نظرات کاربران درباره کتاب نگران نباش

قراره زلزله بیاد ... پیش لرزه‌هایی در تهران شروع شده و مردم شهر به هول و ولا افتادن تا پیش از وقوع زلزله‌ی اصلی بار و بندیل رو ببندن و به فراخور وسع مالی به ویلای شمال و ... برن یا کنار خیابون و جاده زیر سایه‌ی یک درخت پناه بگیرن. در این بین راوی داستان که دومین فرزند از خانواده‌ای بورژواست و به گفته‌ی خودش بعد از عمری سربه‌راهی، درس خوندن و ساز زدن، حالا شاشیده( اصطلاحیه که خودش به کار برده) به تمام زندگی‌ش، مادر سابقا چریکش را که روزگاری شب‌نامه پخش می‌کرده و حالا جز سر و ظاهرش به چیز دیگه‌ای اهمیت نمیده، سنگ‌قلاب می‌کنه و به دل شلوغی و بلبشو تهران می‌زنه جهت پیدا کردن چند نخود تریاک، در حالی که هیچ‌کدوم از ساقی‌هاش پیداشون نیست. تو این سرگردانی خود‌خواسته ما آشنا میشیم با بچه‌هایی که روزگاری پدر و مادرهاشون آرزوهای بزرگی داشتن، و شاید خود اون بچه‌ها. اما حالا ... سارا خونه‌ش تبدیل به خونه تیمی شده، الهام خودش رو پیشکش می‌کنه به بچه پولدارها و شادی، اون فقط می‌خواد هوشیار نباشه ... کتاب رو سالها پیش برای اولین بار خوندم و بعد از چندین بار خوندن هنوز که هنوزه ذره‌ای از جذابیتش برام کم نشده. به شکل کلی اگر کسی با عقاید ادم‌هایی که ممکنه دنیا و جهان‌بینیشون زمین تا اسمون با شخص خودش توفیر کنه مشکلی نداشته باشه از خوندن این کتاب لذت می‌بره احتمالا. البته نسخه‌ای که من خریداری کردم از نشر چشمه بود.

سلام این کتاب را در کتابخانه بی‌نهایت قرار بدهید. ممنون

جایزه هایی که برده از شیر مادر بهش حلال تره 😄😄 من خیلی خوشم اومد. متن خیلی روان بود و نوشتار خودمونی و امروزیش باعث خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کرد مخصوصا نسل جوان که خیلی با این کلمات و گفتار آشناتره 😄

پایان نامه ام بود، انقد خوندمش که حفظ بودمش. کتاب خیلی خوبیه‌. حقش بیشتر از اینا بود.

من از نشر چشمه این کتاب روخوندم برای من جالب و جذاب نبود . دختری که معتاد شده ، مادری که قبلاً چریک بوده و پیرزنی که آلزایمر داره و ... به نظرم بهتر از این می تونست فضا سازی و شخصیت پردازی کنه . به ویژه که اصطلاحات موسیقایی به کار برده و برای همه ی کتابخوان ها این اصطلاحات آشنا و قابل فهم نیست و متاسفانه پاورقی هم برای توضیح این واژه های موسیقی نداشت . من که در کل از کتاب خوشم نیومد 🙈

تو تهران قراره زلزله بیاد و شادی برای پیدا‌کردن ساقی‌هاش (در واقع مواد) به دل شهر می‌زنه و برای به‌دست‌آوردنش از هیچ کاری دریغ نمی‌کنه؛ از گشتن توی استفراغ دوستش گرفته تا زیرورو کردن ماشینِ آدمی که در اثر حمله‌ی صرع بیهوش شده! داستان نگاهی انتقادی داره به نوع مواجهه‌ی ما با بحران‌هایی مثل زلزله و آشوب‌هایی که توی شهر به‌پا می‌شه. همچنین از تقابل نسل‌ها می‌گه و رویاهایی که از دست می‌رن و البته از بلایی می‌گه که اعتیاد می‌تونه سر انسانیت و عواطف ما بیاره. در کل کتاب جذابیه و من خوندنش رو پیشنهاد می‌کنم. هرچند شاید برای تمام سنین مناسب نباشه! (15)

داستان درباره دختری معتاد است که در میانه زلزله های‌ تهران بدنبال مواد است و در این حین با شخصیت های گوناگونی روبرو می شود. ایده اصلی داستان نو و جذاب است. شخصیت پردازی ها به خوبی صورت گرفته است. تفاوت میان نسل ها به زیبایی نمایش داده شده است. من مطالعه اش بعنوان یک تجربه متفاوت دوست داشتم.اگر دوست دارید داستانی متفاوت با موضوعی جدید بخوانید، این کتاب مناسب شما است.

داستان پردازی نسبتا جذاب و سیال، از همان ابتدا شما را به دنبال کردن گفته های نویسنده جذب میکند و با روایت سیال و تقریبا توهم آمیزی از توالی وقایع، به گزارش آنها پرداخته میشود. خواندن این کتاب را به بقیه دوست داران داستان، توصیه میکنم.

شاید اگه طاقچه این کتابو تو دسته‌ی «کتابی که ماجراهایش در آینده اتفاق می‌افتد» معرفی نمی‌کرد، کمتر می‌خورد تو ذوقم چون داستان دقیقا تو همون فضا و زمانی اتفاق افتاده که نویسنده کتاب رو نوشته. دختر معتاد داستان از روزهایی می‌گه که تهران به لرزه افتاده و شهر آشفته‌ست. به نظرم ایده‌ی داستان خیلی جالب بود ولی خوب جور در نیومده و خیلی جاهاش به هم نمی‌خوره.

«روایتی شاید از اخر دنیا،از زلزله تهران و نشون دادن روی واقعی آدمها...» شاید موضوع‌ تازه بود و سیر داستان روان و قهرمان ها _یا ضد قهرمان ها !؟_ شخصیتهای تکراری خیلی از قصه ها نبودن ؛ ووولی بنظرم فوق العاده مخاطب این کتاب خاص هست به شخصه اصلا نپسندیدم و تعجب میکنم چطور جایزه برده

زبان روایت خیلی خوب بود، چندین توصیف و صحنهٔ دستِ اولی داشت. طرح بکر بود. شخصیت راوی ما را با دنیای جدیدی آشنا می‌کرد اما دیگر شخصیت‌ها به‌جز برادر کوچکش آرش در حد تیپ مانده بودند مخصوصا مادر راوی که اتفاقا باید زیاد در مورد او می‌دانستیم، او و هم‌نسل‌هایش که شکاف ماجرا را برعهدهٔ آن‌ها بود پس به‌نظرم نقطهٔ ضعف اثر می‌شد حسابش کرد. من دلم می‌خواست وقتی راوی صحنه‌های اغتشاش و دلهره را در خیابان روایت می‌کرد خاطرات مادرش هم تداعی می‌شد و مادر این‌قدر سایه‌وار نبود.

با وجود موضوع جدیدی که داشت از نظرم خوب نبود👎

بی اندازه چرت و بی محتوا بود..حس کردم بین یه مشت بی فرهنگ و بی سواد نشستم دارم داستان میشنوم

جزو بهترین داستان های دهه ۸۰ هست که خوندم. من دوست داشتم. زنانه بود.

موضوع اصلی کتاب در محوریت زلزله توی شهر تهران ـه. همه اتفاقات رو نه از دید یه آدم معمولی و به اصطلاح «آدم خوب»، بلکه از طرف «شادی» که کل کتاب رو مواده و حتی با لرزه‌های زلزله خوشحال میشه، تعریف میشه. بار اول که کتاب رو می‌خوندم، متوجه نمیشدم چی به چیه، چه اتفاقی میافته، افکار «شادی» رو درک نمی‌کردم. اما همون موقع هم تاثیر زیاد لحن نویسنده و خودمونی بودنش رو حس می‌کردم. همدردی می‌کردم. «نگران نباش» رو پیشنهاد می‌کنم؛ چون یه کتاب معمولی نیست؛ خیلی حرفا توی خودش جای داده، و توضیحات دقیقی ارائه داده، و همه حرفاش رو توی ۳ تا حرف جا داده: «زلزله در تهران». دوست دارم چند بار دیگه هم بخونم تا با اون دید عجیب شادی نسبت به چنین اتفاق‌های وحشتناکی، همراه بشم.

داستان به یک موقعیت کوتاه پرداخته بود و بدون هیچ نتیجه و هدفی تمام شد .فقط یک رشته افکار بود

این کتاب داستان یه روز زندگی دختر معتادی هست که داخل وضعیت زلزله ای که داخل تهران هست دنبال مواد میگرده. این کتاب مخاطب خیلی خاصی داره و درجه یک و نوجوان پسنده، عالییییییی، عالیه عالیه عالیـــــــــ من خیلی دوس داشتم خیلیــــــــــــــــــــــــ👌🏻 دم شما گرم خانوم محب‌علی❤

کتاب راجب یه دختر معتاده توی شهر زلزله زده تهران به همراه خانواده ای به داغونی خودش... داستان جذابی داره. زبانش امروزیه و به نظر من نسل جوون بهتر درکش میکنه... شخصیت پردازی نابی هم داره کلا دوستش داشتم... خیلی از دوستان گفتن بدآموزی داره ولی من خودم ۱۶ سالمه... وقتی مطالعه و سطح فرهنگ مطالعه رو بالا ببری با خوندن دوتا از این کلمه ها یا نوع رفتار ها اتفاقی نمی‌افته که اگر قراره بیوفته و آنقدر نفس ضعیفی داری بهتر که بیوفته. میشه ازش درس گرفت حتی... خیلی خوبه حتما بخونیدش حتما...

زلزله تهران و دختری که برای به دست آوردن مقداری تریاک میزنه به دل شهر ... شاید همین یک خط آدم رو تشویق کنه به خوندن کتاب ولی میشه گفت تا حدودی این ایده بکر و قشنگ در سطح باقی مونده وجز برخی جاها عمیق پرداخت نمیشه در کل برای یک بار خوندن توصیه میشه

مزخرف و خاکستری افسرده و نچسب چجوری جایزه گرفته ! 🙄 من نظرات دوستان رو که خوندم ترغیب شدم به خوندن اما متأسفانه به شدت پشیمون شدم تا آخرش هم خوندم گفتم شاید چیز خاصی توش باشه، اما دیدم نه حیف وقت☹️☹️ باید بعدش یه کتاب خوب بخونم تا اینو بشوره ببره!