نظرات درباره کتاب سیم آخر و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب سیم آخر اثر م. بهارلویی

نظرات کاربران درباره کتاب سیم آخر

نویسنده:م. بهارلویی
انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۶از ۲۴۷ رأی
۳٫۶
(۲۴۷)
ketabkhan
خواهش می کنم بدون تعصب نظر بدید، چنین آثاری به ادبیات و فرهنگ آسیب می زنه. وقتی چنین نویسنده هایی مطرح می شن، پشت سر هم مجوز می گیرن و چاپ می کنن بعد نویسنده های دیگه به خصوص تازه کار که دغدغه دارن، سوادشون بالاست، تحقیق و مطالعه و روی کتابشون کار می کنن، دنبال مجوز می دون، جدی گرفته نمی شن و گمنام می مونن، به حال جامعه که روی بی محتوایی استوار شده، افسوس می خورم. قلم باید به مرور قوی تر و سوژه ها جدیدتر بشه اما نه تنها حل نمی شه، بلکه بدتر هم می شه. بعضی هاشون سواد داستان نویسی یا اطلاعات عمومی کافی ندارن، هدف خاصی ندارن، به جای فرهنگسازی اجتماعی، اقتصادی، پزشکی و ... از ریشه نابودش می کنن، ویرایش نمی کنن، قلمشون خام و بچگانه است و جمله بندی بلد نیستن ولی اثرشون چاپ می شه. بی منطقی و توهم و هذیون و مشکلات روان شناسی و رفتارشناسی هم که کم ندارن. همون طور که هر کسی آچار دست بگیره، مکانیک نیست، هر کسی که قلم دست بگیره، نویسنده نیست. از دستی که قلم دست گرفته تا چشمی که می خونه حرمت داره، اما هر کسی اجازه ی ورود داره.حیف درخت هایی که قطع می شن و کارگرانی که روز و شب زحمت می کشن، تا کاغذهای سفید به جای جان گرفتن و رنگی شدن، سیاه و دود گرفته بشن.حداقل برای اونها حرمت قایل باشید و هدرشون ندید. به جای این کتاب ها، به چند نفر که پول خرید کتاب ندارن کتاب هدیه بدن، روی کتاب های دیگه تخفیف بذارن یا قیمت هاشون رو پایین تر بدن که همه بتونن یه اثر خوب بخونن. جالبه که این کتاب ها دایما تخفیف می خورن ولی کتاب های خوبی که مظلوم و گمنام واقع شدن، نه. غیر از این، چیز دیگری که در اکثر این کتاب ها دیده می شه از لحاظ محتوایی بی منطقی، توهم و هذیون‌ و عدم روانشناسی و رفتارشناسی و عدم تمایزشون با واقعیت و تخیله. موارد زیادی رعایت نشده بود که توضیحش زیاده و قطعا مخاطب خیلی راحت متوجهشون می شه. بیشتر شبیه شخصیتی ضد و نقیض بود تا دارای عدم سلامت روان و عاطفی. منظور و هدف نویسنده ها از شخصیت هایی که بی ملاحظه، بی بند و بار، ضعیف، بی اراده و تکراری هستن و حریم خصوصی ندارن یا بیان مسایل شخصی و خصوصی چیه؟ به طرز عجیبی اصرار دارن نشون بدن، همه چیز خوب و عادیه، مردهای بی بند و بار عاشق و قابل اعتمادن و تنها شدن با جنس مخالف هیچ عواقبی نداره. نویسنده می تونه از چنین معضلاتی حرف بزنه اما نباید عادی جلوه بده. تو یه کتابشون، از همین شخصیت ها سواستفاده می شه و ولشون می کنن، یعنی عواقب بدی داره بعد تو کتاب دیگه خودشون، همون شخصیت ها خیلی قابل اعتماد و عاشق اند. شخصیت های فرعی بدخلق و بی قیدن و انتقاد