نظرات کاربران درباره کتاب طلسم آرزو

عاااالی و پر از مجراهای دیدنی و جالب یعنی نخونید از دستتان رفته من پیشنهاد میکنم که مجازی کتاب رو نخوانید و خودش رو بخرید چون لذت خیلی بهتری داره ولی حتما بخوانید 👌🏻👌🏻🤩🤩

عالیییییییی 😍😍😍😍😍به نظر من که باید این مجموعه رو حتما بخونید فوق العادست💐💞💞💞 برای من جالبترین جا این بود که فهمیدن مادر بزرگشون همون فرشته ی مهربونه😍 حتما این کتاب رو بخونید💌

عالی عالی خیلی عالی بود از کتاب دختری که اسمش را دوست نداشت خیلی خیلی خیل خیلی بهتر بود

ترتیب کتاب ها چه جوریه؟

من نسخه چاپیش رو دارم عالی بود خیلی عالی بود

عالی عالی عالی اگه میشد انقدر ستاره میدادم ⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐

اسپویل داستان جلد آخر !!! ویکی سرزمین داستان ها تبلیغات ویکی سرزمین داستان ها جهان ها با هم برخورد می کنند ویرایش کنید  انتساب نویسنده:عنوان اصلی:هنرمند جلد:کریس کولفرجهان ها با هم برخورد می کنندبراندون دورمن اطلاعات انتشارات ناشر: کتاب های کوچک و قهوه ای برای خوانندگان جوان شابک: 978-0-316-43922-0 (گالینگور) 978-0-316-35588-9 (شومیز) کرونولوژی قبل از: ادیسه یک نویسنده به دنبال: N/A The Land of Stories: "Worlds Colide" ششمین و آخرین رمان داستانی کودکان از مجموعه سرزمین داستان ها نوشته کریس کولفر است . این کتاب در 11 ژوئیه 2017 توسط Little, Brown and Company (بخشی از Hachette Book Group, Inc.) نیویورک منتشر شد. در مصاحبه ای در EW Popfest در اکتبر 2016، کریس کولفر عنوان (عملی) کتاب را فاش کرد و گفت که این کتاب نهایی این مجموعه خواهد بود. [1] تبلیغات خلاصه ناشر و خلاصه داخلی ژاکت حالا آنها باید در غیرممکن ها شجاع باشند... بزرگترین ترس الکس و کانر به حقیقت پیوست. شخصیت‌های افسانه سرزمین داستان‌ها - هم قهرمانان و هم تبهکاران - دیگر محدود به دنیای خود نیستند! کانر با توجه به اینکه مورینا، جادوگر بدجنس غرب، ملکه قلب ها، کاپیتان هوک و بقیه ارتش ادبی شیطان صفت آنها به راه افتاده اند، فکر نمی کند وضعیت بدتر شود. یعنی تا زمانی که الکس گم شود! در حالی که در Big Apple آشفتگی ایجاد می شود، کانر و دوستانش باید بزرگترین نبرد خود را انجام دهند. اما بدون الکس در کنارش، کانر نمی داند که چگونه در جنگ پیروز می شود و هرکسی را که دوست دارد در امان نگه می دارد. آیا کانر می تواند الکس را قبل از اینکه خیلی دیر شود پیدا کند؟ و آیا دوقلوها می توانند نظم را بین دنیای انسان و افسانه برقرار کنند؟ با الکس، کانر و بقیه اعضای گروه وارد این آخرین ماجراجویی هیجان‌انگیز شوید - نتیجه‌ای نفس‌گیر و تلخ برای سری محبوب شماره 1 پرفروش سرزمین داستان‌ها. تبلیغات تقدیم ها، نقل قول های ادبی و قدردانی تقدیم: به راب، آلا و آلوینا. سرزمین داستان ها بدون راهنمایی، اشتیاق و درس های دستور زبان هرگز اتفاق نمی افتاد. و برای خوانندگان در سراسر جهان. من ماجراهایی را که با هم در میان گذاشته ایم تا آخر عمر گرامی خواهم داشت. ممنون از اینکه همیشه خوشحالم. هرگز با هم بزرگ نشویم Epigraph: "اگر می خواهید یک پایان خوش داشته باشید، البته بستگی به این دارد که داستان خود را کجا متوقف کنید." -اورسن ولز تشکر و قدردانی: مایلم از راب وایزباخ، آلا پلوتکین، آلوینا لینگ، هدر مانوتو، درک کروگر، ریچل کارتن، لیندسی تیلوتسون، یوجین شورتالوف، مارکوس کولن و تیم فوق‌العاده‌ام در ICM تشکر کنم. سریال سرزمین داستان ها بدون مگان تینگلی، ملانی چانگ، اندرو اسمیت، نیکی گارسیا، جسیکا شافل، کارول اسکاتورچیو، جکی انگل، کریستین دولینی، سوتلانا کزلمن، امیلی پولستر، ژانل دلویز، بتانی استراوت، جن گراهام، ممکن نبود. ساشا ایلینگورث، ویرجینیا لاتر، و همه در لیتل، براون. از جری میبروک برای زنده ماندن بیش از دوازده کتاب صوتی با من، و از براندون درمن باورنکردنی برای زنده کردن سخنان من تشکر می کنم. در آخر از ویل شرود، اشلی فینک و پم جکسون و البته خانواده ام تشکر می کنم. عشق و صبر شما این ماجراجویی را ممکن ساخته است. طرح اصلی S POILER W اخطار : جزئیات طرح در ادامه می آید. طرح بر اساس فصل پیش درآمد: جشن تولد یک کتابفروشی به نام Bookworm Paradise در یک حرکت سریع به آینده، هشتادمین سالگرد تولد نویسنده مشهور کانر بیلی ، نویسنده مشهور بیش از صد کتاب کودکان را جشن می گیرد. مشخص شد که همسر کانر، بری کمپبل ، اوایل همان سال درگذشت و فرزندان و نوه های کانر و بری معرفی شدند. جلسه پرسش و پاسخ آغاز می شود. از کانر می پرسند که چه چیزی او را برای نوشتن مشهورترین اثرش، سری Fairytaletopia، الهام گرفت. او پاسخ می دهد که زندگی نامه است. جمعیت بر این باورند که او شوخی می‌کند، اما کانر می‌داند که داستان‌ها حقیقت دارند، زیرا سریال Fairytaletopia بر اساس داستان‌های او و الکس ساخته شده است.ماجراجویی در سرزمین داستان ها وقتی یکی از طرفداران از او می پرسد که چه اتفاقی برای خواهرش الکس افتاده است، کانر به یاد نمی آورد و به دنبال سرنخ هایی به سرنخ های خود از ماجراهای سرزمین داستان هایشان می پردازد. 1. تماس پریشان از کتابخانه عمومی الکس در کتابخانه عمومی نیویورک ظاهر می شود و از نیروهای امنیتی درخواست می کند که با برادرش تماس بگیرند، زیرا توسط جادوگری که او را مجبور به انجام کارهای بد می کند مورد نفرین قرار می گیرد. نگهبان فکر می کند عقلش را از دست داده است. نفرین کنترل الکس را به دست می گیرد و نگهبان با پلیس تماس می گیرد. الکس مجسمه های شیر کتابخانه را با جادوی خود بیدار می کند. 2. تصادفی و در عین حال غیرقابل توضیح یک حمام کامل در بیمارستان کودکان Willowcrests ناپدید شده است و الکس با آن. کانر و بری درباره آنچه ممکن است اتفاق افتاده باشد صحبت می کنند. دوستانشان در دنیای افسانه نیز به دنبال او گشتند و به این نتیجه رسیدند که الکس ممکن است ربوده شده باشد. پس از طوفان فکری متوجه می شوند که جادوگران ممکن است او را داشته باشند. در حالی که آنها شروع به برنامه ریزی حمله خود به ارتش ادبی می کنند ، باب و شارلوت به آنها ملحق می شوند و اخبار مربوط به کتابخانه نیویورک را منتشر می کنند، جایی که حمامی به طور غیرقابل توضیحی از هوا ظاهر می شود ... 3. قورباغه در آینه Froggy که هنوز در آینه جادویی گیر افتاده است، ناامید است و می ترسد به دلیل طلسمی که تحت آن قرار دارد هویت خود را از دست بدهد. او متوجه می شود که آینه او یک دوقلو در اتاقی از کاخ شمالی دارد - و بسیاری دیگر. او با نگاه کردن به آینه های دیگر، به حاکمان کنونی دنیای افسانه ای پی می برد. آنها از غیبت مورینا ناراضی هستند و برای حمله به جهان دیگر بی تاب هستند. هنگامی که آنها اتاق را ترک می کنند، Froggy متوجه تینکر بل می شود که در یک شیشه به دام افتاده است و او را در موقعیت پر می کند. 4. یک شگفتی ناخودآگاه آرتور در رویاهای خود با الکس بیلی ملاقات می کند. او در مورد نفرین خود به او می گوید و با برادرش تماس می گیرد، حتی اگر کشتن او تنها راه پایان دادن به نفرین باشد. وقتی از خواب بیدار می شود، به مرلین و مادر غاز می گوید ، اما آنها فکر می کنند که این فقط یک رویا بوده است. آرتور با عجله به سمت شمشیر در سنگ می رود و سعی می کند آن را پس بگیرد. به طرز شگفت انگیزی کار کرد! 5. آشفتگی پیش رو کانر، بری، رد ، گلدیلاک و جک (و پسرشان هیرو ) به نیویورک سفر می کنند. آنها موفق می شوند از امنیت عبور کرده و سوار هواپیما شوند. کانر به خواب می‌رود و الکس را در خواب می‌بیند، اما نمی‌فهمد که او چه می‌خواهد به او بگوید. بری سرانجام در مورد خواهران گریم و پورتال آینده در شهر نیویورک به او می گوید . 6. زندانیان آینه Froggy دختری را نیز در دنیای آینه پیدا می کند. او توضیح می دهد که چگونه می تواند بین آینه ها سفر کند و موافقت می کند که به او کمک کند تا به دوستانش در مورد تهاجم جهان دیگر هشدار دهد. وقتی Froggy می خواهد خود را به او معرفی کند، نام خود را فراموش کرده است. 7. شیرینی پیتزا و موانع The Book Huggers و پدر و مادرشان در شهر نیویورک هستند. والدین سیندی ، میندی ، لیندی و وندی آنها را به سفر بردند تا حواس آنها را از "وسواس" دوقلوهای بیلی منحرف کنند. The Book Huggers کانر را در تاکسی می بینند و در تئوری های توطئه خود مجدداً تأیید می شوند. مردی بی خانمان به کانر و دوستانش می گوید که در کتابخانه چه دیده است. آنها با عجله به آنجا می روند، اما پلیس به آنها اجازه عبور نمی دهد. ارتش از راه می رسد و قصد دارد به شیرهای مسحور شلیک کند. کانر و دوستانش آماده می شوند تا دزدکی وارد کتابخانه شوند. مرد بی خانمان به آنها کمک می کند. 8. Calvin Coolidge Express راستی، مرد بی خانمان، آنها را به یک تونل مترو مترو هدایت می کند که می تواند آنها را به کتابخانه برساند. او به آن‌ها می‌گوید که چگونه پس از مشاهده یک پورتال جادویی و کارفرمایش فکر می‌کرد که او دروغ می‌گوید، شغل خود را از دست داده است. Rusty آنها را به دوستانش معرفی می کند که برخی از آنها نیز پورتال را دیده اند. مکان‌ها و فواصل زمانی که پورتال ظاهر می‌شود باعث می‌شود آنها بفهمند که دفعه بعد پورتال در کتابخانه باز می‌شود. 9. ترسناک ترین شرور از همه آنها کانر و دوستانش به کتابخانه می رسند و الکس را پیدا می کنند. ناخودآگاه مورینا ظاهر می شود و کانر و دوستانش را در کتابخانه به دام می اندازد. او نقشه شیطانی خود را فاش می کند: از بین بردن جادوگران و اجازه دادن به ارتش ادبی و ارتش های جهان دیگر همدیگر را نابود کنند، پس از آن او کنترل می کند. درگاه باز می شود و جادوگران از راه می رسند. 10. جادوگران می رسند جادوگران متوجه می شوند که مورد بازی قرار گرفته اند و به پارک مرکزی می روند تا دوباره جمع شوند و برنامه ریزی کنند. ژنرال ویلسون، به فرماندهی نیروهای اطراف کتابخانه، اعلام می کند که زمان تماس با کورنلیا گریم فرا رسیده است . 