نظرات کاربران درباره کتاب دختری در قطار

هاوکینگز کلا کتابای قوی ای مینویسه پیشنهاادش میکنم...

سلام دوستان چند تا گره تو داستان برام باز نشد اون کپه ی لباس ها که کنار ریل قطار افتاده بود چی بود . اون مردی که تو ماشین به مگان لبخند زد کی بود . بالاخره ریچل اون شنبه رفته بود خونه ی تام یا نه . ممنون میشم جوابم رو بدید سپاس.

حوصله سربر بود... ولی خب برای کسانی که معما دوست دارن مناسبه...

کتاب خوبی بود و من از خوندنش لذت بردم ولی یکم هم برام سوال شد که چرا انقدر جزو کتاب های خوب و معروفه چون درحد تعریف هایی که شنیده بودم کامل و عالی نبود.

ترجمه محاوره ای داستان، خواننده رو یاد خواندن کامنت های اینستاگرام می اندازه. به همون اندازه خوندنش سخت هستش. داستان بسیار کند پیش میره و اصلا خواننده رو جذب نمیکنه (این مطلب تازه زمانی مهم میشه که بدونید اخرین کتابی که خوندم مرگ ایوان ایلیچ از تولستوی بود که خودش کتاب کندی محسوب میشه) ولی کتاب دختری در قطار واقعا جالب نبود.

جذاب نبود

خوشم نیومد به نظرم مبتذل بود

من این کتابو هدیه گرفتم از اونجایی که خیلی تعریفشو شنیده بودم خوشحال شدم ولی نسبت به کتابای دیگه ای که تو این ژانر خونده بودم اصلا حرفی برای گفتن نداشت هیچ مسیر داستانی رو پیش نگرفته بود فقط درمورد ویژگی شخصیت ها اضافه گویی زیاد می‌کرد یا معتاد به الکل بودن ریچل بعضی جاها واقعا دیگ خسته کننده شده بود فقط پنجاه صفحه آخر یکم هیجان وارد داستان شد که اونم خیلی قابل حدس بود که قرار چی بشه

از همون لحظه ی اول احساس می‌کردم مزخرفه، خیلی گنگ و حوصله سر بر شروع شد، پیشنهاد نمی‌کنم

به عنوان کتابی که یه روزه خوندمش و قصدم از خوندنش فقط سرگرم شدن بود بد نبود ولی محتوای خاصی نداره، جزو کتابهای جنایی مورد علاقم هم نمیتونم دسته‌بندیش کنم

بی سروته تا یه جایی خوندم ول کردم

من خوشم امد ولی کمی گیج کننده بود فک کنم ریچل از اول شک کرده بود کی قاتله .فقط نمی خواست قبول کنه.

اوایل داستان برام کسل کننده بود ولی از یه جایی به بعد به خصوص از اونجایی که مگان گم میشه برام جذاب شد و تا آخر هم جذابیتش رو حفظ کرد. پایانش تا حدودی غیر قابل پیش‌بینی بود.

داستان روان و پر کششی داره و ذهن رو درگیر میکنه.

شاید حدود ۴۰ صفحه ابتدای کتاب شما را چندان جذب نکنه چون بیشتر به معرفی شخصیت ها میپردازه و داستان هنوز به درستی شکل نگرفته و کمی جسته گسیخته اس، ولی بعد که تازه وارد داستان میشید و معماهای مختلفی توی داستان و ذهنتون شکل میگیره یکسره کتاب رو میخونید و هرچند چندین ساعت زمان میبره و گردن درد و چشم درد میگیرید. و مورد دیگه اینکه واضحا باز با مقوله حل نشدنی سانسور طرف هستیم هرچند مترجم تمام سعیش رو کرده ولی به نظرم باید جالب باشه نسخه زبان اصلیش رو هم بخونیم که کامل متوجه شیم. و بله قطعا به بالای ۱۶ سال هایی که علاقه مند به داستان های جنایی و معمایی هستن کتاب رو پیشنهاد میکنم.

این ترجمه واقعا افتضاحه،نصف کتاب رو خوندم ترجیح دادم از نشر کوله پشتی بخرم و از اول بخونمش.. متاسفم برای مترجم و ناشر من که اشتراکی خوندم اما بقیه پولشون رو از تو جوب آوردن؟؟ دلتون واسه هموطن خودتون نمیسوزه؟

عالی بود جوریکه نمیتونید کتاب رو زمین بزارید صد در صد پیشنهاد میشه

تموم که شد گفتم عجب چیزی بووود اما نمیتونم از این نکته بگذرم که بعضی جزئیاتش به شدددت رو مخم بود و کند پیش می رفت و الکی هی کش میومد. اما پایان خوبی که داشت اینارو شست و برد و در نهایت می تونم بگم راضیم! داستان درباره زنیه که هر روز با قطار از یه منطقه ای رد میشه که خونه ی بک زوج رو می بینه و تو خیالات خو‌دش برای اونا اسم میذاره؛ جس و جیسن. و یک روز خبری می بینه که جس گم شده! و اینجا نقطه شروع داستانه. جالب بوود

عاااااالیییییی بود خیلی هیجان انگیز بود اگه ب این ژانر معمایی جنایی علاقه دارید حتتتتما بخونید

وقتی شروعش کردم واقعا باهاش حال نکردم و چیزی که منو کشوند به ادامه خوندنش، تعریف ها و نقدهایی بود که ازش میشد. اما تو ادامه واقعا جذبش شدم. نوع کاراکتر پردازی و نوع دیالوگ ها و نوع تقسیم بندی فصل از دید سه تا زن که هر کدوم ضعف و مواضع خاص خودشونو دارن فوق العاده جذاب بود. اگر این کتاب رو قصد دارید شروع کنید، بدونید که توی اواسط کتاب یه چیز جذابی منتظرتونه.