از قتل بود . آدم علاوه بر عصبانی شدن از دست خواهرش مطمئنا یه سری واکنش های دیگه هم باید نشون بده وقتی بفهمه آدم کشته !

ترجمه عالی در طول خوندنش لذت بردم ولی از پایانش خیلی خوشم نیومد بن نظرم پایان باز زیاد جذابش نکرده بود

داستان جذاب و قشنگ و متفاوتی داشت ولی به نظرم نمیشد بهش گفت داستان جنایی. بعضی چیزها هم گنگ موند و تا اخر داستان دلیل و توجیهی واسشون گفته نشد. اما کتابیه که ارزش یه بار خوندن رو داره.

کتاب رو خریدم‌ اما فعلا نحوندمش ولی تا کتابو خریدم‌‌تخفیف خورد بهش‌ اینم شانس‌ مایه

جذاب و متفاوت

قابل قبول بود ترجمه هم متوسط بود در کل بد نیست باتشکر

وقتی نام ساختار #جنایی را برای یک رمان انتخاب می‌کنند، مخاطبی که خود را طرفدار چنین ژانری می‌داند، توقع دارد؛ رمان دارای تعلیق بالا، ریتم متناسب، رازآلود بودن شخصیت‌ها و ماجرا، دلایل منطقی، پایان‌بندی جذاب و... باشد؛ خصوصا اگر آن رمان برنده‌ی جوایزی هم شده باشد که دیگر سطح توقع مخاطب چندین برابر می‌شود! خب با چنین تفاسیری، بنده این رمان را برای مطالعه انتخاب کردم؛ اما در مقایسه با کتاب‌های جنایی دیگری که تا امروز خوانده بودم، این رمان بسیار ضعیف بود و واقعا نمی‌دانم دلیل این‌همه جایزه‌ای که گرفته چه بوده؟! ماجرای این رمان از زبان دختر جوانی به نام کورد، که به شغل پرستاری مشغول است، تعریف می‌شود. کورد خواهر کوچک‌تری دارد به نام آیولا که یک قاتل زنجیره‌ای است و هر چندوقت یک‌بار با مردی دوست می‌شود، سپس او را به قتل می‌رساند و هربار هم با کورد تماس می‌گیرد که به محل جنایت برود و آثار جرم را پاک کرده و جسد را سربه‌نیست کند. کورد به دلیل شرایط بد خانوادگی در دوران کودکی و داشتن پدری خشن و بی‌مسئولیت، همواره خود را مسئول مراقبت از خواهر کوچک‌ترش می‌داند، مراقبتی بیمارگونه و... کورد عاشق دکتری به نام تاد شده و طی یک اتفاق آیولا و تاد با هم ملاقات می‌کنند و تاد دلباخته‌ی آیولا می‌شود و این در حالی است که کورد سعی دارد به تاد اعلام خطر کرده و او را از آیولا دور کند اما... پایان‌بندی این رمان یک‌جورهایی آدم را از خواندنش پشیمان می‌کند. اگر به ژانر جنایی علاقمند هستید و رمان‌های جنایی زیادی خوانده‌اید و خوب می‌دانید که یک رمان جنایی باید چه خصوصیاتی داشته باشد، گمان کنم وقتی این رمان را بخوانید، در پایان مطالعه‌ی کتاب بگویید: چقدر بی‌مزه! این‌همه جایزه برای چنین رمان ضعیفی واقعا جای سوال دارد!

نویسنده قلم خوبی داره ولی به نظر من پایان این داستان باز وجذابیت چندانی نداشت. نویسنده می تونست پایان بندی بهتری برای داستان انتخاب کنه.

داستان خوب شروع شد و ایده و روند جالبی داشت. فضا سازی داستان قابل لمس بود و متن روان و دور از پیچیدگی داشت منتها یک سری نقص ها موقع خوندن توی ذوق میزد، مثلا: ۱- به شخصیت ها اونجور که باید پرداخته نشد میشد عمیق تر اونها رو شناخت ۲- بعضی جاها باید بیشتر توضیح میداد و موقعیت رو باز تر میکرد ولی سریع ازشون رد میشد در کل ارزش خوندن رو داشت

فکر میکردم حداقل یه کم جنایی ومعمایی ودرکنارش طنز باشه ولی نه جنایی بود نه طنز، با اینکه کوتاه بود خیلی طول کشید تا خوندمش چون برام کشش نداشت،به هرحال اگه از داستانهای جنایی معمایی خوشتون میاد این کتاب خیلی مورد پسندتون نمیشه.