می شن بعد شخصیت اصلی رعایت نمی کنه. از نظر ادبی، کلیشه ای، تکراری و پر از اشتباهات و ضعف های نگارشی بود. اتفاقات و واکنش ها جدید و خاص نبودن و تقریبا قابل پیش بینی. بعضی ها هر چقدر دلیل و برهان بیاری، قبول نمی کنن و هر طور شده می خوان ثابت کنن، مشکل از عقاید و سلیقه ی شماست نه کتاب. درواقع دلشون برای درخت ها و فرهنگ کشورشون نمی سوزه. خیلی هاشون، از همین نوع کتاب ها خوششون میاد و حداقل دو یا سه کتاب قوی با نگارش غنی و شخصیت ها و داستانی غیر از چیزی که این نویسنده ها می نویسن، از یه نویسنده ی معروف یا غیرمعروف و تازه کار نخوندن. یه دلیل منطقی هم ندارن، فقط می گن عالی و روان بود. یاهمون حرف های تکراری در مورد سلیقه و... انگار با گفتن این جملات، ثابت می شه یا ماهیتش تغییر می کنه. کتاب کمد شخصی نیست که وسیله ای که دوست دارم داخلش بچینم و تعریف کنم و اونی که دوست ندارم، نچینم و عادی و راحت بگذرم. بد و خوب، درست و اشتباه، قابل مطرح و غیرقابل مطرح در اجتماع، چه ربطی به علاقه و سلیقه داره؟ می خواد سلیقه ی هر احدالناسی باشه.عقاید شخصی تا زمانی شخصیه که به بقیه و عموم صدمه نزنه. نمی شه در ملا عام تبلیغ کنم و بگم شخصیه. نباید معتاد رو به حال خودش رها کنیم باید کمکش کنیم. اگر دوست داره معتاد بمونه، خودش می دونه اما حق نداره در ملاعام، شیشه دستش بگیره، به بقیه تعارف کنه و پای منقل بشینه. مردی بنا بر سلیقه و سبک زندگیش، مزاحمت ایجاد کنه، دیگه شخصی نیست. باید با مرد برخورد بشه تا دیگه به خودش اجازه ی جسارت نده. چون بعضی ها بعضی چیزها رو دوست دارن، دلیل نمی شه سکوت یا تایید کنیم و چیزی بنویسیم که به مذاقشون خوش بیاد نه این که آگاه بشن. خواننده حقوق داره. کسانی که محتوا رو نمی دونن، از نمونه متوجه نمی شن و بعد به مواردی یا فاجعه برخورد می کنن چی؟ حداقل رده بندی سنی تعیین کنن و روی جلد بنویسن محتوا نامناسب یا برای کسانی که سلیقشونه. کی جوابگوی وقت و هزینه ی، کسانی هست که خوششون نیومده؟ چطور جبران می شه؟ پارچه ای که لک داشته باشه، از قیمتش کم می کنن یا پس می گیرن، حتی فروشنده انقدر با اخلاقه که اطلاع می ده، مشکل داره. وسایل و موادغذایی هم گارانتی دارن ولی کتاب چطور؟ می دونید حق به گردنه نویسنده و ناشره؟ به خصوص اگر خواننده راضی نباشه؟
aram
خب قبل از اینکه درباره آثاری از یک نویسنده نظر بدیم باید به این نکته توجه کرد نقد و تخریب متفاوت هست خیلی زیاد اینکه بیای رمان یک نویسنده رو تخریب کنی واقعا وحشتناکه داخل رمان سیم آخر کجا عادی و عالی نشون داده شده آسیب ها آناهید پر از آسیب بود درد های زیادی داشت کودکی بدی داشت و دارید قشنگ به نویسنده بی احترامی می کنید اگه قرار بود نویسنده از بی خدایی داخل کتاب بگه که ارشاد حتی مجوز نمی داد چه برسه به چاپ کتاب به این نکته توجه کنید و شما نقد نمی کنید تخریب می کنید برام جالبه اگه خودتون هم نویسنده بودید و این نقد رو یک نفر راجب رمان خودتون می کرد چه حسی داشتید و یکی دیگه هم اینکه شما عیارسنج رو خوندید و داخل طاقچه با تخفیف و خیلی کمتر از رمان چاپی واریز کردید ولی تخریب یک رمان کنار نمیام با تخریب نویسنده و کتاب هم اصلا کنار نمیام
