بنظرم فوق العادست اعتقاد به زندگی دوباره از دین بودایی میاد. و تمام ادیان ساخته ذهن بشرهستند به خاطر کاهش دادن تالمات و رنجهاشون در زندگی. از تمام ادیان میشه خوبهاشو سوا کرد. این یعنی ذهن رشد کرده و متعالی. اعتقاد و پافشاری روی یک دین خاص فقط از تعصب و جهله. ایده زندگیهای دوباره یحجورایی همراستا با ناخودآگاه جمعیه که یونگ بهش باور داشت. اگه هر اثری تو دنیا بذاری در حافظه کلی بشر ثبت میشه، پس حافظه زندگی تو هم بعد از مرگ از دست نمیره و این هستی هوشمند میتونه تو رو دوباره بوجود بیاره در هرقالبی که مناسبته البته از نوع انسانی. اینجوری هر کسی میشه یک روح که وظیفه ای داره و قراره چیزی به این دنیا اضافه کنه.جهان هوشمند اینگونه به بقا ادامه میده. ممکنه من بمیرم ولی تو راهمو ادامه بدی. من نمردم چون یک روح هستم. دوباره میتونم انرژیمو به تجسم دربیارم. اونهایی که این چیزا رو باور نمیکنند به انسان به شکل جسم نگاه میکنند و تفکرشون عینی هست. جهان ما پراز انرژیهای ناشناخته است.حتی انیشتن هم گفته انرژی و ماده به هم تبدیل میشن. جسم ازبین رفت ولی روح که از جنس انرژیه میمونه. ماهستیم که تصمیم میگیریم چیو باور داشته باشیم و این انتخاب نگاه ما رو به زندگی شکل میده.اگه من روح باشم یعنی مسئولیت بزرگی به عهده منه که در طول حیاتم بر زمین، این روح رو به درستی پرورش بدم تا نورانی و پاک به خالقش تحویلش بدم. اینهمه رنج زیستن رو تحمل میکنم که چی؟ اصلا چرا قبول کردم به این دنیا بیام؟ ودر انتها در جهانی که حقیقت و درستی کاملا نسبی هست ترجیح میدم که خودم با خرد درونم انتخاب کنم که چیو باور کنم و چطور زندگی کنم. باشد که چیزی نیکو به روح بشر یت اضافه کنم

من عاشق این کتابم و باید بگم به شدت به تناسخ معتقدم... البته من شنیدم این کتاب سندیت معتبری نداره.. ولی به شخصه اعتقاد دارم که اعتقاد به تناسخ و تکامل و خداگونه شدن برخلاف باور یک عده باعث بوجود اومدن ارزش های خوب جدید در ما میشه.. مثل کارما چون میدونیم کار خوب کنیم به خودمون بر میگرده پس انجام میدیم.. تناسخم همینطور چون میدونیم اگه در پی تکامل باشیم در این زندگیمون در زندگی بعد راحت تریم پس میریم سمت خداگونه شدن . من نسخه چاپی این کتابو خوندم و بهش پنج میدم چون دیدم رو به خیلی مسائل تغییر داد و خوشحالم که این دید همرا با تعمق بیشتری هست ..

کتابیه که اعتقاد به تناسخ چه داشته باشیم و چه نه، توصیه های معنویش به درد هر کسی میخوره و با اعتقادات صحیح منافات نداره

توصیه میکنم در کنار این کتاب حتما کتاب "تنها عشق حقیقت دارد" از همین نویسنده را بخونید که به نظرم مکمل هم هستن. در مورد مطالب کتاب که کاملا مشخصه داستانهایی مستند در مورد خود نویسنده هست که تحصیلات آکادمیک روانشناسی داره که طی یک سری جلسات روان درمانی بر روی بیمارانش و در ادامه طریق هیپنوتیزم و ورود به ناخودآگاه افراد برای درمان گره های روانی اتفاقات جالبی میافته که افراد رو به زندگیهای گذشته و حتی گذشته های خیلیییی دور میبره حالا یه سری اتفاقات در حین این آزمایشات رخ میده که حتما پیشنهاد میکنم خودتون بخونید. در مورد تناسخ و تقابلش با اعتقادات دینی ما حرفی ندارم اما مترجم خیلی زیرکانه در ابتدای کتاب یک گریز به شعر مولانا زده که شاید این تناسخی که ما فکر میکنیم با اون تناسخی که با اعتقادات دینی در تقابله تفاوت داشته باشه کما اینکه یکی از بیماران همین دکتر یک کاتولیک بسیار معتقد هست و اصلا به تناسخ اعتقادی نداره اما خب طی داستان یک سری اتفاقات میافته که نمیشه بی تفاوت ازش گذشت خلاصه بگم این دو کتاب رو بدون هیچگونه پیش داوری اعتقادی بخونین حتما لذت خواهید برد البته من نسخه چاپی هردو کتاب رو دارم اما در طاقچه کتاب " تنها عشق حقیقت دارد " رو پیدا نکردم. اصلاح میکنم الان سرچ کردم کتاب دوم با نام جز عشق راهی نیست در طاقچه موجوده.

من چون بلافاصله بعد از خوندن کتاب سفر روح از دکتر مایکل نیوتون این کتاب رو به پیشنهاد کاربران خوندم واقعا تونستم با مطالبش ارتباط برقرار کنم و کاملا منطبق بر کتاب سفر روح بود و حتی با بیان جالبترین بیان کرده بود با اینکه کتاب سفر روح بسیار جامع تر بود‌. مطالب هم در مورد دنیای بعد از مرگ و برزخ و زندگی های زیادی که در قالب مادی داریم است. به شدت توصیه میکنم بخونین.

احتمالا قبل از خوندن این کتاب یک خلاصه ای ازش رو خوندیدو میدونید حول چه موضوعیه اگه شماهم جزو افرادی هستید که این مطالب جزو دغدغه های بزرگتونه حتما بخونیدش شاید نتیجه ای ک میده اونقدر واضح و شفاف نباشه ولی به نظرم راه جالبی رو پیش روتون باز میکنه بخونیدش پشیمون نمیشید :)

کتاب تاثیر گذاری بود که همگی رو به عشق و همدلی و کمک به همنوع فرا میخواند تا همگی از لحاظ معنوی در این دنیا رشد کنیم و به کمال برسیم

تنها کتابی که منو متحول کرد . این کتاب بهتون میگه هدف اصلی از زندگی کردن چیه و چه راهیو باید انتخاب کنیم .

گاهی اوقات مطالبی دیده میشه که منطقی نیست. به عبارتی با دیدگاه خود کتاب هم منطقی نیست. ۱. جمعیت جهان از ۷۰۰ سال پیش تا الان حدودا ۲۰ برابر شده. ۷۰۰ سال قبل، پس از هزاران سال زندگی بشر، جهان فقط ۳۷۰ میلیون نفر انسان داشته در حالی که امروز ۷۶۸۲ میلیون نفر انسان داره. یعنی براساس کتاب دو تا حالت بیشتر نیست:یا ۷ میلیارد روح چند هزار سال نشسته بودن که علم پزشکی پیشرفت کنه یا دم و دستگاه این ارواح با پیشرفت پزشکی هم تغییر کرده. ۲. گاهی اوقات حس میکنی اینا دیالوگ‌های فیلم‌سینماییه. دیدید وسط فیلم ترسناک وقتی میخاد نشون بده طرف تسخیر شده، صداش عوض میشه، یهو طرف سیخ میشه و صداش خش دار میشه؟ تو این کتاب هم وقتی بیمار از جانب استادان حرف میزنه دقیقا همین حالت میشه. یا توی فیلم‌های سینمایی دقت کردین وسط اکشن، یهو صداها ساکت میشن و دو نفر مکالمه بی ربط انجام میدن و بعد یهو صداهای اطراف و اکشن ادامه پیدا میکنه؟ اینم وسط داستان همینجوری میشه اگه دقت کنید. ۳. اسامی. چرا اسم روح نگهبان فرد، و تمامی اسامی داستان، اسامی غربی باشن؟ بدون یک اسم مثلا الهی یا اسمی که زمینی نباشه؟ یا اسمی آسیایی یا آفریقایی؟ ۴. تاریخ ها و سایر موارد. یه جایی ابتدای کتاب میگه من فلان سال دقیق قبل از میلاد هستم که عددش یادم رفته. و طبق ادامه روند داستان، اون اطلاعاتش رو یا از جایی میخونه و یا از جایی میشنوه. اما یه جاهایی مثل اینجا، خیلی احمقانه میشه داستان. یعنی چی مثلا سال ۱۳۲۵ قبل از میلادم :| یعنی از یکی شنیدی که گفته ما الان ۱۳۲۵ سال قبل از تولد فردی در ۱۳۲۵ بعد هستیم؟ پیشنهاد میکنم سراغ این کتاب نرید، حداقل دنبال کتابی باشید که با مدارک بیشتری صحبت میکنه. اصلاح میکنم، حداقل یه مدرک بیاره. این‌ها اطلاعاتی در حد کشف برق یا فراتر هستش. یارو کشف نمیکنه بعد بگه عه چه چیز جالبیه و بعد فقط یه کتاب ساده بنویسه و بگه خدافظ ما رفتیم. همه جا پیگیرش میشه. خودشو به آب و آتیش میزنه اون رو به همه برسونه.

فوق العاده بود یکی از زیباترین کتابهایی بود که در زمینه خودشناسی خوندم . حتما در اینده دوباره میخونمش و نکات مهم استادان رو یادداشت میکنم .