نظرات کاربران درباره کتاب من لوسی بارتون هستم

یه زندگی معمولی با آدم های معمولی همینه که جذابش کرده 😍 لوسی بعد چندین سال قطع رابطه با خانوادش، تو بیمارستان بستری شده و مادرش اومده تا چند شب رو کنارش بمونه مرور خاطرات گذشته هم شیرینه و هم غمگین

همان‌ طور که از عنوان کتاب مشخص است، شخصیت اصلی رمان، زنی به نام لوسی بارتون است. لوسی دختریست از خانواده ای بسیار فقیر که کودکی بسیار سختی را در کنار بی محبتی ها و رفتار نادرست والدینش سپری کرده. اما با علاقه زیاد به کتاب می تواند با مطالعه، بورسیه دانشگاه بگیرد. با این اتفاق روند زندگی لوسی بارتون تغییر می کند و از خانواده خود جدا می شود و… در ادامه داستان، لوسی مریض و در بیمارستان بستری می شود. مادرش بعد از پانزده سال به بیمارستان میاد و به مدت پنج روز در بیمارستان از او مراقبت می کند. این اتفاق باعث می شود خاطراتی بازگو شود تا شاید بتوان گذشته را فراموش کرد اما…یه کتاب دیگه که منو مطمئن میکنه چقدر پدر و مادر بودن مسئولیت سنگین و وحشتناکی دارد. اینکه نتونید زندگی کسی رو طوری هدایت کنید تا سالم بزرگ بشه، واقعا دردناکه و باید عذاب وجدان داشته باشیم که مرتکب چنین اشتباهی بشیم. کتاب قوی نبود. مثل یه مستند یا شرح حال از زندگی زنی که دوران کودکی بدی داشته و نهایتا خانوادش رو ترک میکنه یا در واقع فرار میکنه از گذشتش. چون سراسر فقر و تحقیر و عقده های عاطفی بوده. و یقینا این حس ها و تجربه های وحشتناک تو زندگی زناشویی و برخوردش با بچه هاش تاثیر میذاره. به نظرم موضوع رو لابه لای یه سری اتفاقات مخفی کرده بود و این کشش داستان رو کم میکرد. ترجمه قوی هم نداشت. جزو کتابای پیشنهادی من قرار نمی گیره اما می ارزه اگر تایم خالی داشته باشید بخونینش و بازم تاکید میکنم خصوصا پدر و مادرای جوان یا کسایی که تصمیم دارن بچه دار بشن بخونن.😄

نفهمیدم فاز نویسنده چیه. مجموعه یه سری صفحات بی ربط. هر صهفحشو برمی داشتی به بقیه بر نمیخورد