هور...¡
واقعا تبریک برای حوصلتون به نوشتن یه همچنین متنی 🤭🤭🤭🙈
nunuei
نقدی به شدت متعصبانه بر پایه اعتقادات. تا یه جاهایی موافق بودم ولی از جایی به بعد پر از نظرات عقیدتی و سلیقه‌ای. عواقب تنها شدن با جنس مخالف؟ بی بند و باری؟ بعد توی همین متن گفته شده کتاب زندگی شخصی نیس هر چی خواستیم داخلش بیاریم؛ موارد ذکر شده‌ی منتقد همش مربوط به عقاید شخصیش بود!! ضمن اینکه هر کتاب، فیلم یا سریالی مخاطبای خودشونو دارن؛ من کاری به سطح سواد مردم ندارم و به شعور هیچکس‌ام به خاطر کتابی که مطالعه میکنه توهین نمیکنم و صد البته به خاطرش کسی رو هم تحسین نمیکنم اما خوبه که بدونیم خیلیا نمیتونن کتابای سنگین رو مطالعه کنن یا باهاشون ارتباط نمیگیرن کسی نمیتونه به این خاطر بهشون حمله کنه. بله ما یه فیلم داریم "هامون" یه فیلمم داریم "نهنگ عنبر" نمیشه بگیم همه‌ی فیلم‌های طنز جمع بشن فقط امثال هامون ساخته بشن مخاطباشونم به درک فقط مهم اینه ما به ظاهر همه چیز دانا لذت ببریم و قپی بیایم برای دیگران. این نوع نقد رک نیست بلکه خودخواهانه و خودپسندانه‌اس چون هر اثری که با ارزشهاش مغایرت داشته باشه پس اثری پوچه که بهتره محو و نابود بشه
f.s
من تعریف این نویسنده روخیلی شنیده بودم امااصلااین کتابشون اونجوری که تعریف قلمشون روشنیده بودم ، نبود.امیدوارم که نویسنده های عامه نویس به سوژه های بکرتروآموزنده تری فکرکنن وقلمشون روارتقابدن.
maryam.m
من به شخصه کتاب انتهای سادگی این نویسنده رو خیلی دوست داشتم
parisa.sbr
من کتابهای قبلیشون رو بیشتر دوست داشتم اگر کتاب کاغذی میخونید نامهربان من کو رو بخونید عالیه. تو طاقچه هم میدرخشد و نطلبیده . البته نطلبیده رگه های طنز لذت بخشی داره اگر اون مدل کتاب رو دوست دارید .
کاربر 1883697
بهترین رمان ایشون مجنون تر از فرهاد.از دست ندین.انتهای سادگی هم قشنگه
کاربر ۲۱۱۰۳۴۶4261
داستان، تخیل قوی نویسنده رو نشون میده، یه رابطه ی عاشقانه رو روایت میکنه، در قالب کینه و انتقام، بیشتر شبیهِ فیلم و سریالای ترکی هست، کاش نویسنده های عامه پسند که انقدر روان قصه رو روایت میکنن، روبه داستانهایی میاوردن که مشکلات امروزِ، روز جامعه ست، با قدری تحقیق میشه سوژه های ناب، باور پذیر، و بدون اغراق پیدا کرد.
هور...¡
چون نویسنده به جای خوندن داستا ن های ایرانی اسلامی رلته رمان خارجی و فیلم خارجی ب دیده خونده و با طرز فکر اونا می نویسه 🤗
مه‌سا
دقیقن عین فیلمای ترکیع😂🙄
Niloo
به هیچ وجه این کتابو توصیه نمی‌کنم و اصلا انتظار چنین کتاب سطح پایینی رو از خانم بهارلویی بعد از این همه سابقه در نویسندگی نداشتم.
