نظرات کاربران درباره کتاب اتاق شگفتی ها
۳٫۶
(۲۶)
StarShadow
اَه حرف زدن در مورد کتابی که تاثیر خاصی روی آدم نزاشته واقعا سخته. میدونید ایده ی جالبی داره اما از خیلی لحاظ میتونست جذاب تر باشه...
داستان در مورد تلماست. زن خود ساخته ای که شغلش همیشه براش ارجحیت داشته. و پسرش لویی که یه روز تصادف میکنه و میره توی کما. تلما توی اتاق پسرش دفتری پیدا میکنه که لویی ارزوهاش رو توی اون نوشته بوده. تلما تصمیم میگیره که به جای پسرش، ارزوهاش رو انجام بده شاید با این کار لویی پاسخی به محرک بده و از کما بیدار بشه
در این حین تلما طی ماجراهایی که از سر می گذرونه متوجه چیزهایی میشه که همیشه نسبت بهشون بی تفاوت بوده. میفهمه با اینکه عاشق پسرش بوده، اما همچین مادر فوق العاده ای هم نبوده. یاد میگیره که چطور امید رو پیدا کنه؛ چطور بیشتر لبخند بزنه. خلاصه به این پی می بره که تمام عمر داشته مسیر اشتباهی رو می رفته. و اینا همش بخاطر لوییه، لویی و آرزوهاش. بخاطر اونا بالاخره می فهمه باید زندگیش رو تغییر بده و تحولات بزرگی تو زندگیش رخ میده.
داستانِ ساده و سر راستیه. کمی تخیلیه و مصنوعی. اما پیچیدگی خاصی نداره. به علاوه یه جاهایی بیان داستان حالت گزارش دادن پیدا میکرد. سبک و قلم می تونست خیلی بیشتر جذاب و پرکشش باشه طوری که روی توصیفات هم تاثیر مثبت بزاره. کلا نویسنده تمرکز رو گذاشته روی پیام و پیشبرد داستان. اما از یه جنبه ی دیگه، سادگی خنکی داشت. به دو دلیل این کتاب رو خوندم: برای من ارزوهای لویی جالب بود. یعنی دلم میخواست بدونم ارزوهاش چیه و تلما قراره تا چه حد پیش بره. از اونجا که این کتاب جزو ادبیات فرانسه هست فکر میکردم با خوندن این کتاب شاید بتونم با فرهنگ فرانسه ارتباط بگیرم. بعد از خواندن کتاب، در هر دو مورد کمی ناامید شدم. نویسنده می تونست چالش برانگیزتر اینها رو به تصویر بکشه.
البته موضوعاتی که واقعا برام جالب بود، یکیش این بود که لویی توی کما می تونست صداها رو بشنوه و اونم به شیوه ی خودش راوی داستان بود. که البته این موضوع یه اسپویل واضح از طرف نویسنده برای پایان کتابه. نکته ی دوم اینکه ارزوها متعلق به لویی بودن اما خیلی قشنگ زندگی تلما در جهت اونا چیده شده بود. یعنی انگار تلما به این آرزوها بیشتر نیاز داشت تا لویی.
zohreh_in_dark
یک مادر که تمام وقتش رو برای کارش صرف می کنه و یه روز ناگهانی پسرش تصادف بدی می کنه و به کما می ره و چالش این مادر با زندگی ش شروع می شه. کتاب بدی نبود ولی یه جاهایی باعث می شد بفهمی این فقط یه داستانه، یعنی نوشته ها یه کم مصنوعی بود و زیاد آدم رو غرق در خودش نمی کرد یا اثرگذاری چندانی نداشت.
parisa_msi
لطفا تو بی نهایت بذارید
ماتیلدا
راستش خیلی جذاب نبود از اونایی نبود که غرق داستان بشی و آخرش قابل پیش بینی بود به شخصه میخواستم وسطاش ول کنم و ادامه ندم خوندن این کتابو ولی از اونجایی که دوست ندارم کتابی رو نصفه نیمه رها کنم تصمیم گرفتم تا آخر بخونم و خب پشیمونم نیستم چون آخراش مخصوصا داستانی که تلما درمورد پدر لویی تعریف کرد خوب بود درکل واسه یه بار خوندن بد نبود اگه شروعش کردین زمان بدین و تا آخر بخونین ولی اگه شروعش نکردین چیزی رو از دست ندادین
حسنا
به نظرم عالی بود یه طور دیگه به وقایع نگاه کردن.
✨☁️𝙎𝙠𝙮
🌙
تِلما. تلما مادر لوییـه. لویی یه پسر دوازده و نیم سالهست و کلی برای زندگیش شور و شوق داره.
تلما یه مادر مشغول به کاره. اینقدر مشغول که حواسش خیلی از پسرش پرت میشه.. و لویی هم با اسکیت بردش میره و اون کامیون بداقبال هم میزنه بهش!
لویی به حالت زندگی نباتی میره..
تلما نابود میشه..
تا وقتی که یه دفتر توی اتاق پسرش پیدا میکنه؛ یه دفتر با عکس کلی فوتبالیست روی جلدش.. اما درونش پر از چیزهاییه که این داستان رو شکل میدن !
آرزوهای لویی که می خواست قبل از مرگ، بهشون برسه.
و تلما دل به دریا میزنه و به جای پسرش اون آرزوها رو برآورده میکنه :)
* این هم جالب بود که راوی داستان گاهی تلما بود و گاهی هم لویی. لویی با اینکه توی کما بود بازهم حضور داشت! و این خیلی خوب بود.
•••
خب.. من در واقع برای این خوندمش که بدونم این مادر چه کارهایی انجام میده و کنجکاو بودم.
فکر کنم... انتظار یه کتاب هیجان انگیزتر و نفسگیر داشتم .. اما یجورایی شاید خیلی آدم رو جذب نمی کرد. داستان خیلی آروم پیش میرفت.. ولی قشنگ هم بود!
با اینکه می شد با این ایده و موضوع یه داستان خیلی جذاب تر نوشت.
راستش واسه یه بار خوندن خوب بود واقعاً. بعضی جاها داستان طنز میشد و باعث میشد که ادامه بدم و آره.. تموم شد. کتاب جالبی بود برای من.
🔺اینکه بخونید یا نه.. کاملا به سلیقه ی خودتونه.. اگه یه داستان آروم و گاهی خسته کننده، اما قشنگ و شیرین رو می پسندین، بخونید. ولی این کتاب عام پسند نیست در واقع.
همین.
کاربر ۱۸۱۵۵۹۱
تا فرصت هست زندگی کنیم...
negin
ارزش یک بار خوندنو داره،
با تموم شدنش این جمله اومد تو ذهنم
مادرها این موجودات عجیب و دوستداشتنی!
کاربر ۱۴۳۹۰۱۴
موضوع داستان خوب بود حتی تا اواسط کتاب داستان جذاب پیش میره، ولی یهو انگار با ورود چند نفر به داستان از موضوع اصلی کمی فاصله گرفته می شه و خیلی معمولی داستان پایان می گیره و حتی قابل پیشبینی.
Wendsday
به نظر من خوب بود زیادی عیر واقعی و دور از ذهن نبود
roya
خیلی ساده و سطحی بود
پاییز
قلم داستان ضعیف بود. یا شاید هم ترجمه خوب در نیومده بود. زیاد با تلما احساس همذات پنداری نداشتم. ولی با این حال، با ماجراجویی هاش شاد شدم و خصوصا از توکیو رفتنش با مادرش لذت بردم. آخر داستان هم از همون اول قابل پیش بینی بود ولی با این حال من گریه کردم سرش و احساساتی شدم. خیلی از فرانسه خوشم نمیاد. این کتاب هم موجب نشد که علاقه ام بیشتر بشه. همچنان هم دوستش ندارم. ولی ارزش یک بار خوندن رو قطعا داشت. و ب این نتیجه رسیدم یه لیست از کارهایی که دوست دارم تا زنده ام انجامشون بدم درست کنم.
حجم
۱۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد