نظرات کاربران درباره کتاب وقتی که او رفت
۴٫۱
(۹۹)
هنگامه محمدی
داستان کتاب درمورد یه دختر نوجوون خوشکل و باهوشه؛ که یه روز که میره کتابخونه دیگه بر نمیگرده خونه. اونم وسط سال تحصیلی که کلی هم برا امتحاناتش زحمت کشیده بوده. خیلی دردناک و غمگین بود. از شدت جنایت و قصاوت شخص منفی داستان احساس تهوع بهم دست میداد. تعلیقش خوب بود. غافلگیری هم داشت. ولی موضوعش خیلی ناراحت کننده بود.
بوک تاب
به نظر منم حرف شما درسته. تعلیقش آدم را میکشید ولی خود داستان غمگین بود.
به نظرم معمایی در کار نبود، فقط یک روایت با کلی تعلیق...
هنگامه محمدی
متوجه منظورتون نشدم.
SAREN...1386/10/16
سلام این داستانی که میگی فقط میشه یه صداشون گوش کردم من که نمیتونم گوش کنم بقیه رو باید چیکار کنم
آلیس در سرزمین نجایب
تصور کنید یک روز از خانه بیرون میرید و تصادف میکنید. بعد با خودتون میگویید اگر کفشهای بنددارم رو میپوشیدم تصادف نمیکردم. اگه سر راه برای خونه نون میخریدم، تصادف نمیکردم.
حالا این حسرتها و پشیمونیها رو بیارید در غالب مرگ فرزند عزیزتر از جان یک مادر به اسم لورل مک.
لورل سه بچه داره اما الی... الی نور طلایی زندگی اونه.
الی عزیزش که یه روز از خونه بیرون میره و دیگه برنمیگرده.
جنایتی فوقالعاده غمانگیز و جذاب در این داستان شکل میگیره و به اوج میرسه. تمام عناصر جذابیت یک داستان مهیج در وقتی او رفت گنجانده شده.
روند داستان دلنشینه و اوه خدایا! شخصیتپردازی !
شخصیتپردازی شخص منفی داستان حیرتانگیزه.
اونقدر قوی و باورپذیر که نمیشه ازش متنفر شد و من فقط دل سوزوندم برای همه. برای لورل، پل، هانا، نوئل، پاپی و صد البته الی.
اینکه بال زدن یه پروانه، طوفان میسازه.
اینکه کار و رفتار امروزت حتما روی آیندهت تاثیر داره.
چقد تاثیر رفتار پدر ومادر، حس طرد شدن، پس زده شدن و تنهایی تحقیرآمیز بودن رفتار بقیه و... میتونه از یک آدم، هیولا بسازه. من بینهایت از خواندن این کتاب لذت بردم.
اگر جنایی دوست دارید و قلبتون آماده دریافت حجم زیادی از اندوه و سنگینیه این کتاب رو بخونید بخونید وببینید که هیولاها ساخته میشن. کسی هیولا به دنیا نمیاد.
ترجمه هم خوب بود.
غزاله بادپا
همهی ما اخباری دربارهی گم شدن کودکان شنیدهایم،ناراحت شدیم،همذاتپنداری کردهایم،اما خیلی از ما هیچ وقت این حس رو از نزدیک لمس نکرده.من وقتی کتاب "وقتی که او رفت" را خواندم، این حس را بیشتر درک کردم.
ده سال از ناپدید شدن دختر لورل می گذرد. توی این سالها زندگی لورل و خانواده اش دگرگون شده است . نه مدرکی از زنده بودن اِلی وجود داشت ،نه حتی کوچکترین سرنخی از پیدا شدن جنازه ی او. پلیس معتقد بود که شاید از خانه فرار کرده است ولی از نظر لورل دخترش دلیلی برای فرار نداشت ، هر چند قلباً راضی به فرار دختر پانزده ساله اش بود تا اینکه جسد او پیدا بشود.
سالها سردرگمی برای لورل که عاشقانه دخترش را می پرستید سخت بود تا اینکه زمانِ بر ملا شدن این راز به سر می رسد ،
صبح یک روز از طرف پلیس به لورل تلفن می شود و از او می خواهند به اداره پلیس مراجعه کند....
"وقتی که او رفت" رمانی است تریلر با آدم هایی که عشق و نفرت را همزمان به نمایش می گذارند.آدم هایی رازآلود در فضایی آمیخته با غم و حسرت و عشق و تلاش برای ساختن دوباره ی زندگی شان.
کتاب چند راوی دارد . لورل زنی که بعد از گم شدن فرزندش ،زندگی اش را رو به نابودی می کشاند و در مقابل، دو فرزند دیگرش را نیز از نظر عاطفی از دست می دهد . و با الی دختری که ناپدید شده نیز ،همراه می شویم تا سر از راز ناپدید شدن او نیز در بیاریم .
ما در طول داستان با حال و گذشته شخصیت ها همراه می شویم.
کتاب از پیرنگ قوی برخوردار است و بدون هیچ اطنابی با تعلیق بالا پیش می رود که البته ترجمه خوب کتاب در روند تند آن بی تاثیر نیست.
"وقتی که او رفت" از آن دسته کتاب هایی است که وقایع تکان دهنده و تلخ آن تا مدتها در ذهن شما باقی می ماند.
شاید از اواسط کتاب بتوانید ماجرا را حدس بزنید ،اما این مسئله از جذابیت کتاب کم نمی کند و کشش و جذابیت آن تا آخر داستان ادامه دارد .
اگر به ژانر تریلر علاقه دارید این کتاب را از نشر "خزه" به ترجمهی "علی شاهمرادی" بخوانید اما منتظر یک رمان پیچیده ی معمایی نباشید.
Amirhossein
فقط خدا به خیر برسونه،همه کتابهایی ک خوندی مربوط ب مسائل جنایی و وحشتناکه،خدا ب همه مون رحم کنه،میترسم یه روزی بشی خفاش شبهای ایران و همه مارو...بقیه شو نمیگم ولش کن😬
shayestehbanoo
الی مک ، دختر بلوند، زیبا و باهوش و دوست داشتنی مفقود میشه با پیدا شدن جنازه اش بعد از ده سال بالخره مادر اون لورل به آرامش میرسه و آشنا شدنش با فلوید اون رو به زندگی برمیگردونه ... اما این تازه آغاز ماجراست ...
برای من بیش از یک تریلر جنایی یک کتاب درام بود ، چون اولا حدس همه چیز خیلی راحت بود، تقریبا ذهنت چند فصل از کتاب جلوتر ، در ثانی داستان الی به شدت غم انگیز .... با این حال قلم نویسنده به گونه ای بود که دوست داشتی رمان رو ادامه بدی و به اتمام برسونی... البته شخصیت فلوید بنظرم عجیب بود و حتی تا حد زیادی بهش خوب پرداخته نشده بود ...در کل کتاب معمولی ای بود و قطعا جز بیاد موندنی ها نیست.
ارتمیس
بسیار کتاب جذاب ایه و البته درد ناک. نویسنده شخصیت پردازی خوبی رو به نمایش گذاشته. پیرنگ داستان هم جذابه. خلاصه واسه خوندش تردید نکنید
ali.ameri.e
داستان پلسی سیاهی که کلی غم به همراه داره به شخصه کاملا توانستم با شخصیت ها ارتباط بگیرم و غم و شادی درونشان را احساس کنم اگر دنبال یک رمان جنایی که روی عشق مادرانه و غم از دست دادن عزیز نوشته شده باشه بهتون پیشنهاد میکنم مطالعه کنید.
از اون دسته کتاب هاست که داستانش را هیچوقت فراموش نمیکنم.
ایمی
این کتاب جذاب بود؛ شروع جذابی داشت و داستانش گیرا بود و مکانهایی که دربارهش صحبت میکرد خیلی راحت تو ذهن میومد. اواسطش خیلی غمانگیز بود و دوباره آخرش قشنگ شد. بعد از خوندن این کتاب به این نتیجه رسیدم به هیچکس نباید اعتماد کرد:)
Tna
رمان خوبی بود و موضوعش جدید بود.یه جاهاییش تلخ و ناراحت کننده میشد و یه جاهاییش چندش آور با این حال پیشنهاد میکنم بخونید.
❌در ضمن کاربر "Aa" قسمت مهمی از کتاب رو اسپویل کرده،اگر هنوز کتاب رو مطالعه رو نکردید،نظرها رو نخونید!❌
کاربر ۴۲۱۹۳۵۷
کتاب خوبی بود و به شدت غمگین خصوصا پایانش که خیلی غمگین تر بود اما معمای چندانی نداشت و موضوع رو کاملا میشد از اوایل کتاب فهمید ولی باز هم هیجان کافی برای خوندن داشتم
تارا طاهر
یه دختر ۱۵ ساله بدون هیچ دلیلی گم میشه ! حالا چرا گم میشه، چه اتفاقی براش افتاده که برنگشته! سرنوشتش چی مشه؟ و خانواده و مادر این دختر چه سختی هایی رو تحمل میکنن؟ آدم منفی داستان و دلایلش برای انجام کار های بد و در نهایت نتیجه اون اتفاقات ...... همگی داستانی شدن به نام : وقتی او رفت!
احساسات و جریانات مختلف رو طی چندین فصل از زبان افراد مختلف بیان میشه که نویسنده کاملا به جا و خوب تونسته این مطالب رو کنار هم بچینه! به هیچ وجه گیج کننده نیست.
داستانی بسیار پر کشش، کاملا قابل حس و همدردی و با توصیفات به جا و کامل، بدون اضافه گویی که موضوعی متفاوت با پایانی خوب و قابل قبول رو در این داستان خواهید خوند.
black butler
🌿🌸🌿
خوندن کتاب رو با هیجان خیلی زیادی شروع کردم تقریبا تا اواسط کتاب این حالت ادامه داشت اما یه دفعه نویسنده شروع کرد به پرداختن به روابط احساسی شخصیت های داستان باهم و خب من هیچ وقت درک نمیکنم رفتار غریزی دو تا آدم با هم چه جذابیتی میتونی داشته باشه مگه جفت گیری حیوونا جذابه؟!برای آدما هم همینه خب(ᗒᗣᗕ)՞ و نزدیک به اواخر داستان فکر کردم قراره کسل کننده تموم شه اما یه دفعه یه اتفاق جالب افتاد و دوباره به خوندن داستان ترغیب شدم در کل کتاب خوبی بود اما خیلییی هیجان انگیز نبود.
🍡اسپویل🍡
داستان در مورد دختریه به اسم الی مک،که یه روز از خونه میره بیرون و دیگه بر نمیگرده😋۱۰ سال از ماجرا میگذره و هیچ سرنخی پیدا نمیشه تا اینکه یه روز پلیس با خانواده الی تماس میگیره و راجع به پیدا شدن کوله پشتی الی و استخون های بدنش اطلاع میده☠ و بخش زیادی از داستان مربوط به تاثیرات بعد از گم شدن الی، روی زندگی خانوادشه و بیش تر از همه مادرش،،،و سوال اینجاست که چه اتفاقی برای الی افتاده😏💉🤰🤱👼🛌☠⚰
hedyeh
راستش انتظار داشتم بیشتر جنایی باشه ولی از لحاظ جنایی بسیار ساده و پیش پا افتاده و قابل پیش بینی بود. در کل کشش لازم رو برای یکبار خوندن داشت.
Maryam R
تنها توصیفی که میتونم بکنم اینه: دردناک دردناک دردناک
بخونینش
Raya
کتاب نسبتا ضعیفی بود. چه از نظر داستان و روایت، و چه از نظر معما و جنایتی که مثلا داشت.
انگیزه شخصیت منفی داستان به شدت مسخره و درک ناشدنی بود و همین برای اینکه داستان خراب بشه کافیه.
شخصا ترجیح میدادم که نمیخوندمش.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
داستان فقط یک رمان نیست در مورد واکنشها و رفتار افراد مختلف در زمان وقوع بحران هم هست،اونایی که در یک محیط ملتهب وبدون محبت رشد میکنن یا از طرف پدرومادر برای رسیدن به اهدافشون درفشارهستن ممکنه توزندگیشون عکس العملهای غیرعادی و گاهی وحشتناک نشون بدن وچندین زندگیو نابود کنن،ناپدید شدن فرزند بدون هیچ دلیل و نشونه و غم ودرد مادر تمام خونواده رو ازهم میپاشه وباعث ماجرآهایی بسیار جذاب وخوندنی میشه،اول داستانوباید بادقت بخونید،ارزش خوندن داره.
دیانا
غم انگیز بود 🙃💔 ولی بیشتر درام بود تا معمایی به جورایی دست نویسنده رو بود در رابطه با کلیت داستان با خوندن کتابهایی در این سبک مثل کتاب (اتاق) آدم از دنیا و آدماش میترسه
بهنوش
کتاب معمایی خوبی بود ولی واسه یه جنایی خوان حرفه ای شاید یکم معمولی باشه ولی خوندنش خالی از لطف نیس
بوک تاب
معمایی نیست. یک روایت با کلی تعلیقه، ناراحت کننده هم هست. پایانش هم ناراحت کننده. روی هم رفته روحم زجرکش شد!
Sam
جزء کتاب هایی بود که وقتی می خونید دوست دارید جریان داستان تغییر داشته باشه و این که در عین حالی که قلم و فضای خوبی داشت ولی تلخ بود، خیلی تلخ.
mahsa
رمان وقتی که او رفت رمان جنایی پیچیده و نفسگیر نیست و بیشتر درام است. اوایل کند پیش میرود اما در برخی قسمتها هیجان هایی را به خواننده میدهد. هر چه جلو می رویم هیجان کمتر میشود و به جایی میرسد که قصه قابل حدس است.
قلم نویسنده خوب است و ترجمه راحت و روانی دارد به صورتی که خواننده را ترغیب میکند به ادامه دادن. من از همان ابتدا جذب قصه شدم و دوستش داشتم.
تعلیق خوبی دارد؛ اطناب ندارد که به نظرم این قضیه خیلی خوب است. کشش و جذابیت کافی را دارد.
عواطف و احساسات شخصیتها به خوبی بیان شده است و در برخی قسمتها غافلگیری هم دارد.
در کل موضوع قصه ناراحتکننده است و در فضای غم، عشق و نفرت است و البته سیاهی. نوئل به شدت سیاه است و کارهایش دردآور و غمگین. قسمتی که در مورد الی و اتفاقات زندگیاش گفته شده خیلی تلخ و غمگین است وقتی به آن قسمت رسیدم نتوانستم ادامه بدهم و برای چند دقیقه خواندن را رها کردم.
در رابطه با بخش علم پزشکی قصه به نظرم نویسنده اطلاعات کافی را در اینباره نداشت و بعضی جاها گنگ باقی ماند؛ شاید بخشی ازش مشکل از سانسور شدنش باشه.
پایان رمان دلنشین است. برعکس تلخیهای رمان انتهایش شیرین است و لبخند برلب خواننده میآورد.
بوک تاب
به نظر منم داستان خیلی ناراحت کننده بود و راستش آخرش را هم دوست نداشتم، دلم میخواست بهتر تموم بشه...
خدانخواد بچه کسی گم بشه،بی خبری ...
ولی چقدر فساد اخلاقی بینشون زیاده...
حجم
۲۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان