نظرات کاربران درباره کتاب پارادوکس انتخاب؛ آنگاه که آزادی انتخاب اضطراب می‌آورد

در دنیای مدرن اطرافمان با هزاران انتخابی که روزانه از زمان بیدار شدن از خواب تا زمان به خواب رفتن در هرسنی جلوی هرکدام ما گذاشته می شود یادمان می رود که ظرفیت تصمیم گیری روزانه ی ما محدود است. این کتاب بنظرم به نوعی مینیمالیسم تصمیم گیری رهنمون میشود و برای انسان مدرن لازم است که با مفاهیمش آشنا شود.

کتاب خیلی خوبی بود.(میتونست حجمش کمتر باشه به نظرم) ارزش خوندن داره واقعا.. یکی از مطالبی که گوش زد میکنه اینه که گزینه های بیشتر برای انتخاب لزوما خیلی کمک کننده نیستند و تا حدودی رضایت از خرید رو هم کم میکنند. بهتره اگر کالای مورد نظرتون رو با شرایط مطلوب پیدا کردین دیگه به جست و جو ادامه ندین.

از انتشارات دنیای اقتصاد بسیار متشکرم و همچنین از طاقچه

این کتاب حرف خیلی خوبی میزنه واقعا. و لازم هست که همه ما بخونیمش. اما موردی که وجود داره اینه که میتونست بسیار خلاصه‌تر باشه. حرف کلی این کتاب را این که حرف فوق‌العاده‌ای هست اما واقعا میشه نهایتا در چند صفحه خلاصه‌ش کرد. و مثالهایی هم که میزنه اغلب یا به درد جامعه آمریکا میخوره فقط، یا اینکه چندین بار تکرار شون می‌کنه

کتاب عالیه، ولی هم این ترجمه مشکل داره و هم ترجمه آقای شعبانی مقدم. باید هر دو تا ترجمه را باهم خواند تا خوب کتاب را فهمید. ولی نکته جالب اینکه این کتاب را آقای دکتر حسین شاره هم ترجمه کرده و از هر دو عزیز خیلی بهتر کار کرده.(انتشارات دانژه). نکته جالب اینکه یک کتاب درباره انتخاب های زیاد و انتخاب بین سه ترجمه... من که میگم ترجمه آقای شاره...

کتاب پارادوکس انتخاب درباره این است که آزادی انتخاب و افزایش گزینه های انتخاب باعث اضطراب و نگرانی می‌شود عقیده نویسنده این است که انتخاب برای رفاه ضروری است اما بالا رفتن تعداد انتخاب ها باعث افزایش اضطراب می‌شود و آزمایش های مردمی مختلفی را می‌آورد که نویسنده به شما افکار و عقایدش را به درستی اثبات مکیند به همه توصیه میکنم حتما این کتاب رو بخونین! ضمنا ترجمه هم عالیه

امتیاز کتاب: ۵ از ۵ ارزش دوباره خواندن دارد. دارای نکات ارزشمند که ارزش یادداشت برداری و مرور مجدد را دارد. این کتاب تو گروه کتاب‌هایی قرار می‌گیره که برای من خیلی مفید بودن: برای مبارزه‌ با کمال گرایی، در تمجید و تایید زندگی مینیمالیسمتی، به ارمغان آوردن آسودگی خاطری که ناشی از حذف گزینه‌های غیر ضروریه. موضوع کتاب درباره اینه که امروزه ما محدوده وسیع‌تری و متنوع تری از انتخاب‌ها داریم که شاید در نگاه اول خوب باشه اما اگر نیک بنگریم متوجه میشم که انگار هر چی تعداد گزینه ها زیاد تر میشه به جای خوشحال تر بودن، آشفته‌تر و ناراضی تر هستیم. دلیل این پارادوکس و راه حل مقابله باهاش تو کتاب اومده.

جهان امروز، جهان انتخاب است، در سیاست، در اقتصاد و، درفرهنگ. تقدم آزادی بر برابری، عمده فلسفه سیاسی- اقتصادی و زیربنای تحولات و تعاملات جهان جدید را شامل می‌شود.

کتاب خیلی خوبی بود

نکته های کاربردی و باریک بینانه ای در مورد منشأ تصمیم‌گیری ها داره و اشاره کرده به این که تنوع گزینه های پیش رو ممکنه باعث کمال طلبیِ ناخودآگاه آدم بشه (اما گاهی زیاده نویسی کرده) آزمایشهایی که مثال زده، جذاب و باورپذیره (شاید بارها برای خیلیهامون اتفاق افتاده باشه و تازه دلیل اون تصمیم گیری ها رو میفهمیم) ترجمهٔ نخراشیده و مبهمی داره و انگار بعضی از جمله ها یا واژه ها جا افتاده و گاهی یه جملهٔ ساده که هیچ واژه تخصصی در اون به کار نرفته، به پیچیده ترین و عجیب ترین شکل ممکن ترجمه شده

نمیدونم والا منکه چند صفحشو خوندم تا حالا دارم میبینم خیلی طولانیه و وقت گیره اما نمیدونم

اگه بگم ۱۰ صفحه مفید داشته باشه اغراق کردم!!! رسما قلم فرسایی بود و تمام

مولف در تلاشی مذبوحانه، قصد داره یکسری امور مسجل روزانه رو با گزافه گویی و قلم فرسایی به یک بحران فکری مبدل کنه و در انتها، ضمن اتخاذ ژستی محقق مآبانه، با توصیه ای به مانند زندگی در عصر پارینه سنگی، این تألم خاطر را با محدود کردن انتخاب ها مرتفع کنه .. !! البته از این نیز بگذریم که مدعای کتاب تقریبا با تحقیقات شایان و بی مانند پروفسور اریش فروم در کتاب گریز از آزادی، کاملا منافات داره و زیر سؤال است؛ اما اگر فرض کنیم بر خلاف واقعیت، انسان ها به دنبال آزادی در انتخاب هستند و این آزادی باعث تشویش ذهن آنان میشود، مطمئنا و بدون شک، این انتخاب ها شامل موارد ذکر شده در کتاب نیست .. !! این که بین خرید چیپس و پفک مردد باشیم و در پی آن افسرده شویم، مدعایی بس ناپخته و مشکوک است .. !!! و باید به این نکته نیز توجه داشت که کتابی که در حدود ۱۶ سال پیش، آن هم برای توصیه روز مره ساکنان کشوری دیگر چاپ شده، دیگر برای ما کاربردی ندارد و تنها اسراف کاغذ محسوب میشود؛ امیدوارم ناشران قدرتمندی همچون دنیای اقتصاد، به تاریخ مصرف تألیفات، پیش از بازنشر آنان بیشتر توجه کنند.. در آخر هم میتونم به جرأت بگم که اتمسفرِ اندیشهِ مؤلف کتاب، مالامال از جَزمیاتِ رادیکالِ کومونیسم هستش و آبشخوری مارکسیستی داره ..