نظرات درباره کتاب زنی میان ما و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب زنی میان ما اثر گریر هندریکس

نظرات کاربران درباره کتاب زنی میان ما

۳٫۹
(۲۵۸)
mahshad
روند کتاب تا اواسطش منو به یاد کتاب های"دختری در قطار" و "سنگ کاغذ قیچی" مینداخت ولی با این حال از خوندنش لذت بردم . نویسنده تا صفحه آخر دست از شوکه کردن خواننده برنمیداره
sara
کتاب طولانی و جذابی بود. مشکل اصلی این کتاب برای من سانسوراش بود که دلمو میزد.معمایی بود ولی از اون کتابایی نیست که بگی چقد همه چی طبیعی و زیر پوستی بود زیاد از حد مصنوعی بود.
ladan.ht
گیج کننده
نگین
عالی بود عالی
namiak
اگه به دنبال کتابی معمایی تااا لحظه اخر هستی بخونش. بعد از مدتها ی کتاب خوب و عالی خوندم. لذتش رو با همه وجودم بردم. نوش جونتون.
BONSAI
عالی و تا لحظات آخر غیر قابل حدس👌
میخواهم ویکتور هوگو باشم..
به شدتتتتتتتتتتتتت قشنگ بود
کاربر ۱۸۴۶۱۳۵بانو
کمی گیج میشی
لونا لاوگود
از فصل ۱۸ به بعد اوج شکوفایی کتاب هستش...شروع کتاب تا حدود سیصد صفحه واقعا کند و حوصله سر بر بود..و تعجبی نداره که نیمی از افراد کتاب رو نخوانده رها میکنند...هر چی جلوتر میرفتم با خودم میگفتم چرا انقدر از این کتاب تعریف شده...بعد به فصل هجده رسیدم و بوووممم....کتاب دارای سه قسمت و حدود ۴۰ فصل هستش..قسمت سه خارق العاده و پر هیجان بود..کاش در مورد مورین هم حرفایی زده میشد چون مورین هم خودش بیمار بود و از بیماری برادرش آگاه بود...مورین میخواست همیشه برادرش محتاجش باشه،و برادرش هم میخواست که همسرش محتاج و تحت سلطش باشه و حس میکنم که مورین باعث این بیماری و اختلال ریچارد بود...تیر آخر نویسنده که به عنوان پیش گفتار درباره زندگی اما بود تلاش بی جون و ضعیفی بود...
سیمین.k
واقعا جالب بود. فکر نمیکردم یهو ورق اینطوری برگرده. و تاثیر کوچکترین اتفاقات در اینده که چقدر چشمگیره.
کاربر ۱۱۵۸۰۱۳
در کل بد نبود ولی بهترین کتابی که خوندمم نبود.زیاد هیجان نداشت
♔∆乙∆Ð℮ђ♔
خوندنش خالی از لطف نیست ولی خیلی کشش میده واوایل رو بزور باید بخونی ...ومنتظری یه هیجان فوق العاده بهت بده ولی خب تقریبا یه مسیر مستمر وتکراری!یه چیزی تو مایع های پشت درهای بسته!
غزل
به خوبی زندگی کردن با آدمی که اختلال شخصیت اجباری را دارد به نمایش گذاشت. شیوه داستان پردازی جالبی داشت. به خوبی توانسته بود بین اول شخص و دانای کل تعادل ایجاد کنه. ترجمه خوبی دارد. انگار کتاب را به قلم نویسنده می خوانی.
لیلا
خیلی عالیه که در یک کتاب عاشقانه با تم خیانت گول نویسنده رو بخوری و تا آخرش نفهمی چی به چیه،در حالیکه این کار وظیفه جنایی نویس هاست که اکثرا هم درش موفق نیستن و ماجرا قابل حدس زدنه ، ریتم مناسب،دو راوی بودن،اطلاعات به اندازه و نه کم و نه زیاد عالی بود اگر نویسنده خوب باشد از یک سوژه پر تکرار دم دستی میتواند کتاب خوبی در بیاورد به شدت توصیه می کنم
sama.bagheri
کتاب سه بخش داشت که نویسنده در پایان هر بخش به نوعی خواننده را غافلگیر می کند. اما به نظر من شخصیت پردازی که یکی از مهمترن وظایف نویسنده است تحت شعاع همین مسیله غافلگیری قرار گرفته بود . شخصیتی که از ونسا در بخش اول می بینیم با شخصیتی که در بخش اخر می بینیم متفاوت هست و من از این نظر نتونستم با داستان ارتباط،برقرار کنم. ََ
"𝒎𝒐𝒕𝒊"
تا نیمه کتاب حوصله سر بر بود و جذابیت نداشت اما از فصل 18 به بعد خیلی بهتر شد. چیزی به آموخته ها اضافه نمیکنه ولی برای مواقع بیکاری خوبه
Nausica96
⚠️خطر اسپویل««⚠️ من تا الانی که ۲۵۰صفحه ای ازش رو خوندم، این دستگیرم شد: پر از جزییاتیه که رمانو زیادی شلوغ و پرصفحه کرد ولی برای سرگرمی، خوندنش بدک نیست بنابراین خیلی مفهوم عمیق و خاصی پشتش نیست. به لحاظ شخصیتی بنظرم خیلی راحت میشه پی برد که این سه شخصیت مشکلاتی به لحاظ روانی و رفتاری در رابطه دارن (چیزی شبیه سندروم استکهلم با چاشنی کلیشه ای رمانتیک!). رفتارای کنترلگر ریچارد در غالب ظاهرا مردی آرام، تکیه گاهی مطمئن اما در باطن مردی کنترلگر و بشدت مخرب؛ نلی دختری که جوری رفتار میکنه انگار بلیت لاتاری ازدواج با مردی ثروتمنده، اعتماد به نفس ضعیف، ترد و شکننده با استقلالی نسبی اما دنیایی مجزا از ریچارد(!) و ونسا که بلحاظ شخصیتی انگار که سایه ای از الگوی رفتاری نلی(اکنون) و ونسا(میانسال، گذشته نلی، و حتی آینده قابل پیش بینی رابطه نلی با ریچارد) که دچار عزت نفس بشدت پایین، وابستگی بیمارگونه به ریچارد، کم و بیش اعتیاد به الکل و قرص خواب، حسادت و حسرت دائمی برای قبرستان گذشته رابطه با ریچارد هست... ریچارد، مردی که ملزم میدونه شرکای زندگیشو به تغییر، و دنبال الگوهای تکرار شونده لوپ وار و شبیه هم(نلی و ونسا و مانندها) میگرده تا بتونه خوب از جام سم وجودش در وجود هر زن وابسته بشدت عاطفی و دارای عقده سیندرلا، به ظاهر، زیر بال و پر خودش بگیره... جالبه البته اصلا بدیع و جدید و خلاقانه نیست، چون بعدی از روابط بیمارگونه ی بین زن و مرده که دائما حتی در زندگی روزمره افراد معمولی هم میشه بارها مشاهده کرد... اما یاداوریش بصورت رمانی انقدر حجیم اصلا زیرکانه نبود. نکته اصلی اینه: هیچ چیز اونجور که بنظر میاد و در دید اول عوامِ ساده با قضاوتِ سطحی فریب داستان ها رو از تنها یک نقطه دید دیدن، بنظر نمیرسه...
sepideh
کتاب قشنگی بود، ترجمه خوب بود ، لذت بردم
mastaneh
عااالی بود 🪴سالهاست اجازه داده ام ترس بر من مستولی باشد و حالا آنچه احساس می کنم خشم است. احساساتم را در زندگی خفه کرده بودم. با الکل تخدیرشان می کردم. دفنشان می کردم. فقط احساسات او برایم اهمیت داشت و امیدوار بودم با ایجاد فضایی خوشایند او و گفتن و انجام دادن چیزهایی که می پسندد جو را در اختیار داشته باشم. ولی حالا می دانم‌ که دیگر از سیل نمی ترسم چون می دانم چطور گلیمم را از آب بیرون بکشم.
s mohsen s
خیلی عالیه هم متنش هم ساختار و شخصیت بندیش دوسش داشتم بهتون پیشنهاد میکنم بخونین اگر باب میلتون بود نظر بدین ک افراد دیگر هم بخونن و لذت ببرن

حجم

۳۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

حجم

۳۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

قیمت:
۶۹,۵۰۰
تومان