نظرات کاربران درباره کتاب قصر آبی
۴٫۵
(۷۴۳)
آیه
این کتاب رو من با ترجمه نشر افق خوندم داستان خیلی جذابی داره و نشون میده کنار گذاشتن ترس هامون چقدر باعث میشه بهتر زندگی کنیم
somaye habibee
کتاب خوبی بود
ارزش داشت یه روزه بخونیش و لذت ببری از داستانش
Paradise
همیشه بیماری ها باعث ناراحتی نمیشوند و ما را اسیر نمی کنند، گاهی آنها ما را از زندانی خیالی نجات می دهند .
کتابخوار
اگر علاقمند به داستانهای پریان هستید با اتفاقهای جادویی و پایان خوش این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم.
فکر میکنم بیشتر برای رده سنی نوجوان مناسب و دلپذیر باشه
ENFJ
خیلیییی حس خوبی بهم داد...
داستان درباره دختریه که تمام عمرش،از تولد تا الان که حدود بیست و نه ساله در حال مقایسه شدن با دختر عموش(یا عمش:/) بوده و این باعث میشه که یهو احساس کنه باید این وضعیتو تغییر بده.
در ضمن کلا مونتگمری مدل نوشتنش یه جوریه که تا اخر داستان واقعا نمی تونید بفهمید نقشه و فکر نویسنده برای صحنه بعد چیه.
همین تا ته داستان میکشدتون:)
پیشنهاد میشههه
A book lover
جذاب،لذت بخش و حال خوب کن...
به من انگیزه داد تا دنبال رویاهام برم و قصر آبیم رو پیدا کنم..
واقعا خوبه که انسان نسبت به قضاوت های دیگران بی اهمیت باشه و بر اساس باورهای خودش زندگی کنه...
تجربه خیلی لذت بخشی بود👌
فریده
مثل بقیه کتابهای نویسنده، عالی بود. هرچند که از بعضی از حرف ها و کارهای ولنسی خوشم نیومد. در کل تاثیر خوبی بر من گذاشت. اینکه کارهایی رو که میدونم درست و منطقی هستن رو انجام بدم و کاری به مخالفت دیگران نداشته باشم.
ella
لذت بخش ...
~Albertin~
من به غیر از این تنها یک رمان کلاسیک و عاشقانه خوندم ولی هر دو شون عالی جذاب بودن.
نکته جالب توجه این رمان این بود که تا میخواستی حدس بزنی یه اتفاق دیگه رخ میداد و حدسیاتت رو به باد میداد.
کلا عالی بود
آنه شرلی
کتاب دلنشینی بود نشون دادن ترس ها و نقص های شخصیتی که عزیز ترین آدمای زندگیمون ندونسته به ما وارد کردن ، احساس گناهی که وقتی سعی کردیم تغیر کنیم به ما دادن و خیلی چیزای دیگه در قالب یه داستان خوب گفته بود ولی چیزی که در حد یه قصه و خیال هست نه واقعیت تغیری بود که این دختر تجربه کرد ، نظرم اینه که تغیر با یه شب عصبانیت شدید از روزگار و گذشته ، ازجفای دیگران ، از کم کاری خودمون ، از گرفتن یه تصمیم محکم بخاطر یه بیماری لاعلاج به وجود نمیاد ، چون ما با عادت هامون زندگی میکنیم و تازمانی که اون عادت ها که پشتش باورهای بچگیمونه عوض نشه تغیریم ایجاد نمیشه حداقل پایدار نیست
برای کسایی که همچین تغییری میخوان کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید از جفری یانگو پیشنهاد میکنم
Suny
کتاب واقعا خوبی بود خیلی زیبا با داستانی در مورد دختری که به خاطر بیماری میخواهد زندگی کند با وجود خانواده ای سختگیر،متن گیرایی داشت که توصیف همه چیز طبیعت،عشق،زندگی...ارتباط شخصیت های داستان خیلی جالب بود به طوری که من در آخر داستان از ارتباط دو نفر از شخصیت ها(نمیخوام لو بدم خودتون می فهمید)جا خوردم و خیلی جالب و عجیب بود در کل کتاب خوبی بود و من خیلی دوست داشتم به نظرم بیشتر برای بزرگسالان هستش ولی اگه کوچکتر هم باشی ولی کتابخون باشی مناسبه
Farzaneh Parsinejad
داستان درباره ولنسیِ ۲۹ ساله است که هنوز عشق را تجربه نکرده، خانواده ای سنتی و سختگیر دارد، در بند محدودیت های بسیاری است و به قول خودش هنوز طعم واقعی زندگی را نچشیده؛ اینها و یک رخداد مهم دیگر باعث می شود مسیری متفاوت با گذشته را در پیش بگیرد.
بنا بر دیگر آثار این نویسنده انتظار بیشتری از این کتاب داشتم. اگرچه سرگرم کننده بود اما برای من ناامیدکننده هم بود. بعضی از مفهوم های جای گرفته در دل رویدادها باعث می شد که وسوسه شوم به کتاب سه امتیاز بدهم، اما در نهایت به نظرم دو امتیاز مناسب تر است؛ چراکه داستان، کلیشه ای و برخی جاها بی منطق و زیادی غیر واقعی ست: خانواده ی ولنسی بیش از حد بد جلوه داده شده اند و یا اینکه تمام تصمیم هایی که عجولانه و خیلی جاها از سر لجبازی گرفته شده اند در نهایت به شکلی جادویی به پایانی شاد و رویایی ختم می شوند! روی هم رفته فکر می کنم شخصیت پردازی های سیاه و سفید از جذابیت و اثرگذاری داستان کاسته.
kerm ketab
خیلی جذاب و دلنشین بود دیدگاه جالبی بود و خیلی عالی بهش پرداخته شده بود
محمد،؛،
،؛،
بررسی کامل و بیان کامل نکات منفی و مثبت کتاب:
(این نوشته طولانیه؛ اما سعی شده تقریبا تمام جوانب بارز و مهم کتاب بررسی، بیان و نقد بشه که برای افرادی که خوندن و یا میخونن جامع هست و مطالعه اون پیشنهاد میشه)
🔸به شکل خلاصه: بنظرم حقیقتا کتاب در حد این همه تعریفاتی که ازش میشه ابداً نیست.
اجمالی اگر بخوام بگم، توقع نداشتم وقتی دارم یه ژانر درام میخونم حس ژانر تخیلی دریافت کنم...
این کتاب شاید برای یک رنج خاص سنی (بالای ۲۵ سال) و احتمالا کمی بیشتر برای بانوان، برای تنها کمی سرگرمی و پر کردن وقت مقداری مناسب باشه اما اگر دنبال اثری فاخر، موقر و قوی هستید ابدا چنین توقعی رو از این داستان و کتاب نباید داشته باشید که به کل نا امید میشید.
نویسنده، شدیدا در عواطف و رویا ها فرو رفته و واقع گرایی رو از یک جا به بعد کاملا به باد فراموشی سپرده که باعث شده اگر یمقدار تجربه زندگی داشته باشید...، واقعا نتونید به راحتی با کتاب و سیر داستان همراه شید و گاهی کاملا دور و بعید نسبت به کرکتر ها و قضایا باشید... هرچند نقاط قوتی هم وجود داره که در ادامه گفته میشه.
🔸نقاط منفی و ضعف:
۱ - به نظر اولین و بارز ترین نکته اذیت کننده همون چیزی بود که اجمالا بهش اشاره شد که شما با خوندن یک اثر درام، در بدترین حالت دیگه میتونی سیک پایان «و آنها تا اخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند... » رو تحمل کنی. در حالی که نویسنده، در سیر داستان و مخصوصا یک سوم انتهایی داستان کاملا از فضای واقع نگری که مقتضی درام هست، خارج شده و داخل یه فضای خیلی رؤیایی، اتفاقات، دیالوگ ها، برخورد شخصیت ها و... رو پردازش کرده که آدم حس میکنه داره دیگه کم کم داستان کودکان میخونه...
۲- این رویا پردازی افراطی به وضوح باعث افت کیفیت شخصیت ها و دیالوگ ها شده و در اواخر کتاب ما با یک روند و شخصیت های فوق العاده فرمالیته و تقریبا مصنوعی طرف هستیم که انگار دیالوگاشونو حفظ کردنو به زور دارن ادا میکن...
۳- بنظر با گزاره های روانشناسی تجربی کاملا در تضاد های ازار دهنده ای هست و فردی با سن کم کاملا ممکنه تحت تاثیر اونچه از کتاب بهش القا شده انگیزه های واهی برای خوشبختی و خنده و این امور پیدا کنه و حال اونکه رفتار اجتماع و دنیا نه از طرف بدی ها و لحظات سخت و نه از طرف خوبی ها و لحظات خوشبختی و خوش گذشتن، ابداً به این غلظت کتاب نخواهد بود و بجای اینکه در دراز مدت باعث حرکت و انگیزه بشه بعد از مدتی باعث سرخوردگی و شاید افسردگی بیشتر در مخاطب میشه.
ما هم حقیقتا مشاهده میکنیم که چون ولنسی از زندگی ابتداییش جز جهنم چیزی رو نداشت، راه خوشبختیش تماما رها کردن و ازاد زندگی کردن و بی بند و بار بودن بود همونطور که بار ها تو داستان اشاره به این موضوع شد که رمز خوشبختیش فرار از مسئولیت هاست... و بله فردی که توی این شرایط باشه با همین رفتار های ساده برای مدتی تبدیل به خوشبخت ترین ادم جهان میشه... و حال اونکه به وضوح و بداهت روشنه که در دنیای واقعی و این همه مخاطبی که این کتاب رو میخونن و تحت تاثیر قرار میگیرن، هیچ وقت و به هیچ وجه، خوشبختی و موفقیت با بی بند وباری و بی مسئولیتی و هرشب فقط لذت بردن از صدای باد بین درختا و انعکاس ماه روی آب و... حاصل نمیشه و اصلا در بهترین حالت حتی اگر کسی هم در شرایط ولنسی ۳۰ سال در جهنم گذرونده باشه نهایتا این روند خوشحالی تنها تا دو سه سال جواب میده و بعد از اون، پوچیه که به سراغش میاد!
همونطور که کاااملا بار ها اشاره شد که باز هم از بزرگ ترین رموز خوشبختی ولنسی این بود که یک سال بعد میمیره و بعد از اینکه فهمید اینطور نیست، کاخ خوشبختیش در حقیقت فرو ریخت. وقتی نویسنده به این ها اذعان کرد منتظر بودم پایان رو با این تفصیلات منطقی تر بنویسه اما کاملا سرهم بندی کرد و باز هم خوشبختی ولنسی رو در ادامه همون نوع زندگی تصویر کرد. و اینجا دقیقا بدترین جاست... چون کافیه به ۵ سال آینده ولنسی نگاه کنید و اونموقع داستان زندگیش رو بخونید... فرض کنیم ۵ سال دیگه هم در میستاویس زندگی کنه یا اصلا برن دور دنیا بگردن و غیره و غیره... اگر بنای زندگیش رو تنها بی هدفی و بی مسئولیتی قرار بده با این حال که شاید ۷۰ سال قراره عمر کنه... خب واضحه که چیزی جز پوچی ارمغان این وضعیتش نخواهد بود...
۴- نکته خیلی مهم بعدی که عمدا بعد از نکته قبل ذکر شد اینه که نویسنده تحت تاثیر تفکر سنگین اپیکوریست مادی، که یک مکتب کاااملا شکست خورده و رو به فروپاشی در جوامع جهانی هست، کاملا ایدئولوژی و جهان بینی خودش رو بر مبنای لذت گرایی و لذت در لحظه قرار داده و در تمام صفحات همین رو به مخاطب القا میکنه که اگر نمیخندی یعنی بدبختی و اگر میخندی یعنی خوشبخت. حالا چه اهمیتی داره که شاید به هزار و بک دلیل بعد از ۵ دقیقه خنده، مجبور باشی ساعت ها گریه کنی... تو خوشبختی چون این ۵ دقیقه خندیدی و بعدش که ساعت ها گریه میکنی تو بدبختی...
و لحظاتی رو برای ولنسی به نمایش میگذاره که در ۲۴ ساعت روز میخنده پس واو! چقدر خوشبخت... اما همونطور که اشاره شد اونچه اهمیت داره سالهای بعد زندگی این فرد تا روز مرگشه...
و مخاطب هم که به بداهت چنین سیاقی رو نه میتونه دقیقا بپذیره و نه اجرا کنه و چون در طول روزش طبیعتا لحظات زیادی هم از نخندیدن و خوشحال نبودن داره،
به این نتیجه میرسه که بدبخته...
و چه اهمیتی داره که معیار های خوشبختی و بدبختی، با هزاران نوع جهان بینی مختلف باید بررسی بشن و علمی ترین و دقیق ترین اون ها انتخاب و سر لوحه قرار بگیره تا انسان رو به خوشبختی حقیقی و موفقیت واقعی برسونه؟...
۵- این محتوا توسط یک نویسنده ماهر نوشته شده اما ابدا نه به دست یک مربی، معلم و یا روانشناس ماهر...
و متاسفانه مخاطب هم تنها تحت تاثیر قدرت قلم نویسنده قرار میگیره و لاغیر...
کاملا درسته و شکی نیست که خانواده ولنسی یه خانواده کاملا احمق، روانی و بیشعور هستند،...
اما و اما... کتاب در تمام مدت، روایتی از انواع بی احترامی و گستاخی های متعدد از طرف ولنسی نسبت به این خانواده و لذت بردن اون از این گستاخی ها داره...
بله واقعا هم این خانواده لایق بی احترامی هستند و تک تکشون باید در بیمارستان روانی بستری بشن... منطورم این نیست که ولنسی باز هم باید میسوخت و میساخت... نه...
بلکه این رو میخوام بگم که این کتاب در مقام آموزش و تاثیر گذاری باعث امور مخرب تجدید نا پذیر غلط میشه فقط...
چون نوجوان با دریاف این روایت یک مهر کاااملا مشروعیت بخش به هر گستاخی و بی احترامی نسبت به خانوادش دریافت میکنه و او هم که از خدا خواسته!
در حالی که خوانواده اون نوجوان شاید که لحظات بدی رو برای او رقم بزنن و اذیت هایی هم داشته باشن... اما ابدا به حد استرلینگ ها نمیرسن و به هر شکل اون خانواده و اون مادری هست که اون رو از بچگی بزرگ کرده، تربیت کرده، شب بیداری کشیده و اون پدری هست که در اکثر موارد تمام وجودشو گذاشته تا زندگی بهتری رو فراهم کنه... بله اما در مواقعی هم همین پدر و مادر اذیت میکنن و درک نمیکنن و اینها... که با توجه به اولویت ها و درست و غلط کردن های واضح، فرزند در این شرایط حق دفاع از خودش رو داره اما گستاخی و فحاشی و افترا و غیره به اون خانواده؟!!!...
این چیزیه که کتاب باعث اون میشه تا نوجوان حتی چون شاید مادرش کمی دیر غذا رو اماده کرده خیلی راحت به او بی احترامی کنه...
۶- پایان بندی هم که همونطور که بارها اشاره شد خیلی آبکی بود و هر چقدر هم نویسنده دنبال پایان «و آنها تا اخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند...» باشه، بالاخره کمی هم بالا و پایین باید به پایان بده تا بیشتر نزدیک به واقع و روایت گری درام باشه...
اما ایشون اصلا این کار رو نکرده و کاملا همانند کتاب کودکان دقیقا همینطور اصطلاحا آبکی کار رو سر هم کرده و خوشحال از اینکه در آخر قصه احتمالا قلب های مخاطبین اکلیلی خواهد شد...
۷- به هر نحو این نکته هم لازم به ذکره که از یه مقدار به بعد، داستان فوق العاده قابل پیشبینی و کلیشه ای پیش میره و اتفاقت و حتی پایان رو به سادگی میشه حدس زد.
🔸نقاط مثبت و قوت:
۱- برای همون گروه خاص از مخاطبین میتونه کتاب صرفا سرگرم کننده ای باشه و از این داستان گل و بل بل برای ساعاتی لذت سطحی ببرن
۲- شخصیت پردازی ها در نیمه اول کتاب واقعا جالب و قابل توجهه و از نقات قوت نویسنده هست و دلیل اینکه نیمه دوم کتاب رو خیلی تایید نمیکنم سیر مصنوعی و فرمالیته تغییر شخصیت هاست که اشاره شد.
۳- صحته پردازی ها هم که دیگه نیاز به بیان نیست و پر واضحه که نویسنده خیلی خیلی جذاب و مجذوب کننده منظره های خارق العاده رو در ذهن مخاطب ایجاد میکنه و سعی موفقی در قرار دادن خوانندگان در اون لوکیشن ها، کلبه ها و جنگل ها و ... داره
۴- یکی از کتبیه که میتونه تقریبا به اندازه خوبی مخاطبین رو با فرهنگ و فضای غرب در سال های گذشته (حدود های دهه ۸۰ و ۷۰) آشنا کنه.
۵- مذمت کاملا تاثیر گذار و به حقی رو نسبت به آداب و رسوم غیر منطقی ارائه میده.
تنها و تنها رسوم، سنت ها و آدابی درست و پا برجا هستن که ریشه عقلائی و واقعا مفیدی برای رشد انسان داشته باشن
اما بسیاری رسوم احمقانه که اتفاقا در ایران هم کم نیستن (مثل چشم و هم چشمی ها- رقابت های خانواده ها- توقعات بی جا از کودکان- قضاوت های سریع- تعارف های واهی و ...)ابدا قابل دفاع نیستن و کاملا باید کنار گذاشته بشن که نویسنده با خانواده استرلینگ کاملا دکوراسیونی از این مزخرفات رو نشون میده و در حین داستان کاملا اون ها رو نقد و رد میکنه و شاید به همین دلیل، بد نباشه برخی از خانواده ها یک بار هم این کتاب رو بخونن که احتمالا فایده های خوب از این امر بر والدین مترتب بشه...
۶- شاید اگر به شکل درست استفاده بشه و نکات منفی و تاثیرات مخربی که گفتم رو فرد خواننده کنترل کنه، بتونه محرک و انگیزه بخش موقتی خوبی برای افراد باشه تا خودشون رو از قید و بند ها رها کنن و به سعی و کوشش برای موفقیت مشغول بشن
zahra
یه نقد عالی 👏🏻
hanimani
هنوز بعد چندین و چندسال عاشق آنشرلی و کارتونش هستم
بعید نیست از این نویسنده که بقیه کتابهاش هم جالب باشه..
ولی خب یک داستان کلیشهای که انتهاش معلومه...و میشه حدس زد
داستان یه دختر ک یه روز تصمیم میگیره تمام زندگیشو تغییر بده و یه عشق وارد زندگیش میشه و یک پایان همیشه خوش..
و یک انتقاد اینکه مگه خوشبختی فقط توی ازدواج هست؟؟؟چیزیه که اول کتاب اذیتم کرد...ولی خب متاسفانه یک موضوع همیشگی بین خانوادههاست!!!
nunuei
شیرینه؛ کش الکی ام نداره البته برای الان داستانش قابل حدسه ولی خوندنش خالی از لطف نیست
استودیوس
برایه توصیف کتاب ب همین جمله برگرفته از متن مراجعه میکنم:((ترس گناه اصلیس))هنگانی ک ولنسی ترسهاه کهنه و غیر واقعی رو کنار میزاره دروازه موفقیت و رهایی از تمام زنجیرهای کاذبی ک به پاهاش بسته براش باز میشه..و لذت واقعی از زندگی رو درک میکنه
پاییز
وای این کتاب بی نظیر بود. قلب رو به تپش وا میداشت. قلم ال ام مونتگمری واقعا زیباست. آدم و با خودش همراه میکنه.
خیلی سریع و پشت هم خوندمش. و واقعا قشنگ بود.
توصیه میشه حتما.
R.SH
توصیفات استعاری کتاب زیاد هست و ممکنه برای برخی حوصله سر بر و کلافه کننده باشه ولی داستان کشش داره و این خیلی خوبه .در اوایل داستان و اواسط آم یک شوک وارد میشه ولی شگفتی های اصلی آن در آخر داستان هست که خواننده اصلا انتظارش رو نداره .بهرحال وجود شوک در داستان جرقه ای برای کشش بیشتر هست . بین شوک ها ، هیجان خاصی وجود نداره و از توصیفات و تصور اتفاقات میتونید لذت ببرید .در کل به خاطر احساس خوبی که ازش دریافت کردم و شوک های پایانی که انتظارش رو نداشتم توصیه میکنم 😊
sun•shine
این کتاب می تونه زندگیتو تغییر بده
حجم
۲۴۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۴۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۱۳۵,۰۰۰
۸۱,۰۰۰۴۰%
تومان