نظرات کاربران درباره کتاب حاج آخوند

عاااالی. از بهترین کتاب‌هایی که تا امروز خوانده ام. من این کتاب رو بعد از خوندن ملت عشق شروع کردم با خودم گفتم مولویِ حاج آخوند کجا مولویِ اللا و عزیز کجا و اصلا کتاب حاج آخوند کجا و کتاب ملت عشق کجا. این کتاب گاهی من رو به وجد می‌آورد و خییلی خوب بود. دوسش داشتم. چقدر شخصیت حاج آخوند غبطه برانگیز و گمشده ی این روزهاست. اگر بخواهم از حسم بگویم این کتاب بوی عشق و زندگی میداد یک کتاب لطیف. کمتر پیش میاد خواندن کتابی را این چنین قاطعانه توصیه کنم. حتما بخوانید. بر خلاف شیوه ی مرسومم مدتی طولانی با این کتاب بودم و بالاخره در نیمه شب 23 دی ماه 1399 تمام کردم. کاش من هم یک حاج آخوند داشتم در یک جایی دور از شهر هر وقت که دوس داشتم به او پناه می‌بردم.

کتاب درباره زندگی یک روحانی روستایی است که حدود 20 سال در حوزه های مختلف قم و نجف تحصیل کرده و نهایتا در یک روستا کنج عزلت گزیده؛ نویسنده نکات مختلف ادبی و عرفانی و سبک زندگی و... ای رو که از این روحانی با صفا یاد می گرفته در دفترش ثبت کرده و حالا تبدیل به این کتاب خوندنی شده... کتاب مجموعا حس خوبی داره؛ روحانیونی که این کتاب رو خونده اند خیلی غبطه خوردن به حال حاج آخوند و چقدر جای خالی چنین روحانیونی در جامعه حس میشه یک جاهایی از کتاب هم که حاج آخوند باب معارف رو باز می کنه یکم ممکنه سنگین و نامفهوم به نظر بیاد که پیشنهاد می کنم بخونید و رد شید. با نویسنده و حاشیه ها و خوب و بدش هم کاری ندارم این کتاب محصول یادداشت های حدودا دوران نوجوانی نویسنده است و ربطی به بحث های سیاسی این روزها نداره

لطفا در طاقچه بی نهایت قرار دهید

من نسخه چاپی کتاب را خوانده ام کتاب بسیار عالی هستش چند جا اشک بر چشمان من نشست .

نسخه چاپیش ۴۰۰۰۰ خریدم، خیلی خوبه اگر به مباحث انسانیت و اخلاق و رفتار و عرفان علاقه دارید. حاج اخوند شیخ روستا که عاشق راه و رسمش میشید❤.

فوق العاده بود... شخصیت حاج آخوند، شخصیتیه که همه دنیا باید بشناسنش... من بخاطر نویسنده کتاب رغبتی به خوندن کتاب نداشتم، اما نویسنده توی توییترش نوشته بود که حاج قاسم این کتاب رو خونده بوده و به سایرین هم هدیه میداده، این شد که ترغیب شدم بخونمش و خیلی خوشحالم که خوندمش، حتی شاید نسخه چاپیش رو بخرم و دوباره بخونم... ای کاش طاقچه جلد دوم این کتاب رو که نامش شیخ بی خانقاه هست رو هم توی طاقچه بی نهایت بیاره

روایتی شیرین به قلمی شیرین

شخصیت پردازی حاج‌آخوند شاید در نگاه اول کمی جهت‌گیرانه و اغراق‌آمیز به نظر می‌آید، اما با ادامه کتاب کم کم مجذوب همین شخصیت شاید کمی اغراق آمیز شدم و به نظرم این شخصیت، هرچند کمی آمیخته با خیال نویسنده، بسیار تاثیر گذار و دوست داشتنی‌ست.

کتاب ۳۲۹ از کتابخانه همگانی، کتاب خوبی بود و قطعا مطالعه آن تاثیر مثبتی بر خواننده خواهد گذاشت، فقط کمی در مورد شعرا و فلاسفه مانند مولوی و ملاصدرا غلو شده بود.

حاج آخوند مصداق واقعی یک آخوند است. من از لفظ آخوند به معنی روحانی مردمی و خوشدل و کسی یاد میکنم که مثل پیامبر طبیبی است که در بین مردم به دنبال ناخوش احوالان میگردد و با حال خوب خودش آنها را مداوا می کند. آقای مهاجرانی انسان ملایی است. چرا در سیاست این راه را رفت نمیدانم. خودش هم در کتاب اشاره هایی می کند. اما انصافا که این کتاب را خوب نوشته ، و پرده از یکی از خوبان عالم برداشته و او را به ما شناسانده. و چه بسیار انسان هایی که در آسمان معروفند و در زمین گمنام. فقط مانده ام صدا و سیما با این همه سوژه چرا اینقدر آشغال ساز است؟

کتاب طوریه که وقتی ناراحتی و در اوقات غم بهش پناه می بری می تونه بهت تسکین بده.مجذوب شخصیت حاج آخوندی شدم که به دور از ریا و تعصب و.... توی روستایی که خیلی مشتاق شدم برم اونجا«مارون»زندگی می کرد.در کنار مسیحیان و ارامنه.ای کاش حاج اخوندای بیشتری داشتیم و اگه هستن قدرشونو بدونیم.واقعا بیشتر با خیام و فردوسی و حافظ و....آشنا شدم.نگاه متفاوتی که حاج آخوند به خیلی از اعمال اسلامی داشت برام جالب توجه بود اونم در اون سال ها.دیدگاه هاشون درباره کتاب های ایرانی نظیر شاهنامه و شاعران ایرانی و کتب اسلامی مثل نهج البلاغه و نظرشون درباره شک خیامی و... عالی بودن همه و خواندنی.کتاب طوریه که شاید خیلی وقتا بعد از اتمام خوندنش دوباره سر بزنید بهش بخاطر آرامشی که بهتون منتقل می کنه هربار با دوز بالاتر.روایت اقای مهاجرانی رفته رفته بهتر می شه مثلا در فصل آخر که ما مراسم سهراب کشان رو می خونیم روایت بقدری قوی هست که انگار خودمون هم اونجا بین مردم روستا نشستیم و گریه مون می گیره. در یک کلام اگر می خواید به دور از هیاهو به آرامش سفر کنید این کتابو بخونید☘

چقدر جای حاج آخوندها در این دیار خالیه... ملّا و روحانی وارسته ای که لحظه به لحظه ، خدایی زندگی کرد و مردم رو به یاد خدا انداخت. کتاب بیش از یکبار ارزش خواندن دارد.

کتاب متنی روان و دلنشین دارد ،طوریکه دوست ندارید کتاب را کنار بگذارید و با تاریخ و فرهنگ و مذهب اشنا می کند.📿

اینگونه انسانها جواهری هستند کمیاب .این کتاب شبیه فضیلت های فراموش شده مرحوم راشد می باشد که توصیه میکنم خونده بشه

کاش نویسنده از نوشتن خسته نشده بود.. کاش دل به سیاست نسپرده بود.. کاش دنیا ما را نربوده بود.. کاش از اسب و پیکان و سیدعطا به کریسیدا و معاونت رییس نکشیده بود.. کاش

وای این کتاب عاااااالیه فقط بخونیدش هیچی نمیگم:))))

داستان‌هایی در مورد روحانی وارسته و عالم و مهذب یک از روستاهای اراک. خواندنی است. خصوصاً اگر چند دفعه بخوانیم و با حاج آخوند زندگی کنیم.

بسیار کتاب خوبی است. توصیه میکنم بخونید‌ حاج آخوند در عین حال که آخوند بوده فردی بسیار آگاه است. با اعمال و رفتارش تاثیرگذاری فوق العاده روی افراد روستا و خواننده می گذارد. حس و حال خوب.

داستان یک روحانی روستایی است که مردم ده او را حاج آخوند صدا میزنند.فردی که ۲۰ سال در حوزه های قم و نجف تحصیل کرده و به راستی، روش،منش،سلوک و رفتارش مصداقی از مومنانه زیستن است. همچنین این روحانی، با کتاب های خیام،حافظ،سعدی،شاهنامه،مثنوی و ملاصدرا مانوس است و گهگاهی تفسیری جذاب از ابیات آنها ارائه میدهد‌. کتاب همچون نسیمی خنک پر است از حس خوب لطافت،طراوت و تازگی. البته که نویسنده ی کتاب دارای حواشی سیاسی فراوانی ست.

کتاب درباره شخصی هست که توی روستای مورد نظر به حاج آخوند شناخته میشه. یه پیرمرد باسواد و اهل دل که مصاحبت و خوندن درباره این آدمها شاید آرزوی خیلی ها باشه. اما نویسنده توی این کتاب تحت عنوان حاج آخوند شروع کرده به توضیح دادن همه چیز. مثلا توی فصل آخر تمام داستان رستم و سهراب را تعریف می کنه و توضیح میده. حالا ربطش به حاج آخوند چیه؟ این که حاج آخوند هم توی جلسه شاهنامه خوانی رستم و سهراب حضور داشته و قسمتی را هم اون نقالی کرده. یا نویسنده توی یه داستان طولانی شروع می کنه درباره وضعیت مالی دوران مدرسه و خانواده خودش توضیح دادن. بعد دقیقا در پاراگراف آخر حاج آخوند میاد توی داستان و یه کفش به نویسنده عیدی میده. در کل کتاب جالبیه, اما حاشیه هاش از متنش بیشتره.