11. فرار آینه ای Froggy در به یاد آوردن اینکه او کیست و دوستانش چه نامیده می شوند، مشکلات بیشتری دارد. دوست Froggy با دادن توصیه های بسیار مورد نیاز به یک زن، طلسم او را شکسته و او از آینه فرار می کند. ناگهان به یاد می آورد که او کیست : ایولی . آکا: ملکه شیطان. او برای کاری که انجام داده بسیار پشیمان است، اما شانس دومی که به او داده شده را می پذیرد. Froggy دیگر دوستان خود را به یاد نمی آورد. 12. امدادگران غیرمنتظره Book Huggers در کتابخانه ظاهر می شود. آنها قول می دهند که به کانر کمک کنند، اما نه تا زمانی که او در نهایت درباره خودش و خواهرش توضیح دهد. هنگامی که کانر و دوستانش آزاد می شوند، میدان نیرو را می بینند که در اطراف پارک مرکزی توسط الکس و جادوگران ساخته شده است. کانر ناگهان به یاد می آورد که پسری در هواپیما به او گفت که گروه بزرگی از پیشاهنگان دختر و پسر در پارک کمپ خواهند زد. آنها متوجه می شوند که باید داخل شوند تا آنها را از دست جادوگران نجات دهند. 13. چیزی در حال پختن است کانر و دوستانش راهی برای ورود به پارک پیدا می کنند و با تعدادی از نیویورکی ها ملاقات می کنند که در داخل میدان نیرو به دام افتاده اند و از جادوگران پنهان شده اند. آنها می گویند چندین نفر دیگر قبلاً دستگیر شده بودند. دوستان متوجه می شوند که میدان نیرو باعث می شود زمان در داخل پارک کندتر از بیرون در نیویورک حرکت کند. موش مری و سرپنتینا ظاهر می شوند و همه را اسیر می کنند. جادوگران در حال پختن یک ارتش شیرینی زنجبیلی هستند. کانر سعی می کند برای الکس فرار کند اما موفق نمی شود. الکس اما لحظه ای از نفرین بیدار شده و او را شناخته است. 14. نفرین شده و مودب در جنگل‌های کوتوله ، موجودی در عمارت مورینا سرگردان است . مدوسا که نگاهش هر کسی را که می بیند سنگ می کند. او یک معجون می نوشد که چشمانش را به حالت عادی برمی گرداند. او Froggy را در آینه می بیند. او به او می گوید که توسط ارتش ادبی اسیر شد و برخلاف میل او به عنوان یک سلاح استفاده شد. فرگی پس از فهمیدن اینکه معجون های مورینا اسانس دزدیده شده کودکان اسیر شده است، به مدوسا پیشنهاد می کند که آنها را به صاحبان واقعی خود بازگرداند. او این کار را می کند و فروگی از آینه رها می شود. چون او کار خوبی انجام داد. او ناگهان همه چیز را به یاد می آورد (بر خلاف میرا) و فوری به مدوسا می گوید که باید دوقلوها را نجات دهد. مدوزا یک بطری از اشک هایش را به او می دهد، زیرا ممکن است به افرادی که او را تبدیل به سنگ کرده کمک کند. در عوض، Froggy خانه قدیمی خود را به او پیشنهاد می کند تا زمانی که چشمانش به حالت نفرین شده خود برگردند در آن پنهان شوند. 15. پشتیبان گیری باب و شارلوت منتظر اخباری از کانر هستند و سعی می کنند شخصیت های او را تحت کنترل خود نگه دارند. The Book Huggers تلفنی با آنها تماس می گیرند تا درباره آنچه اتفاق افتاده توضیح دهند. همه آنها با فضاپیماها و هواپیماهای مختلف خود به نیویورک می روند. در جنگل‌های کوتوله، ارتش ادبی برای شروع تهاجم خود به جهان دیگر بی‌صبر است و باعث می‌شود مورینا مجبور شود نقشه‌هایش را تغییر دهد. 16. اشک مدوسا اشک ها کار می کنند و خانواده های سلطنتی و دیگر پناهندگان می توانند دوباره حرکت کنند. Froggy متوجه می شود که چه اتفاقی افتاده است در حالی که او در داخل آینه بود، و تصمیم خود را می گیرد که به دوقلوها در جهان دیگر هشدار دهد. روک به او می پیوندد. آنها به کاخ پری می روند تا ابتدا شورای پری را بیدار کنند و مرلین، مادر غاز، آرتور و چندین شوالیه جوان را در آنجا ملاقات می کنند. آرتور موفق شد شمشیر را از سنگ بیرون بکشد و شوالیه های میز گرد را جمع کند. شورا بیدار شده است. وقتی آرتور در این فصل با روک ملاقات می کند، در مورد اینکه چه کسی الکس را بیشتر دوست دارد، بحث می کنند. 17. جهان ها با هم برخورد می کنند شخصیت های کانر وارد نیویورک می شوند. Froggy و دیگران به آنها می پیوندند. شاه آرتور رهبری را بر عهده می گیرد، اما باید بداند چگونه امپراتورهای ادبی را شکست دهد. شارلوت این ایده را دارد که داستان کوتاهی با حضور نویسندگان اصلی بنویسد تا از آنها در مورد نقاط ضعف تبهکاران بپرسند. 18. Fairies VS. جادوگران کانر در مورد خانه قدیمی خود خواب می بیند و در آنجا پیامی از الکس پیدا می کند که از او می خواهد او را بکشد. وقتی او از خواب بیدار می شود، ارتش مردان شیرینی زنجفیلی در حال بلعیدن پیشاهنگان هستند. کانر سعی می کند خود را به الکس برساند و برای لحظه ای موفق می شود. میدان نیرو به قدری پایین است که آرتور و ارتشش وارد پارک شوند. پری ها با جادوگران می جنگند در حالی که دیگران با مردان شیرینی زنجفیلی سر و کار دارند. ملکه برف و جادوگر دریای کشته می شوند، اما آخرین از جادوگران به الکس به کاهش نیروی میدان و از آنها فرار، به دست گرفتن قهرمان با آنها. والدین او لستر را دنبال می کنند. با پایین آمدن میدان نیرو، یک تک تیرانداز از جهان دیگر به سمت الکس شلیک می کند، اما به جای آن به روک شلیک می کند زیرا از کاری که انجام داده بود خجالت می کشید و می خواست کاری برای او انجام دهد. با دیدن کشته شدن دوستش، خشم الکس از کنترل خارج می شود و او با مجسمه های شیر ناپدید می شود. 19. جنگ جهانیان ارتش ادبی با سربازان جهان دیگر می جنگد و اسیر می کند. سپس قهرمان‌های ادبی و شخصیت‌های کانر برای مبارزه از راه می‌رسند. کاپیتان هوک سعی می کند تینکر بل را بکشد، اما او توسط شب پره دیوانه، شکل جدید کرم سعادت نجات می یابد. هوک کشته شد زیبلینگ ها با میمون های پرنده مبارزه می کنند . پسران گمشده جادوگر شریر غرب را با بادکنک های آبی نابود می کنند . به همراه Trollbella ، مرد چوبی حلبی ، ملکه قلب ها را شکست می دهد . سایبورگ ها ارتش کارت بازی را شکست می دهند . جک و گلدی پسرشان را از رت مری پس می گیرند و رت مری کشته می شود. 20. میدان تایمز آف شورای پری الکس را می یابد و امرلدا سعی می کند با الکس استدلال کند. مورینا ظاهر می شود و به الکس دستور می دهد که همه و همه چیز را نابود کند. مورینا خودش می خواهد فروگی را بکشد. قرمز قدم برمی دارد و او را مسخره می کند تا اینکه مورینا به او جادو شلیک می کند، سپس آن را با آینه منعکس می کند و مورینا را با جادوی خودش می کشد. رد و قورباغه به سرعت ازدواج می کنند قبل از اینکه چیزی دوباره آنها را از هم بپاشد. 21. بار برادر کانر پس از اینکه متوجه شد ارتش ادبی و امپراتورها چگونه شکست خوردند، ایده ای برای نجات خواهرش به ذهنش می رسد. آنها با ژنرال ویلسون ملاقات می کنند که به آنها اطلاع می دهد که نیویورک تا یک ساعت دیگر توسط سلاح های هسته ای ویران خواهد شد. کورنلیا گریم با او است، عصبانی است که وقتی او در مورد پورتال به او گفت به او گوش نمی دهد. ظاهراً آنها قبلاً با هم بودند و کورنلیا قبلاً از سالها قبل در مورد پورتال به او گفته بود. شب پره دیوانه مجسمه های شیر را نابود می کند. برنامه کانر این است که برای خواهرش داستانی درباره خودش بخواند. با کمک دوستانش، او موفق می شود به اندازه کافی به او نزدیک شود و می تواند او را با معجون پورتال وارد داستان خود کند. 22. یک داستان حدس و گمان داستان به الکس یک جهان جایگزین را نشان می دهد که پدرش هنوز در آن زنده است. او معنای واقعی Happy Ever After را به الکس می گوید. دیدار آنها در داستان، نفرین الکس را می شکند. 23. سورپرایز ریاست جمهوری رئیس جمهور ایالات متحده از خواب بیدار می شود و فکر می کند که کل ماجراجویی فقط یک رویا بوده است. او و همه افراد دیگر در خوابی جادویی به سر می بردند، در حالی که الکس، کانر و دیگران خرابه های شهر را بازسازی می کردند. الکس و کانر حقیقت را به او می گویند، زیرا به کمک او نیاز دارند. او باید به خواهران گریم کمک کند تا جادوگران فراری را پیدا کنند. پل بین دو جهان در یک کتاب محصور شده است و آنها کتاب را به رئیس جمهور می سپارند. 24. پس از همه، همیشه خوش دوقلوها سرزمین داستان ها را نیز بازسازی می کنند. شخصیت‌های ادبی به کتاب‌های خود باز می‌گردند، از جمله آرتور، اگرچه او ترجیح می‌دهد با الکس بماند. الکس می گوید که اگر جام مقدس را پیدا کند می تواند برگردد و او می گوید که این کار را تا دو ماه دیگر انجام خواهد داد. مادر غاز با مرلین می رود. مرد چوبی حلبی با ترولبلا و پسران گمشده با رد به عنوان فرزندان او می مانند. پس از اینکه پوریج او را رد کرد و رد با خوشحالی پذیرفت، گلدیلاکز از رد می خواهد که مادرخوانده هیرو باشد. بری کمبل پس از رهایی از زمین گیر شدن کانر موافقت می کند که دوست دختر کانر باشد. پایان - آیا به جادو اعتقاد دارید؟ در آینده، چارلی ، نوه کانر، خانواده او را می شنود که می ترسند کانر از زوال عقل رنج می برد. می خواهند او را در خانه سالمندان بگذارند. او می رود تا به او بگوید و کانر به او اطمینان می دهد که قرار است به ملاقات الکس برود. الکس با جادو ظاهر می شود و او را به سرزمین داستان ها می برد. چارلی کتاب سرزمین داستان ها را در اتاق زیر شیروانی پدربزرگش پیدا می کند. در کمال تعجب او زمزمه می کند و می درخشد... پذیرایی مجموعه ستایش سرزمین داستان ها: "این با ترکیبی از جدیت و بازیگوشی خود ضربه بزرگی خواهد زد." (بررسی کتاب نیویورک تایمز). "سخت است که [کتاب] را دوست نداشته باشی... کولفر از بسیاری از خطوط خوب خارج می شود [و] پایان زیبا، رشته های متعدد داستان را به هم گره می زند و در عین حال جایی برای ماجراهای افسانه ای بیشتر باقی می گذارد." (هفته نامه ناشران). "اولین کار جادویی." (حلقه خانواده). "فریبنده." (ووگ نوجوانان). "در سرزمین داستان ها، کولفر استعداد خود را در ساختن طرح های خیالی و شخصیت های چند بعدی به نمایش می گذارد." (لس آنجلس تایمز). در پادشاهی های جادویی کولفر چیزهای بیشتری از آن چیزی است که دیزنی در آرزویش بوده است. (USA Today). تبلیغات نسخه ها  گالری    منابع ↑ http://chriscolfernews.co/post/152534541968/chris-colfer-previews-stranger-than-fanfiction تبلیغات اطلاعات بیشتر مشارکت کنندگان برتر      نظرات دسته بندی ها زبان های دیگر: محتوای انجمن تحت CC-BY-SA در دسترس است مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد. خواص را کاوش کنید فندومD&D BeyondCortex RPGموت هدآینده دارمتعصب ما را دنبال کنید بررسی اجمالی فندوم چیست؟در بارهمشاغلمطبوعاتمخاطبشرایط استفادهسیاست حفظ حریم خصوصینقشه سایت جهانینقشه سایت محلی انجمن مرکز جامعهپشتیبانیکمکاطلاعات من را نفروشید تبلیغات کیت رسانهفاندوماتیکمخاطب برنامه های FANDOM فندوم های مورد علاقه خود را با خود ببرید و هرگز از دست ندهید. ویکی سرزمین داستان ها یک انجمن کتاب FANDOM است. مشاهده کامل سایت این از یک سایت خارجی کپی شده که حاوی داستان هست

عالی وغیر قابل توصیف

عالی من نسخه ی چاپی این کتاب رو خوندم بهتون توصیه میکنم بخونید عالیییییی حرف نداره

کتاب فوق العاده ای هست و پیشنهاد می کنم که حتما بخونیدش

عالی بود معرکه ترین کتابی بود که تا الان خونده بودم😍😍😢😢

بهترین در دنیا

من کتاب چاپیش رو دارم ، قطعا یکی از بهترین کتاب های جهانهه از بس که عالیه هم این کتاب هم جلد های دیگش 😍 داستان فانتزی و تخیلی از سرزمین قصه ها ... خیلی عالیههه هر چقدر از جذابیتش بگم کمه 📚🍊 از دستش ندین و حتما بخونینش ❤

خب این کتاب یه کتاب ماجراجوییه. ماجراجویی در سرزمین قصه ها:) و ممکنه همه از این کتاب خوششون نیاد من که عاشقش شدم و به نوجوانان پیشنهادش میکنم چون میشه ازش کلی درس گرفت البته اگه بهش علاقه پیدا کنین:) من چهار جلد این کتاب رو خوندم و بی صبرانه منتظر ترجمه دو جلد باقی مونده هستم^-^ امیدوارم زودتر ترجمه بشه...

به نظرم خیلی قشنگ بود مخصوصا اگه به انیمیشن های دیزنی مثل سفید برفی علاقه دارین ♡-♡

داستان در مورد یه خواهر و برادر دوقلو به نام الکس و کانره که مادربزرگشون برای تولدشون بهشون یه کتاب قصه‌های پریان هدیه میده و اونها میفهمن که این کتاب در واقع دری به دنیای قصه‌هاست اونها به دنیای قصه‌ها می‌رن اما بیرون اومدن از اونجا به این آسونی‌ها هم نیست فقط یک راه وجود داره ((طلسم آرزو)) طلسمی که فقط یک نفر دیگه میتونه انجام بده الکس و کانر خیلی زود میفهمن که اونها تنها کسانی نیستن که دنبال قطعات این طلسمن از اول معلوم بود آخرش چی میشه چون داستان خیلی تکراری بود اما خب بد هم نبود

فکر کردم داستان💃