نظرات کاربران درباره کتاب مامبای سیاه و عشق صورتی

دوست عزیز متاسفانه نظرات شما در پاسخ به بقیه دوستان واقعا شرم آور است. به عنوان یک شاعر و نویسنده باید شاید به شما گوشزد کنم که مهمترین تلنگر و حتی هشدار را همین دوستان ناشناسی که برای خواندن کارتان وقت می گذارند و کار شما را زیر سوال می برند ارائه می دهند. به نظر شما این هشدار و تلنگر بهتر است یا این که فرضا یک منتقد به کل شما را زیر سوال ببرد؟ هشدار این که لطفا کمی بیشتر رمان بخوانید..برای ویراستاری جملاتتان وقت بگذارید یا به ویراستار مراجعه کنید. الزاما هر نویسنده ای نباید از رمان که گونه مشکلی در ادبیات است آغاز کند..متاسفانه ضعف های آشکاری در نوشته شما وجود دارد که خواندن تمام آن ها می تواند یک کابوس را برای خواننده رقم بزند..شما به احتمال زیاد تاکنون نمایشنامه های کمی خواندید و هنر نوشتن دیالوگ را نمی دانید. اصولا توضیح هر خط دیالوگ برای مخاطب اشتباه و رنج آور است یک دیالوگ خوب می تواند به تنهایی تمام متن مستتر در آن یا همان زیر متن را توضیح دهد. مگر شکسپیر در هملت که شاهکار ادبیات است چند بار در داستان توقف می کند و آن را برای خواننده توضیح می دهد؟ یا این که احتمالا برای اولین بار اصطلاحاتی چون کاشت و نشانگر را در این جا می شنوید یا حتی واقعا نمی دانم چیزی به نام قلاب را در ادبیات شنیده اید؟ چند صفحه آغارین یک متن باید خواننده را جذب کند و این کار با ریتم مناسب و ضرباهنگ خوب به دست می آید..شما باید یک متن را حداقل سه بار بخوانید و ویرایش کنید و واقعا عمیقا خدمتتان عرض می کنم که بی رحم ترین خواننده داستان خودتان باشید. این متن شما در بهترین حالت می توانست یک داستان کوتاه خوب بشود اما توصیفات بی رویه نفس آن را گرفته است. بی رحم از این لحاظ عرض می کنم که باید بتوانید اگر قسمتی از نوشته در خدمت خط روایی داستان نبود آن را حذف یا خلاصه کنید و این که در پایان همواره با دیگر دوستانتان در این محیط فرهنگی یا سایر محیط ها دوستانه برخورد کرده و با روی باز به انتقادها گوش بسپارید

واقعا متاسفم برای دوستانی که با قدر نشناسی و سطحی نگری درباره نویسنده به این شکل صحبت می کنند. کسانی که نمی‌دانند نویسنده برای نگارش و چاپ یک کتاب چه وقت و هزینه ای را صرف کرده اند. و چه دوندگی هایی داشته اند تا کتاب به صورت رایگان دراختیار کسانی قراربگیرد که با ادعای مطالعه کتاب های فراوان متاسفانه چیزی ازطرز بیان عقاید عایدشان نشده است. توهین کردن هنگام ثبت نظر و عقیده چیزی است که ایرانیان را در دنیا بدنام کرده. ولی بعضا انسان های پرمدعا که حتی یکبار دست به قلم نبوده و یا تجربه ای ندارند. مطالبی را عنوان می‌کنند که جز تاسف چیزی برای بنده و اهالی قلم و خانم توکل ندارد. چیزی که جای تامل دارد و تحسین برانگیز است برخورد اهالی قلم با این گونه افراد است که به نرمی و احترام می‌نویسند. باتشکرازخانم توکل.

داستان جذابی بود تقریبا... یکم اخرش سرهم بندی شده بود...و اینکه خیلیی اضافات داشت مخصوصا قسمتی که درباره در های باغ توضیح میداد بنظرم خیلی حوصله سر بر بود در کل داستان جذابی بود ..🌼🌼

بدنبودولی اخرش غم انگیزبودخیلی ام توضیح بودراجب درهاکه ادم یکم کلافه میشد

خوب بود ولی توضیحات خیلی زیاد بود درمورد درها

واسه وقت کشی خوبه

جاداشت که خیلی بهتر باشه . مثلا این که یک مرد متاهل بتونه خیانت کنه رو حداقل تو کتابامون میتونیم نیاریم . داستان کاملا تخیلی بود و من اینشو دوست نداشتم. و اینکه کتاب نوشتن خودش یه جرئت خاصی میخواد که خوشبختانه نویسنده دارای اون هستند ؛ منم با همین یک اثر ایشون رو قضاوت نمیکنم ولی برای بهتر شدن تلاش باید کنند. با تشکر🍃

اولش به خوبی پیش رف ولی به بعد اصلا جالب نشد

نباید آخرش با گلین عروسی میکرد البته این به نویسنده مربوطه ولی خب چرا ترنم مرد؟

اصلا خوب نبود:|

نویسنده خیلی زحمت کشیده اما زیاد کشش نداشت و کمی کلیشه ای

داستانو دوست داشتم بر خلاف چیزی که انتظار داشتم یه داستان بسیار خوب بود..بعضی چیزاش برام گنگه چرا باید شخصیت مرد اول داستان اینقدر توصیف بشه تناقضاتش تاحدی به جاست ولی به نظرم شخصیت ناچیزی بود که یک فصل برای توصیفش کفایت میکرد ینی شخصیت ضعیفی بود داستان کشش داشت ولی نه به خاطر معماش..ابتدای داستان کسالت بار بود داستان خیانت دل آدمو میزنه معماشم ساده بود ولی از نکته نگری نویسنده خوشم اومد..توصیفات باغ نه تا خیلی سنگین بود نمیشد به راحتی مجسمش کرد ولی در کل دید خوبی داشت.. چیز دیگه ای که باید بگم نمیدونم نویسنده محترم تا چه حد به کامنتا رسیدگی میکنه ولی امیدوارم بخوندش چون کامنتا صرفا جهت توضیح دادن به مخاطبای بعدی این داستان نیست.من از برخوردتون با کامنتای منفی تاحد زیادی تعجب میکنم درهرحال من همهی کامنتا و همه ی جوابای شما رو نخوندم امیدوارم برداشتم اشتباه باشه.

هنوز نخوندم داستانو اول ترجیح دادم نظرات رو ببینم بعد وقت برا خوندن بذارم واسه همین نظر در مورد داستان نمیدم نظر در مورد انتقادپذیری تون میدم خانم توکل ادبیات نظر دادنها شاید مطابق سلیقه تون نبوده باشه ولی باید قبول کنید وقتی کسی وقت میذاره برا کتابی و میخونه باید چیزی از محتوای داستان دستگیرش بشه بایدجنبه آموزشیش اتفاقا بیشتر از سرگرمیش باشه لطفا بیشتر ازینها خویشتن دار باشید

افتضاح... شما برید نوشته های جین آستن،رومن رولان،همینگوی،اگزوپری ،جلال آل احمد،سیمین دانشور.... رو بخونید بعد از گذاشتن اسم نویسنده روی این خانم شرمنده میشید...

کتاب جالبی بوداولش عاشقانه وبعدکمکم روبه جنایی بودن میره متن سلیس وروانی داشت

با تشکر از زحمات خانم مهوش توکل داستان خیلی خوبی بود ولی آخرش نباید اونجوری تمام میشد اما در کل خوب بود ،🙃🙃

عالی بود

این کتاب را پیشنهاد میکنم داستانش جالب هست ولی به شرطی که ناشر تمام غلط املایی هایی که داره را درست کند راستش خیلی غلط املایی داره ...

بدترین و افتضاح ترین کتابی بود که تاحالا خوندم!

خیلی کتاب مسخره ای بود.