سپیده
خلاصه: اگر رمان خون هستین بهتون بگم که خیلی کش دار نوشته شده بود، لااقل ۳۰ درصدش حشو بود. و ایده خیلی تکراری و خیلی قدیمی. و پیشنهاد نمیکنم. اگر به تعداد انگشتان دست رمان خوندین شاید جالب باشه. مفصل(!): من هر از چندگاهی وقت‌هایی که ذهنم احتیاج به استراحت داره اینجور رمان‌هارو میخونم و میدونم که نباید خیلی از چنین رمان‌هایی انتظار داشت. اما واقعا به عنوان کسی که رمان‌های زیادی خونده از نویسنده‌ای که اسمش به نسبت مطرح هست در این ژانر،و کتابی که چاپ شده اونم به این قیمت(!) انتظار خیلی بیشتری داشتم. آیا زمان اون نرسیده که نویسنده ها داستان تکراری دختری که توی روند معامله های کلان عاشق/معشوق و پدرشون قرار میگیره، عاشق/معشوقی که سرمایه کلانی داره و منبع بی نهایتی پول داره و هر کاری از دستش برمیاد، مهمانی های آنچنانی و... رو رها کنن؟! اصلا چنین داستان هایی تو جامعه ما واقعیت دارن؟ داستان کتاب یه جورایی منو یاد رمان "بگذار آمین دعایت باشم" مینداخت و چند رمان دیگه. تکراری :)
مری و راه های نرفته اش
قلم خانم وطن خواه عالی بود و من به شخصه آمین رو خیلی بیشتر دوست داشتم.
کاربر ۱۶۲۴۳۷۱
من خوندم ولی حال نداد آبکی بود البته شما نظراتت کارشناسی تره بنده درس پس میدم
Atenaaaa
لطفا بذارید تو طاقچه بی نهایت
samira70
لطفا بزارین تو بی نهایت
مایی
از ابتدا انتهای داستان مشخص بود، شبیه فیلمای ترکی بود
kiana2011
کش دار و بی معنی. غیر قابل باور. بزور تونستم بخونم.
fa.om
متاسفانه از کتابهای قبلی خانم بهارلویی خیلی سطح پایین بود
مری و راه های نرفته اش
📚خلاصه رمان: داستان از زبان شخصیت اول داستان، آناهید معینی روایت می شود. دختر یکی از تجار به نام که در زندگی کمبود مالی احساس نکرده است ولی خلا عاطفی بسیار! بارها اقدام به خودکشی کرده است و حال پدرش قصد دارد او را وادار به ازدواج با شخصی به نام مفخم کند که سن بالایی دارد. درست در شب عروسی آناهید توسط دو فرد ناشناس دزدیده می شود و... 🔵ژانر: عاشقانه_معمایی ❤قلم خانم بهارلویی نیازی به تعریف ندارد و همانند سایر آثارشان مخاطب را وادار می کند که لحظه ای کتاب را زمین نگذارد. ❤معمای اصلی داستان و افشای هویت اصلی کاوه تا اواخر داستان اتفاق نیفتاد و این موضوع کمی مرا آزار داد. 💜 به روال سایر آثار خانم بهارلویی اهمیت نظام خانواده نقش پررنگی داشت. ❤شخصیت ها همگی خاکستری بودند و نویسنده قصد سیاه نشان داده شخصیت های منفی داستان را نداشت. البته جز یک نفر! 💜عاشقانه کتاب دلچسب بود تنها در اواخر احساس می شد کمی اغراق شده است. ❤توصیف فضای روستا و اتفاقات زیبایش برایم جالب بود.( و به یاد آوردم آخرین بار خیلی وقت پیش به روستا رفته ام و چقدر دلم تنگ است.) ❤ شخصیت البرز مرا به یاد صحبت دکتر مشفقی می انداخت که شخصی که تحصیلات آکادمیک دارد با شخصی‌ که شغل آزاد را برگزیده تفاوتی از نظر شان اجتماعی ندارد. 💜شخصیت های فرعی داستان به شدت دوست داشتی بودند برای مثال شخصیت زهرا. 💜 طراحی جلد کتاب بسیار زیبا و مرتبط با کتاب بود. 💜پایان کتاب خوش ویراستاری= عالی
پرآشوب
ممنونم ❤️ (طراح جلد ؛) )
ali rahihmi
بسیار آب دوغی
ندا موحدی
کتاب بدی نبود ولی اواخر داستان ،نویسنده به هر ریسمونی چنگ میزد که فقط تمومش کنه ، وقتی به بخش های هیجانی میرسیدم ضربان قلبم بالا میرفت توصیه میکنم بخونیدش
parisa.sbr
نسبت به بقیه کارهای خانم بهارلویی یه کم پایین تر بود ولی بازم خوب بود. انتظار کتاب مسیر زندگی عوض کن نداشته باشید. یه رمان تر و تمیزه برا سرگرمی. از این نویسنده بهترین کارش نامهربان من کو هست
ابراهیم مسلک
سلام. من نامهربان من کو رو خوندم البته بلاگردون هم قشنگه. اما قشنگ تر از ابن دو کتاب. مجنون تر از فرهاده
کاربر ۲۱۷۹۳۸۱
سلام
کاربر ۱۳۵۸۸۱۹
تا صفحه۴۰۰ خودمو کشوندم بلکه جذبم کنه . کم نیست .یعنی حدودا یک سوم این کتاب .. ولی نشد. متاسفانه نویسنده ها محتوای کم روبا حجم زیادمیخوان جبران کنن ..که بدتر میشه.. خوب این همه تعداد نویسنده های جدید زیاد شده وهمه هم انگار مسابقه هست میخوان سالی دوسه تا کتاب بنویسن ...دیگه چقدر موضوع میمونه ... همه تکراری ..فقط شاخه وبرگشو یه ذره عوض میکنن. داستانها همه مثل سریالهای مزخرف ترکی شدن.
Sah ar
اینا چطور مجوز چاپ میگیرن حیف کاغذی که حروم این کتاب سد
Fake Smile
سلام این کتاب رو من خریدم و واقعا ازش لذت بردم نویسنده تونسته بود به خوبی تمام اتفاق ها رو باهم چفت کنه و به همه سوالات خواننده پاسخ بده، واسم خیلی جالب بود که نویسنده سر رشته رو گم نکرد و زیاد به جزئیات مانور نداد. متن روان و قابل فهم بود. ولی یکم داستان کلیشه ای شده بود اینکه چرا یکی انقدر پول دوست باید باشه و حاضر نیست بخاطر دیگران پول رو رها کنه؟ چرا یک نفر انقدر پست فطرت باید باشه و ی خوی خوب نداشته باشه؟ خلاصه که اگه رمان عاشقانه، متن ادبی زیبا با مشکلات زندگی میخواین خیلی پیشنهاد میشه. و فلسفه کسانی که هیت میدن رو نمیفهمم، خانم بهارلویی واقعا زیبا نوشتن.
Fateme Soltani
وقت تلف کردنه....
مریم
شخصیت پسر همیشه تکراریست.یک پسر خوش هیکل و تحصیلکرده و زورگو و عاشق پیشه وبداخلاق.شخصیت دختر هم عجول و عقده کم داشتن پدر یا مادر و یا ثروت
StarShadow
معلوم نیست نویسنده های اینجور رمانها مشکلشون با ادمای نرمال چیه🤌😂😂
*star*
پیشنهاد می‌کنم که بخونیدش،پایانی خوش
کاربر Sh
گند زدی به رمان. اه. نمیدونی واقعا نباید نتیجه یک رمان رو بگی ؟؟؟؟؟؟

حجم

۵۰۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲۰ صفحه

حجم

۵۰۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد