نظرات کتاب هر روز
کتاب هر روز اثر دیوید لویتان

کتاب هر روز

۴٫۱
(۱۷۵)

نظرات کاربران

حمید
چه چیز " هر روز" خاصه؟ قطعا سوژه ش. فوق العاده ست. به محض اینکه متوجه سوژه شدم دریچه هایی برای خلق یک اثر ماندگار به سوی ذهنم باز شد. اما هر چه بیشتر در متن پیش رفتم احساس تاسف کردم. رئالیسم جادویی در اعلاترین حالت ممکن میشد با این سوژه مثل بمب صدا کند. چه میشد اگر هر روز در بدنی دیگر از خواب بلند میشدیم!!! چقدر تحلیل شخصیت ها جذاب می تونست باشه!!! اما این سوژه به خدمت رمانتیسیسم درمیاد. برای ایجاد یک اثر عاشقانه ی سطحی. فضای داستان به شدت جذابه. با اینکه افسوس میخوردم اما از ادامه ی داستان نمیتونستم چشم بپوشم. اما با خودم فکر میکنم اگر دیوید لویتان برای داستانش به مطالعه ی شخصیت ها میپرداخت چقدر فوق العاده میشد. یه نویسنده و خالق رمان برای خلق شخصیت هاش چه میکنه؟ خودش رو در جایگاه اون ها قرار میده. البته میشه گفت تمام شخصیت هاش در خود نویسنده وجود دارن. اما تصور کنید هر روز بشه یک شخصیت رو از درون مطالعه کرد با تمام اختیاراتی که از حافظه ش داریم. این تمام چیزیه که یک نویسنده ی رمان نیاز داره. اما اینجا لویتان به جای شخصیت ها از تیپ ها استفاده میکنه. تیپ هایی مثل معتاد، کارگر ، ثرتمند و یا درسخون... . هیچ چیز خاصی از درون اونها بیرون نمیکشه. به قضاوتشون کمک نمیکنه. مخاطب فقط درگیر اون احساسات رمانتیک یک رابطه ی عاشقانه میشه که البته به نظرم منطقی تموم نشد. هرچند رئالیسم جادویی رو پیش رو داریم اما پایان داستان با منطق رفتار راوی همخونی نداره. به هر حال از خوندنش لذت بردم و پیشنهاد میدم بخونید.
0
مایلزِ آلاسکا
کتاب خوبی بود ولی همش فکر میکنم مثل مغازه خودکشی ایده اصلی داستان که اینقدر جدید و‌متفاوت بود اونطور که باید و شاید حق مطلب رو ادا نکرد…
0
farez
سو ژه ی کتاب من رو یاد کتاب ای کاش زنده میماندم انداخت. زندکی کردن توی کالبد های مختلف مثل تحربه ی شخصیت اول داستان اون کتاب بود. اما چیزی که واقعا ناامیدکننده است پرداخت بشدت ضعیف و ساده ی نویسنده ی این کتابه.فکرنمیکردم که به چنبن ایده ی بدیعی سه ستاره بدم ولی متوجه شدم که کُمیت جنبه ی روایت داستان خیلی لنگ میزنه. نویسنده بنظر من تو انتقال احساسات هم ضعیف عمل کرده بود.میشد کمی تعداد روزها رو کم کرد و بجاش به پروبال دادن بیشتر کاراکترها پرداخت.بعد از خوندم کتاب احساس کردم صرفا خوندمش و اصلا نتونستم فکر کنم میتونم به کسی توصیه اش کنم!
zoha
موضوع کتاب از ایده reader insert در fanfiction ها گرفته شده، فقط کافیست مثلا در یک سایت مثل ao3 جست و جو کنید، و خروارها خروار از این نمونه داستان ها وجود دارد، متاسفانه پرداخت کتاب، با وجود ترجمه عالی اش، اصلا خوب نبود و حتی به اندازه فیکشن های دست نوشته طرفداران یک سریال جذاب نبود.
Naz_stt
موافقم
میـمْ.سَتّـ'ارے
موضوعش خیلی جالبه
fahime
×خطر لو رفتن چند صفحه‌ی اول کتاب× داستان کتاب در مورد یک موجود تقریبا روح‌واره که هر روز در بدن یک شخص جدید از خواب بیدار می‌شه. این موجود که اسم خودش رو اِی گذاشته، بیست و چهار ساعت در بدن این اشخاص، میزبان‌ها، زندگی می‌کنه و بعد هم منتقل می‌شه به یک بدن دیگه. اِی با واقعیت زندگی‌ش کنار اومده و سعی می‌کنه مهمان خوبی باشه و زندگی کسی رو به هم نریزه، تا اینکه یک روز عاشق دوست دختر یکی از میزبان‌هاش، به نام ریانن، می‌شه... اما این فقط لایه‌ی بیرونی داستانه: این کتاب در مورد تجربه‌ی نوجوانیه، در مورد پذیرش تفاوت‌ها، و عشق و جنسیت. گرچه اِی شخصیت ثابتی داره، اما میزبانش یک روز جذابه، یک روز چاق. یک روز سر به زیر و آرامه، و یک روز معتاد و الکلی. یک روز افسرده‌ست و یک روز مسئولیت پذیر و مهربان. یک روز فقیره و یک روز ثروتمند. حتی یک روز خدمتکار غیرقانونیه. و خوب به همین نسبت هم میزبان اِی یک روز نرماله، یک روز هم‌جنس‌گرا و یک روز ترنس. در واقع در این کتاب همراه با اِی میشه نوجوان بودن رو در تمام انواعش، و البته به صورت نسبتا سطحی، تجربه کرد. در کل نظرات نویسنده در مورد جنسیت، چندان برای من جالب نبود. یک مقدار حالت تحمیلی و ترویجی داشت. اما کتاب جالبیه. قلم نویسنده هم قویه و ترجمه ی فاطمه جابیک هم روان و خوبه. میشه از خوندنش لذت برد و بعد هم بستش و گذاشتش کنار.
PB1388
ببخشید مناسب افراد ۱۳ ساله هست؟
fahime
اسپویل نکردم. این موارد (حتی مفصل‌تر) در جزئیات هم اومدن و پنج شش صفحه‌ی اول کتاب مطرح می‌شن.
farez
ببخشید ولی یه عبارت خطر اسپویل بذارید اولش. اینجوری بهتره
Seaside
"چقدر نزدیکی. چقدر نزدیکی و چقدر دستم به تو نمی‌رسد." به نظرم توی ژانر خودش کتاب خیلی خوبی بود. موضوع جالب و جدید بود. نویسنده از طریق آدم‌های مختلفی که "آ" توی اون‌ها بیدار می‌شد، مشکلات نوجوانانِ مختلف رو نشون می‌داد و برسی می‌‌کرد. در واقع تقریبا هدف کتاب هم همین بود. همینطور می‌خواست بگه که اگر جای روح‌ ما رو با یکی دیگه عوض کنن، -یعنی اگر ما کاملا تو شرایط اون آدم قرار بگیریم- شاید ما هم‌ مثل همون آدم رفتار کنیم و تغییر دادنش خیلی سخت باشه؛ ولی متاسفانه در نهایت این انتخاب خود ماست که چه‌جور آدمی باشیم، حتی اگر انتخابش خیلی سخت و توان‌فرسا باشه. ولی به نظرم گاهی اوقات کتاب نتونسته بود خیلی خوب احساسات رو منتقل کنه و یک سوم آخرش یه‌جاهایی کش‌دار شده بود؛ مخصوصا اونجاهایی که همش در مورد آینده حرف می‌زدن. ولی پایان‌بندی خیلی خوب بود. :) ترجمه: نشر میلکان داره پیشرفت می‌کنه ولی بازم این خیلی خوب نبود. این دفعه دیگه مطمئن شدم که این خانم -احتمالا از روی بی‌دقتی- یه جاهایی رو اشتباه ترجمه می‌کنن. غلط‌های دستوری هم کم نبودن توش.
کاربر 6235066
پایان بندیش که باز بود از کیتی دیگه ادامه نداشت نفهمیدم چیشد
Baharak
چقدر جالب :) ترغیب شدم
طاهره
👌
Ss
ایده کتاب عالی بود و خیلی خوشم اومد اما وقتی کتاب رو خوندم دیدم واقعا سطحی نوشته شده شبیه رمان های تینیجری بود صرفا ☹️ من توقع داشتم در داستان زندگی رو از دید ادم های مختلف ببینه اما صرفا این بود که بیدار شه و به دختری که بهش علاقه داره فکر کنه و ی جوری ملاقاتش کنه توی اون روز همین !!!! اصلا ب شخصیت پردازی و دید اون ادم هایی که بیدار میشد در جسمشون نپرداخته بود به این که دنیا از دید ادم های مختلف چه جوری هست نپرداخته بود و ناامیدم کرد 😥😥 اما خب داستان کشش لازم رو داشته با این همه نمیتونستم از نخوندن ادامه داستان دست بکشم و تا اخرشو خیلی سریع خوندم و واقعا سرگرم کننده بود
آنا جمشیدی
خیلی خیلی خیلی دوستش داشتم. می‌تونی ببینی که چقدر زندگی آدم‌ها می‌تونه با هم متفاوت باشه، و یه چیزهای ساده‌ای گاهی چقدر میتونه آرزو باشه. فقط با روز آخر داستان کنار نیومدم. متوجه نشدم دقیقا آ میخواد خودش رو از ریانن دور کنه یا میخواد بره سراغ یه بدن ثابت؟
amir.sabz ali por
سلام. منم دقیقا دنبال همین جواب هستم. از وقتی کتاب رو تموم کردم همش دنبال نظرها و پیشنهادها میگردم که بدونم آخرش آ دنبال چی بود.؟ آیا واقعا میخواست خودشو فدای ریانن بکنه که ریانن خوشبخت بشه و خودش فراموش.!یا میخواد زندگی ثابتشو پیدا کنه
Ramtin
قشنگ بود و تاثیر گذار. اینکه کتاب شخصیت اصلیش هر روز یک نفر رو زندگی میکنه، دریچه ی خوبی چه برای شناخت تفاوت آدم ها و درک تنوعی که ازش در جامعه ی امروزه سراغ داریم. ایده کلی بسیار خوب و خلاقانه ست. نمیدونم خالق اصلی این ایده نویسنده این کتابه یا خیر چون این ایده در آثار دیگه هم استفاده شده. ولی بنظرم پتانسیل این رو داشته که کتاب یه شاهکار باشه اما نشده. بر خلاف نظر چند نفر از دوستان، بنظرم پایان بندی باز نیست. ولی انتظار داشتم خیلی بهتر تموم بشه. زمینه این رو داشت که کتاب طولانی تر اما پخته تری باشه. در کل این کتاب اسما برای افراد بالغ جوان هستش، سنین هجده تا شاید بیست و پنج ولی مطمئنم از سنین مختلف همه جذبش میشن و کنجکاون ببینن مثل A زندگی کردن چطوره. نقد ترجمه: من تا کتاب رو شروع کردم کنجکاو شدم بدونم متن انگلیسیش چطوره، به سختی نسخه epub رو پیدا کردم و بعد از خوندن یک صفحه دیگه از متن انگلیسی ادامه دادم و فقط در مواقع خاصی از روی کنجکاوی کتاب فارسی رو میخوندم تا ببینم در برگردان چه اتفاقی برای متن میفته‌. ترجمه بسیار خوبه. متن مثل انگلیسیش امروزی و روونه جاهای زیادی بدون خراب شدن اصل داستان دچار حذفیات شده که کاملا نظیرش رو در بقیه مقایسه های ترجمه دیدم و اینگار یه مرحله روتینه. بهتون پیشنهاد میکنم انگلیسی کتاب رو هم امتحان کنید چون هیچگونه تکلفی نداره.
Ramtin
بله تسلط به بیش از یک زبان به غیر از جنبه ارتباطیش در امر مطالعه و پژوهش هم نقطه قوت بزرگی محسوب میشه. البته این کتاب انگلیسی خیلی ساده و معیاری داره خوندنش با تسلط معمولی کاملا ممکنه. امتحانش کنید
هانی
چقدر خوبه که آدم اینقدر زبانش خوب باشه که بتونه رمانی به زبان انگلیسی بخونه
ساکت
جالب بود. ایده جذاب و‌ نسبتا نابی داشت. البته شخصیت پردازی ها کمی ضعیف بود. نمی‌دونم ادامه داره یا نه. اما جوری تموم شد که آدم انتظار داره دنباله‌دار باشه. میشه ازش چند سیزن سریال ساخت!
pejmannavi
داستان خوبی بود. کشش داستان تو رو تا آخر با داستان نگه میداره. درسته که شخصیتها کم سن بودن اما من از خوندنش احساس نکردم که مخاطبش نیستم (من 45 سالمه). اما پایانش یه جورایی هالیوودی بود. انگار باز نگهش داشت که اگه کتاب موفق بود ادامه اش بده.

حجم

۲۵۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

حجم

۲۵۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۲صفحه بعد