نظرات کاربران درباره کتاب قصر آبی

به نظرم چیزی که نوشته های خانم مونتگمری رو از بقیه متمایز میکنه توصیف بی نهایت ریز و دقیق ایشون از مناظر اطراف هست به طوری که آدم با خواندن کتاب هاش میتونه به خوبی همه چیز رو تصور بکنه یک کتاب دیگر از نویسنده مجموعه کتاب های آن شرلی که اگر آن شرلی رو خوانده باشین باید بدونین که قصر آبی هم به همون اندازه زیباست و ارزش خواندن داره لذت بردم از داستان متفاوت و سبک زیبای نویسندش.

پر از حس خوب بود.

رمانی بود که خیلی هامون میتونیم با شخصیت اصلی داستان همزاد پنداری کنیم از این جهت که خیلی از ماها بخاطر ترسامون نمیتونیم اونجور ک میخوایم زندگی کنیم در کل رمانش پر از حس خوب بود و داستان پردازی به زیبایی انجام شده بود. ارزش خوندن داشت مرسی از طاقچه 🩷

رمان شیرینی بود توصیفات نویسنده عالی بود طوری که دوست نداشتی کتاب رو زمین بذاری من لذت بردم با خوندنش.پیشنهاد میکنم موقع خوندن به یک آهنگ بی کلام با صدای طبیعت (مثل صدای باران یا صدای موج دریا) هم گوش کنید تا غرق داستان بشید و لذت مطالعتون دوچندان بشه.🥰🤩

این کتاب بی نظیر بود هر لحظه اش رو تصور میکردم و باهاش زندگی میکردم واقعا یکی از نویسنده های مورد علاقم هستن

درمورد این کتاب فقط و فقط میتونم یه چیز بگم: زیبا ترین و جالب ترین کتابی که در این سبک خوندم

یه عاشقانه بی نظیر و غیر قابل پیش بینی.

چیزی که باعث شد این کتابو بخونم محبوبیتش تو سوشال مدیا بود و البته که ناامید نشدم. قلم خوب نویسنده و توصیف مکان و لحظات جذبم کرد که تو سه ساعت کتابو تموم کردم و شیوه توصیف کردن جزئیات بیشتر از روند پیش رفتن داستان برام دوست داشتنی بود.🦔

خوندن این کتاب مثل اینه که وسط روزمرگی شلوغ و درهم برهم یه نسیم ملایم به صورتت بخوره. همینقدر قشنگ همینقدر رویایی

داستان جذابی داشت و حوصله سربر نبود دوستداران کلاسیک حتما بخونن :)

خیلی خوب بود اصلا فکر نمیکردم اینجوری باشه، فک کردم ی داستان عاشقانه لوسه با توصیفات الکی و زیاد، اما تصویر پردازی عالی بود اصلا کسل کننده نبود و کلا خیلی حال خوب کن بود.

😍😍😍خیلی قشنگ بود

خیلی عالیییییی بودد..اولین کتابی بود که بعد مدتها کتابخونی دلم میخواد یبار دیگم بخونمش. فوق العاده جذاب

داستان خیلی دوست داشتنی بود، داستان دختری که به اصطلاح خیلی تو سری خوره و کلا روحیه ی مبارزه نداره، تا اینکه می‌فهمهبیمازی قلبی داره و زیاد زنده نمی‌مونه از اون جا به بعد ولنسی تصمیم می‌گیره خوب زندگی کنه پایانو دوست داشتم پیام کلی داستان یه طوری بود که به خوب زندگی کردن تاکید داشت .۸

رمان زیبا و جذابیه من که لذت بردم شخصا

این کتابو توو هوای بهاری فروردین خوندم واقعا به وجودم چسبید و بشدت میتونستم باهاش هم ذات پنداری کنم چه جالب که این عقاید توو کانادام بوده فقط اونا زودتر متمدن شدن این کتاب قلبمو لمس کرد فقط یه رمان نبود پر از جملات الهام بخشم بود که درس زندگی میداد من از نظرات مثبت اینجا تصمیم گرفتم بخرمش و بخونم و الان با تمام دوستانی که عاشق این کتاب شده بودن هم نظرم این کتابو به همه دخترای مجرد توصیه میکنم

چقدر لذت بردم از لحظاتی که در حال خوندن این کتاب بودم. دختری که همیشه طبق چارچوب های ذهنی خودش و اطرافیانش رفتار میکرده، الان متوجه شده که وقت زیادی برای زنده موندن نداره و با تمام وجود دوست داره زندگی کردن به روش خودش رو تجربه کنه. جزئیات کاملا به اندازه بود یعنی نه کم و نه زیاد. این داستان اهمیت زندگی کردن در لحظه رو برامون روشن میکنه و فرصت هایی رو به یادمون میندازه که فقط در صورتی به اونها میرسیم که به صدای خواسته های خودمون و قلبمون گوش بدیم. روند کتاب بسیار جالب و شیرین بود و از اینکه شخصیت اصلی سعی کرد خود واقعیش باشه لذت بردم. تعریف فقط یک مسئله که باعث شد یک امتیاز کمتر برای این کتاب در نظر بگیرم، این بود که احساس کردم در صفحات پایانی، همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد درحالی که در بقیه کتاب اینطور نبود اما در هر صورت بسیار کتاب شیرینی بود و از خوندنش کاملا راضی هستم.

مثل سایر آثار مونتگمری سرشار از حس خوب عاشقانه جذاب ،پیوند عمیق و لذت بخش با طبیعت و توصیف های صمیمانه از یک زندگی روزمره در طول داستان باعث میشه نتونید از این کتاب دست بکشید از اون دست کتاب هایی بود که بعد از تموم شدنش با خودم گفتم ای کاش حافظه م پاک بشه و دوباره از نو بخونمش

این کتاب رو یکی از عزیز ترین دوستانم بهم معرفی کرد و توی ۵ روز تمومش کردم. فوق العاده بود.

#کتاب_خواندم #قصر_آبی اولین بارقه‌های فمنیسم را در این کتاب شاهد هستیم. جایی که یک شوک، پیش‌بینی مرگی قریب‌الوقوع، مقدمه آزادی زن از قیود ساختار سنتی می‌گردد. قیودی که بخشی از آنها به واسطه درونی‌کردن ارزش‌های جامعه سنتی و فعال کردن مکانیسم ترس از عبور از این قیود، تداوم می‌یابند. تاکید بر استقلال اقتصادی زن، تقدس زدایی از مفاهیم و نقش‌هایی چون احترام، خانواده و مادر، به رسمیت شناختن فرد در برابر جامعه، تحول در نظام زیبایی‌شناسی، تغییر در نوع پوشش، تاکید بر خصلت‌های انسانی به جای کلیشه‌های جنسیتی را در این کتاب شاهدیم. همه این اتفاقات صد و هفتاد سال پیش در ادبیات نمود داشته و به تدریج موجب تغییر شده است. و آخرین نکته اینکه چرا آثار مونتگمری را گاهی به شکل رپورتاژ آگهی برای کانادا می‌بینم؟ اینهمه کانادا کانادا کردنش کمی برایم آزاردهنده است وقتی می‌دانیم آنچنان که او توصیف می‌کند هم نیست.