نظرات درباره کتاب چنین می‌گوید خیام و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب چنین می‌گوید خیام اثر جمال بوالحسنی

نظرات کاربران درباره کتاب چنین می‌گوید خیام

امتیاز:
۲.۹از ۱۰ رأی
۲٫۹
(۱۰)
یک فاشیست‌ستیز درمیانِ فاشیست‌ها
من نخستین برگه‌های این نوشته [کتاب؟] را، از روی کنجکاوی، خواندم و بی‌درنگ کنار گذاشتم! زبانِ نوشتار چنان بی‌مایه و ناتوان است که آدم افسوس می‌خورد که نام دانشمندِ بزرگی چون خیام بر پیشانیِ این گفتار آمده است. جمالِ بولحسنی می‌نویسد: "خیام را به یک کافی شاپ مدرن ... برد و شروع به گفتمان کردند" یعنی شما نمی‌دانید "گفتمان" به چه معنی است، و در کاربرد ِ گفتار و نوشتارِ امروز به چه معنا به کار می‌رود، که این گونه آن را به کار برده‌اید؟ آخر "گفتمان" را می‌کنند؟ هیچ می‌دانید این واژه از کجا آمده است؟ که بی‌برو-و-برگرد، همه‌اش، از کتاب نخواندن و بی‌دانشی سرچشمه می‌گیرد؛ با این همه، چشمگیرتر آنکه، از دکارت و خیام هم سخن می‌گویید! پرسش اینجاست: __گر چه بی‌گمان پیوندِ استوار و ژرف و نادیده گرفته شده‌ای میانِ اندیشه‌های ایرانی-اسلامی [خاورزمین] با سیرِ اندیشه‌ی باختری هست__ چه چیزی، در این رویکرد و نوشتار، در تاریخِ فلسفهْ دکارت را به خیام پیوند می‌دهد؛ آن هم بدین گونه که خیام چیزی را بنیان نهاده که دکارت آن را گسترش داده است؟ آیا براستی چیزی از فلسفه و اندیشه دکارت می‌دانید؟ [فارسی نوشتن و پافشاری بر خوش‌باشی‌گر‌ی‌تان که ناآگاهیِ ناشاد و بیگانگی‌تان از خیام را به روشنی فریاد می‌زند!] نیازی به خواندن کتاب نیست، همان داوری‌ای که همه‌یِ مردمان را یکپارچه می‌کنید و می‌گویید "همه به دنبال آرامش اند" در همان آعاز کتاب، نشان می‌دهد هیچ درک و دریافت روشن و خردمندانه‌ای از جهان چندپارچه [متکثر] و پیچیده‌یِ امروز و گِرفتاری‌های بغرنج‌اش ندارید. شناختِ جانورِ پیچیده و بغرنج و شگرفی چون انسان و خواسته‌هایش پیش‌کش! باری این همه پرسش‌های پیش رو را بیهوده می کند. با این همه بایسته است، وَ بناگزیر، که به پرسش گرفت: مردمانِ جهانِ تکه-پاره و از خودبیگانه‌یِ امروزِ ایران، چگونه می‌توانند در میانِ گزاره‌ها و واژه‌هایِ کتابِ[!] شما به گفته خودتان "راهکارِ حلِ مشکلات و مسائل امروزشان را پیدا کنند"؟ من چند نمونه از گرفتاری‌ها [مشکلات] و پرسمان‌هایِ [مسائل]، دستِ کم، ایرانیان را [که بی‌برو-و-برگرد نمی‌دانید] برمی‌شمارم! ۱- اقتصاد (سامان پا-در-هوایِ اقتصاد نیمه‌دولتی که در روندِ گذارِ وحشیانه‌یِ خود از یک اقتصادِ دولتیِ سوسیالیستی-گونه به یک اقتصادِ آزادِ سرمایه‌داری بدون لیبرالیسمِ سیاسی [ولی همچنان دولتی-رفاقتی]، رده‌های نحیف و آسیب‌پذیرِ اجتماع، فرودستان و رنجبران، را نابود و ناتوان کرده و به بدبختی و سختیِ هولناکی گرفتار کرده است) دستگاه سهمگین سرکوبِ پشتیبانِ اقتصادهایِ سرمایه‌سالار و نابودی اقتصادی کجای کتاب بی‌مایه و بیهوده‌یِ شماست؟ ۲- سیاست (نظامِ سیاسیِ جمهوری، که بیشترین آسیب را در نزدیک به دو دهه‌یِ گذشته از سویِ همدستیِ جمهورِ مردم[!] با دولت و از عدمِ مشارکتِ سیاسیِ آنان دیده، تا آنجا که مفهومِ جمهوریتِ نظامِ سیاسی، یکسر، از معنا تهی شده است؛ و پیش از آن، انسدادِ سیاسی و فرهنگیْ چنان پیکره‌یِ ناتوان-شده‌یِ جامعه را سیاست‌زدایی کرده که آگاهیِ سیاسی و دانشِ همگانی به رده‌یِ لطیفه‌هایِ آبکیِ بی‌مایه فروکاسته است. و از این روی، نه تنها توان هر گونه کنشِ سیاسی را از دست داده، که در همدستی با دشمنانِ خود، کمرِ همٌَت به نابودیِ خود بسته است.) ۳- فرهنگ (گرفتاری فاجعه‌بارِ فرهنگ ایران، گذشته از سرانه‌یِ خُرد و کوچک تولید و مصرفِ فرهنگیِ مردم، و گرایش روز افزونِ آنان به رسانه‌هایِ مبتذل و پادفرهنگ [همچون شبکه‌هایِ اجتماعی و شبکه‌هایِ لوس و لوده‌یِ ماهواره‌ای و برنامه‌هایِ فرهنگ‌ستیز صداوسیما]. و گذشته از این همه، در همین کاربردِ نادرست و بی‌معنایِ واژه‌یِ گفتمان در نوشته‌یِ شما و [نثر] فارسیِ نوشتاری‌یِ زشت و نادرستِ کتابْ هویداست.) بازمانده‌یِ گرفتاری‌ها و پرسمان‌هایِ ایران و مردمان ایران را تنها، فشرده، نام می‌برم: ۴ ناکارآمدیِ سرشته‌یِ دولت و بدنه‌یِ کارگزاران و کارمندان‌اش ۵ گذشته از نپذیرفتن اصلِ آزادی و نادادگرانه بودن‌شان؛ شفاف نبودنِ قوانین (مدنی و اساسی، هر دو) ۶ ناکارآمدی و نادرستی‌هایِ بغرنج در رویه‌های قضایی (که یکپارچه نادادگرانه و نامستقل و آزادی ستیز اند.) ۷ نبود بستر و آگاهی و خواستِ مردم‌بنیان و بسیجِ همگانی برای برساختن و پی‌ریزیِ یک فرهنگ و سامانه‌یِ سکولار و در پی آن، دست‌یابی به یک سامنه‌یِ قانونگزاری خنثی ۸ از خودبیگانگی فرهنگی و گرایش روزافزون به هنر و فرهنگ مبتذل باختری، بویژه امریکایی [هالیودی] ۹ ناتوانی در آگاهی و درک و فهم چیستا و هویت فرهنگی تاریخی خود به سان یک ایرانی برای بخش بزرگی از باشندگان ایرانی و هم‌هنگام نقد و پرویزیدنِ بُرنده‌ی پیوستارِ تاریخیِ خودمان ۱۰ گستردگیِ کور و بدونِ زیرساخت و همچنین نامتوازن و بی‌بنیانِ شهرها در نبود سامان و ساختارِ شهرنشینی. و به همین سان عدم گسترش شهرنشینی در همه‌یِ پهنه‌های کشور ۱۱ ناتوانی و بی‌دانشیِ همگیر و همگانیِ باشندگانِ ایران در شناختِ جهانِ مدرن و آسیب‌ها و پیامدهایِ یک زیستِ مدرن، و در پی آن ناتوانی در ساختِ زیست‌بومِ درست و بهینه. ۱۲ ناتوانی در برخورد انتقادی با فناوری و پیشرفت و در پی آن پیشرفتِ نامتوازن و نازا. ۱۳ نبودِ فرهنگِ آشتی و همزیستی همراه با درکِ متقابل و رواداریِ فرهنگی، سیاسی، دینی (که بنیان‌هایِ هر یک در گزاره‌هایِ پیشین نهفته است) ... پاسخ شما به این گرفتاری‌ها، که تنها پاره‌ای از فراگیرترین، بنیادین‌ترین، و همادترین‌های‌اش را برشمردم چیست؟ "راهکارهایِ" شما برای "حلِ" این گرفتاری‌ها و دشواری‌هایِ بغرنج چیست؟ خوشباشی و شادی؟ حتی اگر در تهی‌دست‌ترین خانواده‌ها به دنیا آمده باشیم، آن هم با بیماری مادرزاد خونی که هر ماه برای زنده ماندن باید هزینه‌های سنگین برای دریافت دارو پرداخت کنیم؟ چه باید بکنیم؟ خوش باشیم و دم را دریابیم؟ همه کس به سادگی و گوهرین شادمانی و شادی را می‌داند و می‌تواند؛ و نیاز به رهنمود و آموزه و توصیه و راهنمایی برای شاد بودن ندارد! پاسخ شما برای درمان و بهبود این زبان [فارسی، یکی از گران‌ترین و ارزشمندترین زبان‌هایِ جهان]، برای باز-زنده-گردانی این زبانِ زخمی و ناتوان شده، که بیشتر نوشتارهایِ بزرگِ شگرف و شگفتِ تاریخِ آدمیان به این زبان نوشته شده است، چیست؟ سخن‌ات با گویشورانِ زبانِ فارسی، که خودشان از بزرگ‌ترین دشمنان این زبان نیز هستند، چیست؟ خوش باشید و دَم را دریابید و هیچ مهم نیست چگونه فارسی را می نویسید؟ [آن گونه که خودت آن را دریدی؟] پاسخ و راهکارت برای بی‌سوادیِ درازدامن و ژرف این مردمان، که پدیداریِ کتاب‌هایی این چنین بی‌مایه و پَلِشت را شُدنی کرده است، چیست؟ برای بیگانگی این مردمان با کتاب که سرانه‌یِ کتاب‌خوانی‌شان، دستِ بالا می‌شود هفده دقیقه (که آن نیز با انبوهِ کتاب‌های[!] مبتذل و بیهوده و بی‌مایه درباره‌یِ موفقیت و شادکامی و پولدار شدن، در کنارِ ادعیه و قرآن و روزنامه شمرده شده است) می‌گویی دم را دریاب‌اند و خوش باشند؟
بهزاد
آفرین به این نوشته و نقد شما،لذت بردم
hasal makhtoomy
سلام،چه کتابی رو برای مطالعه در مورد این دانشمند بزرگ توصیه میکنید؟ممنونم
cirous'7
ممنون از نظراتتن🙏✨️🌼🌼🌼
کاربر 7140724
درود. با دو سه بیت از خیام و سفرخونه رفتن نوشتن اجتماعی خیام تحلیل شد. چنین بود ینی خیام . این نظر خودتون تا خیام

حجم

۳۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

حجم

۳۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

قیمت:
۲۸,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد