نظرات کتاب خشکسالی
کتاب خشکسالی اثر جین هارپر

کتاب خشکسالی

۳٫۸
(۵۷)

نظرات کاربران

shayestehbanoo
آرون فالک مامور پلیس فدرال بخش جرایم مالی که بخاطر مظنون بودن به قتلی که هیچوقت اثبات نشده ، سالها از زادگاهش دور بوده، حالا بخاطر دوست صمیمیش که خودکشی کرده و مظنون به کشتن همسر و پسرش هم هست به شهر کوچک محل زادگاهش بر میگرده .... اول از همه بگم ترجمه ی کتاب خیلی خوبه، داستان تعلیق خوبی داره و توصیفاتش به گونه ای که کاملا حس میکنید فیلم میبینید حتی گرما و حس خشکسالی کییوا شهری که تمام داستان توش اتفاق میفته رو کاملا لمس میکنید. در کل معتقدم کتابیه که برای کسانی که ژانر جنایی دوست دارند یکبار خوندنش خالی از لطف نیست
SMMRahimi
من این کتاب رو شنیدم؛ این معرفی، در عین اختصار، کاربردیه. این کتاب، ارزش خوندن و شنیدن رو داره
رضو
ممنون از توضیحاتتون
maryam_z
اصلا سراغ این کتاب نیاید. 😒😐 در کمال تعجب جین هارپر با اولین کتابش نشون داد که در ادبیات جنایی حرفی برای گفتن داره. تا ۱۰۰ صفحه ی آخر شما رو منتظر نگه میداره، اعصابتون رو خرد می کنه و بعد از اینکه حسابی به حدسیات شما دهن کجی کرد، برگ برنده ی خودش رو نشون میده. اون چیزی که بیشتر من رو تحت تاثیر قرار داد متصل کردن زمان گذشته با حال بود و این کار به قدری تمییز انجام شده که گاهی اوقات حس می کردم به تماشای یک فیلم نشستم. یه خدا قوت هم به خانم آزاده رمضانی بگم، هر چه قدر که سعی کردم نتونستم از ترجمه ی کتاب ایرادی بگیرم. (هر چند که به نظر می رسه این کتاب هم از سانسور در امان نبوده)
hunter
😂 😂 فکر کردم تو صفحه نظرات جدیدم نگو اشتباهی اومدم پروفایل خانم مریم بخاطر همین نظر تکراری اومد به‌نظرم 😂😂
hunter
این نظر تکراری نیست؟ حس می‌کنم قبلنم این نظر رو جایی دیدم 😕😕
maryam_z
سلام آقا داریوش، خوبی؟؟ ترجمه ش از میلکان خیلی بهتره، میشه ازش ایراد پیدا کرد ولی سخت خوان نیست و قابل فهمه.
سیّد جواد
کتاب ۲۴۳ از کتابخانه همگانی، داستانی پرکشش و جذاب البته با ترجمه ای نه چندان خوب. کتاب به یک‌ ویرایش کلی هم احتیاج دارد. در فهرست کتاب تعداد فصول ۳۵ ذکر شده در صورتی که کتاب ۴۲ فصل دارد !
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
داستان مرموزی داشت که نشانگرهوش بالای نویسنده بود درکل خوب بودولی نمیشه گفت عالی... زمانی که سه نفر از اعضای یک خانواده به شکل بی رحمانه ای به قتل می رسند، کشاورزان و مزرعه داران منطقه ی «کیوارا» مجبور می شوند هر روز برای بقای خود بجنگند. آرون فالک، پازپرس پلیس فدرال، به شهر زادگاه خود بازمی گردد تا در مراسم تدفین دوست دوران کودکی اش شرکت کند اما دیدن آدم هایی که بیست سال پیش به او پشت کردند، اصلاً تجربه ی دلپذیری برای او نخواهد بود. با افزایش تنش ها و نگرانی ها، فالک مجبور می شود بیشتر و بیشتر وارد ماجرای قتل خانواده ی هادلر شود. اما فالک و یکی از کشته شدگان این حادثه، رازی با هم داشتند؛ رازی که اکنون ممکن است برملا شود و خراشی جدید باشد بر زخمی قدیمی فضاسازی داستان هم خیلی خوبه جوری که می‌تونی اون گرما و کم آبی و زمین‌های خشک رو احساس کنی به قسمت جنایی معمایی داستان هم خوب پرداخته شده ولی پایان خیلی شوکه کننده ای نداره از معدود کتاب های هست که اقتباس سینمایی خوبی ازش ساخته شده حتی میتونم بگم بهتر از کتاب 😄🌚
masodi
👍👍👍
arash
بله درستِ و بخصوص چقدر شخصیت " مال دیکن" رو خوب درآورده بود. چون در واقعیت آدم هایی با همین وقاحت پیدا میشن که جوری نقش بازی میکنند و دروغ میگن و گناه خودشون رو گردن بقیه میندازن که بعد از یه مدت خودشون هم دروغِ خودشون رو باور میکنن.
farez
معمولا خیلی کم پیش میاد که کتابی رو با حسی متناقض تموم کنم. بلا تکلیف بمونم که بار مثبت کدوم قسمتها بیشتر بوده یا کجاها باعث شده تردید کنم. در این اثر انگار پختگی در شخصیتها وجود نداشت با وجودیکه کتاب طولانی ای هم بود. کاری عامدانه که مخاطب رو بسمتی نبره که مجرم شناخته بشه.... اما بجاش چیزی اضافه نشده بود، تعلیق ها به فضاسازی داستان اضافه شده بود اما گاها بیجا... انگار فضای کویری، یک سردی خاصی داشته باشه. کرکترها زیاد بودند، در حقیقت دو واقعه در حال و گذشته داشتیم که بصورت موازی در حال گره گشایی بود. اما این ایده، اندکی نیاز به تبحر نویسنده داشت که بجای اطناب، کاملا موجز روایت کنه. تکه ی گمشده، فقط بعد روانشناسی داستان بود که بهش اضافه نشده....هیچ ایده ای در مورد احساسات باقی کرکترها نداشتم! انگار داستان صرفا در حال دادن اطلاعات و کند و کاو در مورد حرفها و وقایعی که پنهان مانده، بود.(!) درسته این اثر بنسبت آثار قبلی نویسنده نمره ی کمتری خواهد گرفت اما بپذیریم که نویسندگی در ژانر جنایی بسیار دشواره و پیش میاد که اثری گیرایی کمتری داشته باشه.اما در عین حال کاملا قابل احترام و سرگرم کننده ست. تلاشی که نویسنده برای این داستان کشیده بود... بدون هیچ جذابیت رومنس یا اروتیکی.... قابل تقدیر و تحسینه. در نهایت....کتاب برام تجربه ی نسبتا خوبی بود که میتونم به دوستان آثار جنایی پیشنهادش کنم.... شاید اندکی با تردید...
farez
سلام. در‌ چه ژانری؟
نگین
برای وقتی ک بی حوصله ایم
نگین
سلام خوبین میگم یسوال یه کتاب که نرمال پیش بره و شادی بخش باشه چی سراغ دارین
Mono⁷
خشکسالی داستان آدم‌هاست با همه‌ی مشکلات، دردها، اشتباهات، سهل‌انگاری‌ها، ناامیدی‌ها، قضاوت‌ها و احساسات پیچیده‌شون‌. به نظر می‌رسه که داستان با یک جنایت (قتل کارن و بیلی و خودکشی لوک) آغاز میشه؛ ولی بعد داستان با گذشته گره می‌خوره. زخمی که بعد از بیست سال هنوز درمان نشده چون حقیقت ماجرا معلوم نیست؛ اما با جنایت جدیدی که توی شهر کوچیک کییوارا رخ میده، زخم گذشته هم دوباره سر باز می‌کنه. روند داستان کمی کنده و پر از تناوب به گذشته و حال. با این حال رشته‌ی قصه از دست‌تون خارج نمیشه چون جین هارپر کارش رو خوب انجام داده و شما انتظار هر فلش‌بک رو دارید. حدس ماجرا آسون نیست. داستان خیلی آروم به سمت حقیقت پیش میره و سرنخ‌های خیلی‌خیلی کوچیکی در اختیارتون قرار میده. در کنارش هم حسابی همه (شخصیت‌ها و خواننده‌ی داستان) رو به اشتباه می‌ندازه تا درنهایت متوجه بی‌دقتی‌ها بشید. توصیف‌‌ها و فضاسازی داستان رو خیلی دوست داشتم. انگار گرما و بی‌آبی رو کاملا لمس می‌کردم و البته احساسات شخصیت‌ها ملموس و قابل‌درک بود. ترجمه هم نسبتا خوبه و دست‌کم از ترجمه‌ی دیگه بهتر و روان‌تره. سانسور هم که شده؛ اما طوری نیست که چیز مهمی رو از دست بدین و به نظر می‌آد حجم‌شون اندکه. در کل خشکسالی ارزش خوندن داره و اگه از روند نسبتا آرومش خسته نمی‌شید، حتما بهتون توصیه‌ش می‌کنم. (20)
zohreh
۶۶. اوضاع کییوا شهری که داره با خشکسالی و گرمای شدید دست و پنجه نرم می‌کنه، با خبر قتل ۳ نفر از اعضای یک خانواده وخیم‌تر می‌شه و اتفاقات و خاطرات گذشته به این وخامت این اوضاع دامن می‌زنن. آرون فالک مامور فدرال جرائم مالی برای مراسم ترحیم کشته‌شدگان به شهر میاد و بار دیگه انگشت اتهام مرگ/قتل چندسال پیش به سمتش گرفته می‌شه. روند داستان بسیار جذابه و این جابجایی پیوسته نقش متهم بین افراد داستان با دلایل کاملا منطقی، جذاب‌ترش هم می‌کنه. و در آخر پایان تقریبا غیرقابل پیش‌بینی و جالبی داره که یه نگاهی هم به گذشته میندازه و هیچ سوالی رو بی‌جواب نمی‌ذاره.
لیلاخانوم
کتاب قشنگی بود.یه خوبی که داشت اصلا نمیشد حدس زد که ماجرا چیه!؟ البته که باز میتونست بهتر پرداخته بشه ولی در کل من که به ژانر معمایی جنایی علاقمند از خوندنش راضی هستم
Maryam R
آرون، لوک، الی و گرچن ۴ تا دوست خوب بودن که روزهای خوب نوجوانی رو تو شهر کوچیکشون کییوار کنار هم سپری میکردن تا اینکه اتفاقی اون ها رو از هم جدا میکنه و آرون رو از شهر فراری میده. حالا بعد از ۲۰ سال آرون برگشته به شهری که ازش متنفره تا تو مراسم خاکسپاری دوستش شرکت کنه اما چیزی اونو تو شهر موندگار میکنه. زخمای کهنه‌ای که سرباز کردن و آرونی که نمیتونه بازی سرنوشت رو قبول کنه ماجرایی رو رقم میزنه که شما رو تا آخر با خودش میکشونه... باید بگم اول از همه پرش زمانی زیاد بود و ایرادی که داشت این بود که تو متوجه نمیشدی کی وارد گذشته میشه کی تو حاله. به نظرم این پرشای زیاد باید با یه گیومه‌ای ستاره‌ای چیزی از هم جدا میشدن تا خواننده سردرگم نشه. به جز این داستان قشنگ و جذابی بود که باعث میشد نتونی کنارش بذاری تا بفهمی حقیقت ماجرا چیه؟ و حقیقتا آخر ماجرا هم سورپرایز میشین هم خشمگین و هم دلگیر... کتاب خوبیه بخونین.
معصوم
یکی از خصوصیات نوشته های جین هارپر اینه که حدس ماجرا مشکله ، این کتاب هم روایت یک جنایت با داستانی مرموزه، جنایتی که به نظر میرسه به اتفاقی در بیست سال قبل گره خورده یک داستان پرکشش و جذاب. تنها مشکل اینه در بین روایت گاهی فلش بک به گذشته در ذهن افراد زده میشه که خیلی مرز مشخصی با حال نداره بنابراین باید کمی دقت برای فهمیدنش داشت

حجم

۳۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

حجم

۳۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

قیمت:
۵۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد