نظرات کاربران درباره کتاب پنجره های تشنه

این کتاب رو باید با عشق بخونید و خودتون رو یکی از اعضای کاروان بدونید با سختی های مسیر سختی بکشید در گرما و سرما اذیت بشید بی خوابی بکشید تو ازدحام و جمعیت آزرده خاطر بشید با اتفاقات طنز و شوخی های هم سفر هاتون بخندین و یجاهایی هم عصبانی و ناراحت بشید یا حتی همراه با اعضای کاروان گریه کنید، از بی نظمی های بعضی شهرها کلافه بشید تا برسید به دزفول و یه آخیییش از ته دل بگید بخاطر نظم و هماهنگی این شهر و مردمش،بعد مسیر رو ادامه بدین و استرس رد شدن از مرز رو تحمل کنید تا بخت باهاتون یار باشه و حضرات هم شما رو بطلبن و به راحتی مهر بخوره تو پاسپورت‌تون و از گیت عبور کنید برسید به کربلا و بی قرار دیدن حرم از راه دور باشید،و بالاخره برسید به یه جایی که مزد زحماتتون رو از آقام امام حسین بگیرید. خوش به سعادت اعضای کاروان اولش شاید حسی به حضور در این کاروان نداشتم اما بعد از رسیدن به کربلا با خوندن هر خط از کتاب به شدت به سعادتشون غبطه خوردم مخصوصا اون روایت روز اول ماه صفر و حضور در ... این کتاب رو باید با عشق بخونید تا برسید به روایت روز آخر ،خوندن اون روایت حال من خواننده رو هم خوب کرد دم آقای قزلی گرم. (این کتاب رو در روز شهادت امام حسن (ع) تموم کردم و بی انصافی اگه اینجا نگم فدای قبر بی شمع و چراغت یا حسن) پ.ن: کاش عکس های سفر رو هم ضمیمه کتاب میکردن ولی الان که نیست اگه قصد شروع کتاب رو دارید در گوگل این عکس ها رو مشاهده کنید که با پیش زمینه بهتری از تریلی حامل ضریح و جمعیت استقبال کننده ها کتاب رو مطالعه کنید‌. التماس دعا آقا بطلب.

روایت نویسنده از انتقال ضریح امام حسین که از قم شروع و بعد از گذشتن از چند شهر و استقبال بی نظیرشان و به کربلا رسیدند.بعضی اوقات میخندیدم و بعضی اوقات اشکم جاری میشد...اگر قصد دارید کتاب را بخوانید بنظرم بهتر است در ایام محرم و صفر باشید تا بیشتر با حال و هوای کتاب درگیر شوید.

عالی عالی عالی این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست شدیدا توصیه میشه بخونید ، سفرنامه ای همراه با اشک و لبخند

با راوی کتاب سفر کردم شهر به شهر.سال۹۱ که ضریح را شهر به شهر میخواستن ببرن ،مخالف بودم به نظرم بدعت می اومد وقتی این کتاب را خوندم متوجه شدم هر کاری برای امام حسین علیه السلام عنایت خود آقا پشت سرش هست . بخونید و لذت ببرید.گاهی با راوی کتاب خنده به لبتاتان مآید و گاهی از اعماق جان گریه میکنید گواریتان باد سفر با ضریح امام

وای باورم نمیشه انننقدددر ادم بتونه یک صحنه تکراری رو با ظرافت متفاوت تعریف کنه. آنقدر صادق باشه و انقدر شوخ طبع. ممنون ازنوشتن این کتاب زیبا و خواندنی. دلم میخواد برای این کتاب هزار کامنت بذارم تا تشکرم رو برسونم. متنش فووق العادس

سلام دوستان این کتاب در قالب سفرنامه نوشته شده و عنوان «روزنوشت‌های انتقال ضریح امام حسین(ع) از قم به کربلا» روی جلد آن خودنمایی می‌کند. نویسنده از ابتدای پیشنهاد نگارش این سفرنامه کتاب را آغاز کرده و لحظه‌ به لحظه‌های همراهی با این کاروان، دیده‌ها و شنیده‌هایش را به بند کلمات کشیده است. احساسات و حال و هوای مردم شهرهای مختلف که با دیدن ضریح منتسب به أباعبدالله سر از پا نمی‌شناختند و به دریای عاشقان ایشان می‌پیوستند، بسیار خواندنی بود.

بسیارعالی و دلنشین بود. با اینکه نسبتا طولانی بود ولی روان بودنش باعث میشد به سرعت خونده بشه و اصلا کسل کننده نبود. خوندنش در ایام محرم حال و هوای دیگه ای داره به خوبی تونست مخاطب رو همراه خودش ببره توصیه می کنم بخونید و لذت ببرید

اگه عاشق باشی با لحظه بلحظش اشک میریزی یاد لحظه ای میفتی که کاروان رو دیدی و ضریح رو زیارت کردی کاش لایق نوکری حسین فاطمه باشم اجرتون با صاحب ضریح کاروان

واقعا خواندنی بود و عشق و ارادت قلبی مردم رو به مولاشون حضرت ابی عبدالله ع نشون میداد... ذکر همه جزئیات و صداقت نویسنده هم قابل تقدیر بود.

لحظه لحظه با امام حسین (ع) کاش می‌شد ذره ای از این توفیق نصیبمون بشه..

خیلی عالی پر از حس خوب تو این سفرنامه هم میخندی و هم گریه میکنی

گاهی کافیه حس و حال یک کاروان درک کنیم از هزار مداحی دلچسبتر و معنوی تر

کتاب بسیار خوبی بود. متن روون و صمیمی‌ای داشت. پشیمون نیستم از اینکه وقتم رو برای مطالعهٔ این کتاب صرف کردم.

. . . سه نقطه میتواند دنیای حرف های من با حـسـیـنـ باشد و بس............ . . .

کتاب خوب من ماجرایی بود و لحظه به لحظه روایت شده بود عالی

ماجرای عشق بی حد و اندازه مردمان به ضریحی که منتسب به آقا امام حسین است..کتاب به شدت زیبایی بود و الحق که آقای قزلی هم تمام سعیشان را کرده بودند که ماجرا را بدون اغراق روایت کنند که این خود مزید بر جذابیت کتاب شده بود.. باعث شد احساس همراهی با کاروان انتقال رو پیدا کنم و خودم را میان آن ها حس کنم

هم خندیدم و هم گریه کردم. زیبا بود

عالی بود خوشا به سعادتشون اشک های من که روان شد حتما مطالعه کنید حالتون تغییر میکنه انشاالله ارباب یه نظری به گناهکارانی مثل من هم بکند