کتاب بدی نبود اونقدرا هم که شاید فکر کنید دلهره اور و جنایی ه ،نیست. اخرشم خیلی از سوال های ادم بی جواب میمونه

داستان خیلی خوب و هیجان‌انگیز شروع می‌شه، ولی پایان‌بندی جالبی نداره و می‌تونست بهتر تموم بشه. یه‌سری جاها ایرادات نگارشی توی ذوق می‌زنه و فهم جملات رو سخت می‌‌کنه.

من این کتاب رو خیلی دوست داشتم. جدا از بحث قاتل بودن خواهر کوچکتر، حس و حال کسی که با یک فرد سمی همیشه در حال تعامله و از این حس مراقبت خسته شده. بین وجدان و خواهرش باید انتخاب کنه. نمیخوام بگم خیلی چیز ها یاد میده چون این کار رو نمیکنه، ولی احساسات به زیبایی بیان شده و خیلی دوستش داشتم

پسندیدم

داستان تو نیجریه اتفاق میفته و با اینکه نویسنده تو فرهنگ عمیق نمیشه بخوبی مردسالاری، کودک همسری، و ازدواج سیاسی رو نشون میده. و تاثیری که اجبار به ازدواج تو کودکی و رفتار بسیار خشن پدر روی هر کدوم از خواهرا گذاشته، جالبه: یکی نقش والد و رابین هود رو پذیرفته و یکی به نوعی جلاده از مردها و پدرش انتقام میگیره.‌ مادر هم که منفعله.‌ پایان داستان بازه ولی قابل حدسه که چون دوتا خواهر در قتل پدرشون شریک هستن از هم حمایت خواهند کرد‌ جاهایی که از زیبایی دختر و تاثیرش تعریف میشد منو یاد فرهنگ خودمون انداخت...

به شخصه واقعا نفهمیدم نویسنده میخواست چی رو اثبات کنه یا چه جور محبتی رو بین خواهرها نشون بده. انگار دفاع میکرد از یه خواهر قاتل و خواهر بزرگتری که قتلها رو میپوشوند. به نظرم بیشتر روانی بودن تا عاشق هم. اصلا جالب نبود

کتاب خوبی بود اما هیجان کافی نداشت و اصلا معمایی نبود‌‌‌

کتاب نسبتا خوبی بود اوایل داستان جذاب بود ولی پایان خوبی نداشت به نظرم. و ضعف دیگش اینکه میتونست طولانی‌ تر باشه خیلی کوتاه بود.

کتاب اموزنده ای بود. بخاطر روابط بین افراد خانواده و ماهیت اصلی عشق مردان که فقط برپایه زیبایی طرف هست نه شخصیت فردی. متاسفانه تو اکثر کتابها عشق برپایه زیبایی و جذابیته و خصوصیات فرد در درجه بسیار پایینی قرار داره. من اینو اصلا نمیپسندم و اسم عشق روش نمیذارم چون فقط یه حوس و تمایل جنسی هست. عشق واقعی تو کتاب جین ایر به نمایش گذاشته میشه.

به نظرم سه و نیم بهترین ستاره است براش.کتاب کوتاه و جمع جور بود. دو دختر آسیبهایی از پدرشون دیدن.. و یکی سعی کرده مفید بشه یکی سعی نکرده و قاتله! این کتاب نشون میده بیشترمون بخاطر حفاظت از خانواده مون مخفی کاری و دروغ میگیم حتی اگه ادعای انسانیت کنیم! داستان پردازی قوی نداشت ولی دوست داشتی زودتر بخونیش!!

برای وقت گذرونی خوبه

خانواده، عشق و تنفر و در نهایت این چرخه ادامه دارد... کوتاهی داستان مزیت بزرگ آن است و رگه های روانشناسی بر جنایی بودنش غلبه دارد. به هر حال کتاب جالبی بود که ارزش یک بار مطالعه را داشت.

تعریف این کتاب رو زیاد شنیده بودم و خب این اولین ترجمه ای بود که به چشمم خورد و خوندمش، ترجمه بی ایراد نبود ولی به نسبت خوب بود. اگه ایرادات نگارشی ویرایش نبودن بهتر هم میشد. از داستان تقریبا خوشم اومد، تا یه جایی واقعا جالب بود ولی روند داستان خیلی کند بود، اصلا پیش نمی رفت و دیگه اون وسط ها مغزم از شدت پیش نرو بودنش درد گرفته بود. ولی واقعا انتظار اون پایان رو از کتاب نداشتم.

از خواندنش لذت بردم.و هم از عواقب نتایج رفتارهایه نادرست یک پدر ک میتونه چطور رو فرزندانش اثر سوء بزاره متاسف شدم از طرفی واقعن دلم برا خواهر بزرگتر ک مدام خودشو سپر بلا خانواده میکرد سوخت